کافه‌هایی که پاتوق ادبی بودند

در اواخر دوره قاجار ایرانیان با اروپا و فرهنگ‌ اروپائیان آشنا شدند و سعی‌ کردند در بسیاری‌ از زمینه‌ها به‌ تقلید از آنها بپردازند که‌ موفقیت‌هایی‌ نیز در این‌ راه کسب‌ کردند‌؛ از قبیـل‌: تأسـیس‌ مدارس جدید به‌ سبک‌ اروپائیان، تدریس‌ علوم جدید و.... هنگامی‌ که‌ رضاشاه به‌ حکومـت‌ رسـید، این‌ تقلید و تأثیرپذیری‌ از اروپائیان چندین‌‌برابر شد و گستردگی‌ بیشـتری‌ یافت‌.
در اواخر دوره قاجار ایرانیان با اروپا و فرهنگ‌ اروپائیان آشنا شدند و سعی‌ کردند در بسیاری‌ از زمینه‌ها به‌ تقلید از آنها بپردازند که‌ موفقیت‌هایی‌ نیز در این‌ راه کسب‌ کردند‌؛ از قبیـل‌: تأسـیس‌ مدارس جدید به‌ سبک‌ اروپائیان، تدریس‌ علوم جدید و.... هنگامی‌ که‌ رضاشاه به‌ حکومـت‌ رسـید، این‌ تقلید و تأثیرپذیری‌ از اروپائیان چندین‌‌برابر شد و گستردگی‌ بیشـتری‌ یافت‌.
کد خبر: ۱۴۹۶۱۲۹
نویسنده طه حسین فراهانی - نویسنده وپژوهشگر
 
در ایـن‌ دوره ایرانیان بیشتر از گذشته‌ به‌ اروپا سفر می‌کردند و دانشجویان بیشتری‌ برای‌ تحصیل‌ به‌ آنجـا مـی‌رفتند که‌ بعد از بازگشت‌ به‌ ایران، تأثیر پیروی‌ از اروپائیان در بسیاری‌ از آنها کاملا دیـده می‌شـد. یکی‌ از مواردی‌ که‌ ایرانیان در سفرهایشان به‌ اروپا با آن آشنا شدند، کافه‌ و فرهنـگ‌ کافـه‌نشـینی‌ بود. افرادی‌ که‌ برای‌ تحصیل‌ به‌ کشورهای‌ اروپایی‌ رفته‌ بودند در ساعاتی‌ که‌ بیکار بودند و تفریحی‌ نداشتند، به‌ کافه‌ها می‌رفتند و قهوه می‌نوشیدند. آنها با قهوه‌نوشی‌ و صحبت‌ با دیگر افراد حاضر در کافه‌ خودشان را سرگرم می‌کردند و بعد از بازگشت‌ به‌ ایران به‌ پیروی‌ از آنها فرهنگ‌ کافه‌نشینی‌ را در کشور رواج دادند. 
هنگامی‌ که‌ پدیده‌ قهوه‌خانه‌ و سنت‌ قهوه‌خانه‌نشینی‌ از عثمانی‌ به‌ ایران وارد شـد، اروپائیـان هنوز با آن آشنایی‌ نداشتند. آنها سال‌ها بعد از راه مسافرت به‌ کشورهای‌ ایران و عثمـانی‌ و مصـر بـا قهوه‌خانه‌ آشنا شدند و به‌ پیروی‌ از آنها در کشورهای‌شان قهوه‌خانه‌ راه‌اندازی‌ کردند. در دوره پهلوی‌ برعکس‌ این‌ ماجرا رخ داد و این‌ بار ایرانیان با رفتن‌ به‌ اروپا با کافه‌های آنجا آشـنا شـدند و پـس‌ از بازگشت‌ به‌ ایران به‌ تقلید از اروپائیان کافه‌هایی در کشورشان بنا نمودنـد. 
