ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین که با پشتیبانی و حمایت قدرتهای غربی به رهبری واشنگتن به جنگ با قوای روسی ادامه میدهد، بر اثر فشارهای دولت جدید آمریکا جهت واگذاری معادن راهبردی کشور خود به واشنگتن سفر کرد.
چهلوهفتمین رئیسجمهور آمریکا، تحقیر زلنسکی را از دم درب ورودی کاخ سفید آغاز کرد و هرچقدر که دیدار به درازا کشید، کنایهها و حملات لفظی سرکرده جنبش راست پوپولیست افراطی آمریکا در مقام فرد طلبکار، دائما کییف را بهدلیل تحریک روسها مورد نکوهش قرار داد.
بهنقل از رسانههای غربی، هیأت دیپلماتیک اوکراینی این احتمال را میدهند که ترامپ با تهاجم لفظی به زلنسکی نقشه تحقیر رئیسجمهور اوکراین را در برابر دیدگان مردم آمریکا در دستورکار داشته است. یار کمکی ترامپ، معاون او سختترین حملات را به زلنسکی وارد کرد و به اعتقاد برخی از ناظران عامل اصلی التهاب جلسه بوده است.
نشریه فارین پالیسی در گزارشی مدعی شد که رئیسجمهور آمریکا از سال ۲۰۱۵ در برابر رسانهها دائما بهدنبال جلب توجه است. استراتژی او ایجاد شوک در سطح وسیع ارزیابی میشود و بحث آزاد مقابل دوربینها، دال مرکزی نمایش روزانه ترامپ با هدف نمایش اقتدار شخصی بر رهبران جهانی تلقی میشود.
در آنسوی آتلانتیک، اروپاییها که اکنون خود را بدون رهبری میبینند، شروع به ارسال پیامهای همبستگی به زلنسکی خجل کردند. دارنده بزرگترین زرادخانه اروپا، امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه خطاب به خبرنگاران گفت: «همه ما درست عمل کردیم که سه سال پیش به اوکراین کمک کردیم و روسیه را تحریم کردیم، و باید به این کار ادامه دهیم.»
ضربات متعدد رئیسجمهور آمریکا بر روابط تاریخی فراآتلانتیک، نوید عصر جدیدی را میدهد که در آن نهادگرایی، تجارت آزاد و چندجانبهگرایی جای خود را به مردان قدرتمند، ناسیونالیسم و مرکانتیلیسم اقتصادی خواهد داد که اتحادهای دائمی را به محاق خواهند برد.
هشدار تاریخی دوگل
در سال ۱۹۵۶، هنگامی که دوایت آیزنهاور، رئیسجمهور آمریکا، بهطور جدی بریتانیا و فرانسه را مجبور کرد تا از مداخله نظامی برای بازپسگیری کنترل کانال سوئز از مصر عقبنشینی کنند، بیاعتمادی فرانسه به آمریکا کمکم شروع به جوشیدن کرد.
هرچند آیزنهاور در سال ۱۹۴۴ نقش مهمی در آزادسازی فرانسه از دست نازیها داشت اما در جریان بحران سوئز، او پشتسر کشورهای اروپایی با سازمان ملل متحد همکاری کرد تا آتشبسی تحمیل شود و این اقدام باعث شد پاریس احساس تحقیر و خیانت کند. تقریبا ۷۰ سال بعد، مانور آیزنهاور در بحران سوئز به طور جداییناپذیری با تلاشهای طولانیمدت و تاکنون ناموفق امانوئل مکرون، رئیسجمهور فعلی فرانسه، برای کاهش وابستگی اروپا به حمایت نظامی آمریکا گره خورده است. حمایتی که از پایان جنگ جهانی دوم، امنیت قاره اروپا را تضمین کرده است. درهمین راستا یانیک پینسه، مورخ مرکز میانرشتهای مسائل استراتژیک در اکول نرمال سوپریور پاریس اضافه میکند: «رهبران جمهوری چهارم فرانسه به این نتیجه رسیدند که نمیتوان به آمریکاییها اعتماد کرد و تصمیم گرفتند بازدارندگی هستهای مستقل فرانسه را توسعه دهند»؛ پینسه افزود: «این تجربهای تاریخی برای نخبگان فرانسوی بود که متوجه شدند متحدانشان ممکن است آنها را رها کنند.» مفهوم کلیدی مکرون درباره «استقلال استراتژیک» - سرمایهگذاری در یک سیستم دفاعی اروپایی معتبر و خودکفا بهطوری که قاره اروپا بتواند بدون وابستگی به آمریکا از خود محافظت کند - اکنون در کانون توجه قرار گرفته است. دونالد ترامپ، رئیسجمهور جنجالی آمریکا، به شدت رابطه فراآتلانتیک و اتحاد نظامی ناتو را تضعیف کرده و در عین حال به روسیه نزدیک شده است.
بازگشت پرحاشیه ترامپ را میتوان تأییدی بر هشدارهای دیرینه فرانسه - که به ژنرال افسانهای شارل دوگل بازمیگردد - درباره خطرات و محدودیتهای همراه با سلطه آمریکا دانست.