 درواقـع‌ از سـال ۱۲۸۵خورشیدی بود که‌ در تهران کافه‌هایی ساخته‌ شد. ایرانیان در ساختمان این‌ کافه‌ها و طراحـی‌ داخلـی‌ آنهـا از کافه‌های کشورهای‌ اروپایی‌ مثل‌: روسیه‌، فرانسه‌ و ایتالیا پیـروی‌ کردنـد. بـا وجـود این‌که بیشـتر صاحب‌نظران معتقدند که‌ کافه‌های معروف دو دهه‌ ۴۰ و ۳۰ به‌ پیروی‌ از کافه‌های اروپایی‌ ساخته‌ شدند‌ اما در این‌ میان عده‌ای‌ از تاریخ‌شناسان هستند که‌ عقیده دارند کافه‌ از اروپا به‌ ایران نیامده است‌ و پدیده‌ای‌ غربی‌ نیست‌. آنها کافه‌ها را صورت امروزی‌ قهوه‌خانه‌های قدیم‌ می‌دانند و معتقدند که‌ کافه‌ها پیشینه‌ تاریخی‌ دارند که‌ به‌ قبل‌ از زمان شاه‌عباس مربوط می‌شود. درسـت‌ اسـت‌ کـه‌ کافه‌ و قهوه‌خانه‌ هر دو تقریبا شبیه‌ یکدیگر هستند‌ اما درحقیقت‌ ابتدا اروپائیان پدیده‌ کافـه‌‌ را در کشورشان راه‌اندازی‌ کردند. 
شباهت‌ کافه‌ و قهوه‌خانه‌ از این‌ نظر است‌ که‌ هر دوی‌ آنها مکانی‌ عمومی‌ هسـتند و در هـر دوی‌ آنها به‌ مردم نوشیدنی‌ عرضه‌ می‌شود. این‌ دو مکان تفاوت‌هایی‌ نیز دارند که‌ بیشتر و مهم‌تـر از شباهت‌های‌ آنها هستند. در دوره‌ صفویه‌ و قاجاریه‌ علاوه بر شاعران و هنرمندان، مردم عادی‌ فقیر و پولدار هم‌ به‌ قهوه‌خانه‌ها مـی‌رفتنـد‌ اما در دوره‌ی پهلـوی‌ معمولا شـاعران و نویسـندگان و روشنفکران به‌ کافه‌ها رفت‌‌و‌آمد می‌کردند. عامه‌ مردم به‌‌ویژه طبقه‌ کارگر و فقیر جامعه‌ در کافه‌ جایگاهی‌ نداشتند. 
درواقع‌ بعضی‌ از مردم آن دوران به‌ همان قهوه‌خانه‌ها انس‌ گرفته‌ بودند و نمـی‌توانستند به‌‌راحتی‌ کافه‌ را جانشین‌ آن قرار دهند. در قهوه‌خانه‌ها مردم فقط‌ می‌توانسـتند قهـوه و چای‌ بنوشند‌ اما در کافه‌ها علاوه بر قهوه و چای‌، نوشیدنی‌ها و خـوراکی‌هـای‌ دیگـری‌ نیـز وجـود داشت‌ که‌ کافه‌نشین‌ها از آنها استفاده می‌کردند. کسی‌ که‌ در قهوه‌خانه‌ کار می‌کرد بـه‌ قهوه‌چی‌باشی‌ معروف بود که‌ ویژگی‌های‌ خاصی‌ داشت‌ و معمولا افراد عادی‌ نمی‌توانستند به‌ خـوبی‌ قهـوه‌خانه‌ای‌ را اداره کنند. افرادی‌ هم‌ که‌ چای‌ و قهوه را به‌ مردم می‌دادند شاگرد قهوه‌چی‌باشی‌ بودنـد‌ اما در کافه‌ چنین‌ افرادی‌ وجود نداشت‌. به‌ کسانی‌ هم‌ که‌ در کافه‌ کار می‌کردند و سـفارش‌هـای‌ کافه‌نشینان را انجام می‌دادند، پیشخدمت‌ یا گارسن‌ می‌گفتند. 
تفاوت دیگری‌ که‌ قهوه‌خانه‌ها بـا کافه‌ها داشتند، این‌ بود که‌ در گذشته‌ فقط‌ مردان می‌توانستند به‌ قهوه‌خانه‌ها بروند و زنان در ایـن‌ مکان‌ها جایی‌ نداشتند‌ اما از دوره‌ مشروطه‌ به‌ بعد که‌ زنان آزادی‌ یافتند کم‌کم‌ توانستند در بسیاری‌ از موارد با مردان برابری‌ کنند. یکی‌ از این‌ موارد رفت‌‌و‌آمد آنها همراه با مردان به‌ کافه‌ها بود. آنها در دوره‌ پهلوی‌ به‌‌راحتی‌ می‌توانستند به‌ کافه‌ها برونـد و از محـیط‌ ادبـی‌ آن بهـره ببرنـد و هـیچ‌ محدودیتی‌ در این‌ زمینه‌ نداشتند. محیط‌ کافه‌ با محیط‌ قهوه‌خانه‌ متفاوت بود و چـون شـاعران و نویسندگان و روشنفکران بیشتر به‌ آنجا می‌رفتند، فضای‌ مناسب‌تری‌ نسبت‌ به‌ قهوه‌خانه‌ها داشتند. 