دوگل، محبوبترین سیاستمدار فرانسه، در جنگ جهانی دوم رهبری مقاومت فرانسه در برابر رایش سوم را برعهده داشت و سپس پس از بازگشت به قدرت در اواخر دهه ۱۹۵۰، به پدر جمهوری پنجم فرانسه تبدیل شد. رابطه دوگل با آمریکا پیچیده بود و در لحظات کلیدی با وفاداری همراه بود اما از زمان جنگ جهانی دوم نیز بیاعتمادی وجود داشت، زمانی که متحدان برای توافق بر سر ساختار آزادسازی فرانسه با مشکل مواجه بودند و حتی به اشغال فرانسه فکر میکردند.
نظم نوین جهانی
نشریه فارنافرز در گزارشی مدعی شد که در دو دههای که از پایان جنگ سرد گذشت، جهانیشدن بر ملیگرایی برتری پیدا کرد. همزمان، ظهور سیستمها و شبکههای پیچیدهتر - نهادی، مالی و فناوری - بیشتر نقش فرد در سیاست را تحتالشعاع قرار داد تا نظم «پکس آمریکانا» (Pax Americana) ؛ اما در اوایل دهه ۲۰۱۰، یک تغییر عمیق آغاز شد. با یادگیری استفاده از ابزارهای این قرن، دستهای از چهرههای کاریزماتیک الگوهای قبلی را احیا کردند: رهبر قوی، ملت بزرگ و تمدن پرافتخار از گور برخاستند.
وقتی دونالد ترامپ به ریاست جمهوری ایالات متحده رسید، وعده داد که «آمریکا را دوباره به عظمت برمیگردانیم» و «آمریکا را در اولویت قرار میدهیم» - شعارهایی که روحیه پوپولیستی، ملیگرایانه و ضدجهانیسازی را که در داخل و خارج از غرب در حال شکلگیری بود، به تصویر کشید، حتی در زمانی که نظم بینالمللی لیبرال به سرکردگی آمریکا در حال شکلگیری و رشد بود. ترامپ فقط بر موج جهانی سوار نبود. دیدگاه او در خصوص نقش واشنگتن در جهان از روحیات خاص آمریکایی نشأت میگرفت، اگرچه با شدتوحدتی کمتر از دوران جنبش اصلی «اول، آمریکا» که در دهه ۱۹۳۰ به اوج خود رسید.
برای مدتی، به نظر میرسید که شکست ترامپ از جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ نشانهای از بازگشت به وضعیت قبلی باشد. آمریکا در حال بازگشت به موضع پس از جنگ سرد خود بود، آماده برای تقویت نظم لیبرال و مهار موج پوپولیستی. با این حال، در پی بازگشت جنجالی ترامپ، اکنون به نظر میرسد که بایدن، و نه ترامپ، نمایانگر یک انحراف بود. ترامپ و تریبونهای مشابه ملیگرایی بزرگ اکنون در حال تعیین دستور کار جهانی هستند. آنها خود را بهعنوان مردان قوی معرفی میکنند که به سیستمهای مبتنی بر قوانین، اتحادها یا نشستهای چندملیتی اهمیت کمی میدهند. آنها برشکوه گذشته و آینده کشورهای حاکم انگشت میگذارند و مدعی یک مأموریت تقریبا عرفانی برای حکومت خود میشوند. اگرچه برنامههای آنها میتواند شامل تغییرات رادیکال باشد، استراتژیهای سیاسی آنها بر جریانهای محافظهکاری تکیه دارد و بهجای نخبگان لیبرال، شهری و جهانوطن، به حوزههایی که با اشتیاق به سنت و تمایل به تعلق تحریک میشوند، متوسل میشوند.
اروپا؛ آخرین پناهگاه زلنسکی
اخراج رئیسجمهور اوکراین از کاخ سفید در اروپا با حمایت عموم قدرتهای این قاره از زلنسکی همراه بود؛ جدا از پاریس، نخستوزیر لهستان، دونالد تاسک، پیامی به زلنسکی ارسال کرد و تأکید کرد: «دوستان عزیز اوکراینی، شما تنها نیستید.» دفتر نخستوزیر سوئد نیز گفت: «شما نه تنها برای آزادی خود، بلکه برای تمام اروپا میجنگید.» جمهوری چک، اسپانیا، لتونی و لیتوانی نیز پیامهای مشابهی در حمایت از اوکراین ارسال کردند. جورجیا ملونی، رهبر راستگرای ایتالیا و متحد نزدیک ترامپ، از اروپاییها خواست تا اجازه ندهند اختلافات عمیقی با واشنگتن ایجاد شود و گفت که رم در ساعتهای آینده خواستار برگزاری نشست اتحادیه اروپا و آمریکا خواهد شد تا دیپلماسی را به مسیر اصلی خود بازگرداند. در حال حاضر، برخی از رهبران اروپایی روز یکشنبه به دعوت کییر استارمر، نخستوزیر بریتانیا، در لندن با یکدیگر دیدار خواهند کرد. زلنسکی نیز قرار است به آنها بپیوندد. یک سخنگوی استارمر گفت که او شب جمعه با زلنسکی و ترامپ صحبت کرده است. این سخنگو گفت که استارمر «حمایت بیچونوچرا از اوکراین را حفظ کرده است.»