اکنون که‌ بحث‌ درباره‌ قهوه‌خانه‌ها پیش‌ آمد مناسب‌ است‌ بگوییم‌ هنگامی‌ که‌ رضاخان در ایران به‌ حکومت‌ رسید، قهوه‌خانه‌ها رونق‌ خود را از دست‌ دادند. در این‌ دوره از طرفی‌ رضاخان با تعطیل‌‌کردن شیره‌کش‌خانه‌های دوره‌ قاجار باعث‌ شد که‌ افراد معتاد به‌ قهوه‌خانه‌ها روی‌ بیاورند. از طرفی‌ دیگر هم‌ در دوره‌ پهلوی‌ تفریحات بیشتری‌ مانند: کافه‌، سینما، تئاتر، رستوران و... برای‌ مردم به‌ وجود آمد که‌ این‌ امر سبب‌ گردید آنها کمتر به‌ قهوه‌خانه‌ بروند. رفت‌‌و‌آمد کمتر مردم به‌ قهوه‌خانه‌ها به‌ نوعی‌ کار نقالان، سخنوران، تعزیه‌خوانان و... را نیز از رونق‌ انداخت‌. آنها از آن زمان به‌ بعد در قهوه‌خانه‌ جایگاهی‌ نداشتند‌؛ به‌ همین‌ دلیل‌ به‌ کار دیگری‌ مشغول می‌شدند. صاحبان قهوه‌خانه‌ها نیز یا قهوه‌خانه‌هایشان را می‌فروختند یا این‌که کار دیگری‌ در آنها راه می‌انداختند. به‌ طور کلی‌ در این‌ دوره فقط‌ تعدادی‌ از قهوه‌خانه‌ها باقی‌مانده بودند که‌ شهرت زیادی‌ نداشتند و مردم به‌ آنجا می‌رفتند تنها برای‌ این‌که چای‌ بنوشند. 
اگر در دوره‌ی صفویه‌ و قاجاریه‌ به‌ قهوه‌خانه‌ها می‌رفتیم‌، صدای‌ نقال و سخنور را می‌شـنیدیم‌ که‌ با هیجان زیاد به‌ نقل‌ داستان‌های‌ مختلفی‌ برای‌ مردم مـی‌پرداختنـد‌ اما در دوره‌ پهلـوی‌ هـیچ‌ نشانی‌ از آن صدا و آن داستان‌ها در کافه‌ها دیده نمی‌شود. در این‌ زمان تلویزیون و رادیو جای‌ نقـال و سخنور را گرفت‌ و این‌ افراد یا کار دیگری‌ را در پیش‌ گرفتند یا این‌که در گوشه‌ای‌ برای‌ خودشان خلوت گزیدند و تنها با یادآوری‌ خاطرات خوب گذشته‌ خود روزگارشان را سپری‌ می‌کردند. 
قهـو‌ه‌خانه‌ها که‌ روزگاری‌ جایگاه افراد بزرگی‌ همچون شاه‌عباس بودند و شاعران نامداری‌ چون صـائب‌ را در خود جای‌ می‌دادند، اکنون به‌ جایگاه افراد معتاد تبدیل‌ شدند. در آن دوران بیشترین‌ صدایی‌ که‌ در قهوه‌خانه‌ها شنیده می‌شد، علاوه بر صدای‌ نقال و سخنور، صدای‌ به‌‌هم‌‌خوردن استکان‌ها و قل‌قل‌ قلیان بود‌ اما در دوره‌ی پهلوی‌ تنها صدای‌ موسیقی‌ بود که‌ در کافه‌ها طنین‌انداز می‌شد. در کافـه‌های دوره پهلوی‌ هیچ‌ خبری‌ از قلیان نبود و سیگار جانشین‌ آن شده بود. بیشـتر افـرادی‌ کـه‌ بـه‌ کافه‌ها رفت‌‌و‌آمد می‌کردند اهل‌ سیگار‌کشیدن بودند که‌ آن هم‌ احتمالا تقلیـدی‌ از اروپائیـان و همچنین‌ نشانه‌ روشنفکری‌ بود.
​​​​​​​در گذشته‌ مردم وقتی‌ به‌ قهوه‌خانه‌ها مـی‌رفتنـد روی‌ سـکوها و نیمکت‌هایی‌ می‌نشستند که‌ دور تا دور محیط‌ قهوه‌خانه‌ را فرا گرفته‌ بودند‌ اما در کافـه‌های مـدرن تهران جایگاه افراد پشت‌ میز و روی‌ صندلی‌ بود. ایرانیان به‌ تقلید از اروپائیان کافه‌های بسیار زیادی‌ را در چند دهه در کشورشان بنا نمودند‌؛ مانند: کافه لقانطه (نخستین کافه ایران)، کافه‌ نادری‌، کافه‌ فیروز، کافه‌ فردوسی‌، کافه‌ باغ شمیران، کافـه‌ نوشـین‌، کافـه‌ ری‌، کافه‌ گل‌ رضائیه‌، کافه‌ پرنده آبی‌، کافه‌ قنادی‌ یاس، کافه‌ نور، کافه‌ مصطفی‌ پایان، کافه‌ افق‌ طلایی‌، گراند‌هتل‌، کافه‌ کوچینی‌ و.... 
از میان تمام این‌ کافه‌ها تنها تعدادی‌ از آنها به‌ شهرت رسیدند و آن هم‌ به‌ این‌ دلیل‌ بود که‌ شاعران و نویسندگان بزرگی‌ مانند: صادق هدایت‌، جلال‌آل‌احمـد، سـیمین‌ دانشور، نصرت رحمانی‌، احمد شاملو، مهدی‌ اخوان‌ثالث، رهـی‌ معیـری‌، شـهریار، سهراب سپهری‌، سپانلو، آتشی‌، نادرپور، نواب‌صفا، عزت‌اﷲ انتظامی‌، جمشید مشـایخی‌، مهدی‌ اخوان‌لنگردی‌، احمد الهیاری‌، و... به‌ آن کافه‌ها علی‌الخصوص کافه نادری رفت‌‌و‌آمد می‌کردند و آنجا را پاتوق خود قرار می‌دادند‌؛ می‌توان گفت‌ کـه‌ کافـه‌ نـادری‌، کافـه‌ فردوسـی‌ و کافـه‌ فیـروز مشهورترین‌ کافه‌های دو دهه‌ ۴۰ و ۳۰ بودند که‌ شاعران و نویسندگان بیشتر به‌ آنجا مـی‌رفتنـد و مباحث‌ مختلف‌ ادبی‌ خود را در آنجا برگزار می‌کردند. 
درواقع‌ وجود چنین‌ مکان‌های‌ عمـومی‌ ماننـد کافه‌ برای‌ انسان‌ها لازم است‌‌؛ زیرا انسان نمی‌تواند همیشه‌ تنها باشد. انسان‌ها به‌ حضور در جامعه‌ نیاز دارند‌؛ به‌ همین‌ دلیل‌ افرادی‌ که‌ به‌ کافه‌ می‌رفتند چه‌ مردم عادی‌ و چـه‌ شـاعران و نویسـندگان بزرگ هدفشان حضور در جمع‌ مردم بود، نه‌ نوشیدن قهوه. یکی‌ از نقش‌های‌ مهم‌ قهوه‌خانه‌ها در گذشته‌ این‌ بود که‌ مردم می‌توانستند با رفتن‌ به‌ آنجا از اخبار مختلف‌ آگاه شوند. با کنار رفتن‌ قهوه‌خانه‌ها و جانشین‌‌شدن کافه‌ها به‌ جای‌ آنها، این‌ نقش‌ اساسی‌ برعهده‌ کافه‌ها قرار گرفت‌. در دوره‌ی پهلوی‌ روشنفکران، شاعران و نویسندگانی‌ که‌ مشتریان اصلی‌ کافه‌ها را تشکیل‌ می‌دادند فقط‌ برای‌ نوشیدن چای‌ و قهوه به‌ این‌ کافه‌ها نمی‌رفتند‌؛ بلکه‌ آنها علاوه بر این‌که در آنجا درباره مسائل‌ سیاسی‌، ادبی‌، فلسفی‌ و هنری‌ بحث‌ می‌کردند، همچنین‌ در طی‌ رفت‌‌و‌آمدهای‌ پیاپی‌ به‌ کافه‌ها از اخبار مهم‌ نیز آگاه می‌شدند و این‌ اخبار را در جامعه‌ رواج می‌دادند. در آن زمان که‌ در تمام خانه‌ها تلویزیون، رادیو و دیگر وسایل‌ ارتباط‌رسانی وجود نداشتند‌، این‌ کافه‌ها بودند که‌ وظیفه‌ آنها را انجام می‌دادند و اخبار مهم‌ را میان مردم کشور انتشار می‌دادند. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها