عوامل مختلفی دربروزخشونت بهخصوص خشونت خانگی مؤثرندکه مهمترین آنهاشامل عامل فرهنگی،اجتماعی و اقتصادی است. خشونتخانگی به هرنوع خشونتیکه بین اعضایخانواده وشرکایزندگی رخدهد،گفتهمیشودکهعلاوه بر همسرآزاری، کودکآزاری و آزار سالمندان را نیز در بر میگیرد اما همسرآزاری مقوله مهمی است که در اینجا به آن میپردازیم.
همسرآزاری امروزه، به اشکال مختلف خشونتها؛ روحی و روانی، کلامی، جسمی، جنسی و اقتصادی نسبت به شریک زندگی اعمال میشود. این در حالی است که در گذشته بهدلیل مردسالاری که در جامعه وجود داشت، بیشتر خشونتها از سمت مردان صورت میگرفت اما اکنون این روند تغییر کرده و گاه شاهدیم که مردان نیز در خانواده مورد خشونت قرار میگیرند که آن را با عنوان شوهرآزاری میشناسیم.
همسرآزاری قطعا اثرات منفی روی زن یا مردی که مورد خشونت قرار گرفته، دارد که از جمله آن میتوان به افسردگی، اضطراب، کاهش اعتماد بهنفس، عدم اعتماد به دیگران، اشکال در برقراری روابط اجتماعی، فاصله گرفتن از دیگران، منزویشدن، پرخاشگری، اقدام به خودکشی، گرایش به مصرف مواد مخدر، عدم امید به آینده و... اشاره کرد.
البته همسرآزاری علاوه بر اینکه روی قربانی خشونت تأثیر منفی دارد، قطعا فرزندان را دچار مشکلاتی همچون ترس، بیخوابی، شب ادراری، استرس،اضطراب،اختلالات رفتاری،کمبودعاطفی، افت تحصیلی، عدم اعتمادبه دیگران، کمبودهای اجتماعی، رفتارهای تهاجمی، خشونت نسبت به اطرافیان میکند وحتی ممکن است بهدلیل عادیشدن این نوع رفتار در خانواده، بعدها در زندگی مشترک خود نیز نسبت به همسر و فرزندانش رویه همسرآزاری و رفتار خشن را در پیش گیرد. بنابراین نباید از کنار همسرآزاری بهسادگی گذشت و با تحملکردن این آزارواذیتها به عادیسازی آن پرداخت و لازم است راه چارهای برای آن اندیشید و با این بحران بهدرستی مقابله کرد.
به عقیده کارشناسان، در برخی موارد علاقه به همسر، ترس از همسر، عذرخواهی خشونتکننده از قربانی، تحمل به خاطر فرزندان، نداشتن استقلال مالی و اجتماعی، امید به بهبود اوضاع، باور به تغییررفتار خشن همسر، نداشتن حامی و پشتیبان، نگرانی از قضاوت دیگران، از موانع آشکارسازی خشونت هستند که بیشتر درزنان قربانی همسر آزاری،دیده میشود.برای پیشگیری از خشونت، اولین گام افزایش آگاهی و یادگیری در مورد خشونت است. پس از آن، افراد باید آموزشهای مهارتی بیاموزند و با تقویت همدلی و دریافت کمک از مشاوران خانواده و در نهایت اتکا به قانون مانع بروز خشونت و تشدید آن شوند. همچنین تغییر اوضاع جامعه، آموزشهای پیش از ازدواج، دریافت مشاوره قبل از ازدواج، ارائه خدمات اجتماعی، توانمندسازی زنان، آگاهی عمومی نسبت به خشونت و عواقب آن میتواند اثر زیادی در جلوگیری از همسرآزاری داشته باشد. چرا که هدف از زندگی مشترک، رسیدن به آرامش در کنار همسر و فرزندان است و اینکه بتوانیم زندگی خوب و سالمی داشته باشیم.
نظریه روانشناس
عوارض همسرآزاری بر سلامت روان
حسین ابراهیمیمقدم، متخصص روانشناسی و استاد دانشگاه درخصوص همسرآزاری میگوید: بهطور کلی خشونت در خانواده ازجمله مسائل اجتماعی محسوب میشود که در همه مناطق جغرافیایی و در بین تمام گروههای دینی، نژادی و در سطوح مختلف اجتماعی، اقتصادی، تحصیلی و شغلی دیده میشود. همسرآزاری یکی از انواع خشونتهای خانگی است که توسط همسرصورتمیگیرد.این پدیده بهطورکلییک مشکلبهداشتی محسوبمیشود.کمااینکه سازمانجهانی بهداشت (WHO) انواع همسرآزاری را از اولویتهای بهداشتی خود میداندکه عوارض زیادی درسلامت جسمانی و روانی دارد. اگر بخواهیم همسرآزاری را تعریف کنیم، میتوانیم بگوییم اعمال هرگونه بدرفتاری و آزار از طرف شریک زندگی است. البته سازمان جهانی بهداشت هرگونه عمل خشونتآمیز را که عمدتا از سمت شوهر نسبت به زن گزارش شده و باعث صدمات روانی، جسمی، جنسی، اجتماعی و مالی میشودرا در تعریف همسرآزاری میآورد. در حقیقت همسرآزاری یکی از مشکلات دنیا محسوب میشود که در بسیاری کشورها بین تمام اقشار جامعه و در همه طبقات اقتصادی ــ اجتماعی دیده میشود. طبق گزارش سازمان ملل، در نیوزیلند ۱۷درصد، کلمبیا ۲۰درصد، بلژیک و نروژ ۲۵درصد، آمریکا ۲۸درصد، کره ۳۸درصد و گینهنو ۵۸ تا ۶۷درصد، زنان از سمت همسرشان مورد آزارواذیت قرار گرفتند.
این متخصص روانشناسی اظهار میکند: البته در حال حاضر شاهد بروز مسأله شوهرآزاری در جامعه هم هستیم. البته اکثرا وقتی صحبت از همسرآزاری میشود، همان بحث خشونت مرد علیه زن را به خاطر میآورند. درصورتیکه عملا شاهدیم که خشونت زنان نسبت به مردان نیز به صورت کلامی و حتی فیزیکی افزایش پیدا کرده است.شوهرآزاری به معنای رنج و عذاب، شکنجه، اذیت،مشقت وضرب وصدمه است؛ در معنای لغوی نیز خشونت به معنی درشتی، ناهمواری، تندخویی و درشتخویی است. حال اگر این دو کلمه خشونت و آزار را کنار هم قرار دهیم و خشونتآزاری بخوانیمش، آنوقت میبینیم چه تعریفی از آن داریم. بهطور مثال در بحث شوهرآزاری گفته میشود که رفتارهای آزاردهنده از سمت زن علیه مرد در محیط خانواده اتفاق میافتد که ممکن است جنبه روانی، جنسی، اقتصادی و حتی جسمی داشته باشد.
وی میافزاید: شوهرآزاری در بُعد روانی اینگونه است که زن به روح و روان همسرش آسیب میرساند که از طریق تخریب حیثیت و آبروی او در جمع خانواده و دوستان یا بیاحترامی، فحاشی، عدم تکریم پدر خانواده، رفتارهای اهانتآمیز و پرخاشگرانه به منظور لگدمالکردن اقتدار، غرور و ابهت پدر نزد فرزندان صورت میگیرد. یکی دیگر از مصادیق شوهرآزاری، توجه نکردن به خواسته و انتظارات معقول اوست. مورد بعدی، تبعیض بین خویشاوندان خود با همسرش است. در حالی که همسر (چه زن و چه مرد) باید در اولویت فرد باشد. راه دیگر شوهرآزاری و حتی زنآزاری این است که مسائل جزئی را بزرگنمایی میکنند و بهجای چشمپوشی از مسائل کماهمیت آن را بزرگ جلوه میدهند و اینگونه شادابی و آرامش میان زن و مرد از بین میرود. مورد بعدی، بدبینی و سوءظن زوجین است که این روزها بهوفور شاهد آن هستیم که باعث آزارواذیت طرف مقابل میشود. در بُعدجسمانی نیز هردوطرف باضربوجرح به آزارواذیت یکدیگر میپردازند.
این استاد دانشگاه میگوید: در بحث همسرکشی که یکی از انواع خشونتهاست نیز متأسفانه گزارشات بسیاری داریم. نوع دیگر از همسرآزاری در بُعد اقتصادی است مثل تخریب و نابودی یا تصرف اموال طرف مقابل بدون مشورت یا رضایت او. وی ادامه میدهد: از علتهای بروز همسرآزاری میتوان به بحث فرهنگی و عدم آشنایی فرد با وظایف و مسئولیتهای خود در جامعه و... اشاره کرد. از نظر اجتماعی نیز دخالت دیگران در زندگی شخصی و نارضایتی از جامعه از جهت اقتصادی و شغلی هم تأثیر زیادی در بروز درگیری بین زوجین دارد.
ابراهیمیمقدم بیان میکند: گاهی منشأ خشونت خانگی به خانوادهای که فرد درآن بزرگ شده، برمیگردد و بحثهای اعتیاد، سردی جنسی، تمایل به ازدواج مجدد، نحوه رفتار همسر با فرزندان و...همه از عوامل مؤثر در بروز همسرآزاری هستند. توصیه میکنیم افراد همواره از نظر روانی اصطلاحا چکاپ شوند و ازنظر اقتصادی و اجتماعی زندگی خود را سامان بخشند.ازدولتمردان نیز انتظار داریم به این مهم توجه داشته باشند.برای پیشگیری از همسرآزاری و کنترل آن،لازم است به اهمیت یادگیری و آگاهیافزایی توجه کنیم. نادیده گرفتن این موضوع میتواند تأثیرات مخربی روی فرزندانمان بگذارد و درآینده پیامدهای ناخوشایندی همچون افسردگی،اضطراب،افت تحصیلی،ناامیدیدرزندگی وموقعیت شغلیوحتی همسرآزاری در زندگی مشترک در پی داشته باشد. لذا توصیه میشود حتما هنگام بروز این موارد با روانشناسان مشورت کنید.
حسین ابراهیمیمقدم:
در تحقیقات جرمشناسی دانشگاه تهران که در ۱۵استان کشور انجام شده،مشخص شد،همسرکشی درمیان زنان ومردان برابر بوده و تنها تفاوت در روشهای ارتکاب جرم است
نظریه وکیل
حمایت قانون از قربانیان همسرآزاری
علی کاشانی، وکیل دادگستری و عضو کانون وکلای دادگستری با اشاره به تمهیدات قانونی در بحث همسرآزاری میگوید: قانون ایران با وجود اینکه اصطلاح «همسرآزاری» را به طور صریح تعریف نکرده اما از طریق مقررات مختلف در قانون مدنی، قانون مجازات اسلامی و نیز آیین دادرسی کیفری، امکان پیگیری و مقابله با این پدیده را فراهم کرده است. مثلا در مواردی که همسرآزاری جسمی باشد، با استناد به مواد مربوط به ضربوجرح عمدی، فرد مرتکب تحت پیگرد قرار میگیرد. در مورد همسرآزاری روانی نیز، در صورت اثبات، میتوان با استناد به سوءرفتار مستمر یا ایجاد عسر و حرج، برای حمایت از زن یا شوهر متضرر اقدام قانونی انجام داد. وی با اشاره به راههای مواجهه با همسرآزاری، میافزاید: راههای قانونی متعددی برای مقابله با همسرآزاری در اختیار قربانی قرار دارد؛ از جمله میتوان به ثبت شکایت کیفری علیه فرد آزاردهنده در دادسرا، درخواست صدور حکم، منع تماس یا نزدیک شدن از سوی مقام قضایی، طرح دعوای طلاق یا فسخ نکاح در صورت احراز عسر و حرج ناشی از آزار، مطالبه مهریه، نفقه و اجرتالمثل بهعنوان حقوق مالی زوجه، ارجاع به مراکز مشاوره خانوادگی جهت بررسی امکان سازش یا درمان رفتاری، اشاره کرد.
عضو کانون وکلای دادگستری مرکز بیان میکند: طلاق یکی از نتایج احتمالی همسرآزاری است اما لزوما تنها راهحل نیست. در بسیاری از موارد، اگر آزار ناشی از مشکلات رفتاری، روانی یا فرهنگی باشد، با مداخله مشاور، مددکار اجتماعی یا حتی الزام به شرکت در دورههای اصلاح رفتاری، میتوان جلوی فروپاشی خانواده را گرفت. قانونگذار نیز در برخی موارد، پیش از صدور حکم طلاق، طرفین را به داوری یا مشاوره ارجاع میدهد اما در مواردی که سلامت جسمی و روانی یکی از طرفین در خطر باشد، طلاق میتواند یک راهحل نجاتبخش تلقی شود. کاشانی بر این باور است، همسرآزاری معمولا ریشه در عوامل مختلفی دارد ازجمله؛ تربیت نادرست خانوادگی و فرهنگ نابرابر جنسیتی، فشارهای اقتصادی و اجتماعی، مشکلات روحی و روانی درمان نشده و نبود آموزشهای لازم پیش از ازدواج دارد و ادامه می دهد: البته برای مقابله با آن باید چند اقدام همزمان صورت گیرد که شامل آموزش مهارتهای زندگی و کنترل خشم در سطوح مختلف جامعه، افزایش آگاهیهای حقوقی افراد نسبت به حقوق و وظایفشان در زندگی زناشویی، تسهیل دسترسی به خدمات روانشناسی و مددکاری، تشدید مجازات آزاردهندگان در صورت تکرار یا شدت عمل، میشود.
این وکیل دادگستری خاطرنشان میکند: واقعیت این است که همسرآزاری یک مسأله دوطرفه است. اگرچه در فرهنگ عمومی معمولا تصور بر این است که مردان عامل آزار هستند اما در عمل، مواردی از همسرآزاری توسط زنان هم مشاهده میشود که گاه به شکل پنهانیتری صورت میگیرد. بنابراین، قانون و جامعه باید بدون پیشداوری، از هر قربانی همسرآزاری، صرفنظر از جنسیت حمایت کنند. وی با اشاره به انواع همسرآزاری رایج در ایران، اظهار میکند: آزار جسمی یکی از این موارد است که شامل ضربوجرح، هلدادن، کتکزدن، آسیب با اشیاء یا محدودکردن فیزیکی فرد مقابل میشود. این نوع، قابل مشاهدهترین شکل همسرآزاری است و در قانون مجازات اسلامی تحت عنوان جرم قابل تعقیب کیفری است. مورد بعد، آزار روانی یا روحی است مثل تحقیر،توهین،تهدید، بیتوجهی عمدی، منزوی کردن یا سرزنشهای مداوم. این نوع آزار تأثیر عمیقتری بر سلامت روان فرد دارد و معمولا سختتر قابل اثبات است اما میتواند مصداق «عسر و حرج» باشد و در طلاق یا حمایت قانونی لحاظ شود.مورد دیگر، آزار عاطفی است که شامل عدم ابراز محبت، طرد عاطفی یا بازی با احساسات طرف مقابل میشود. گاهی ممکن است یکی اززوجین به عمد سردی عاطفی نشان دهدکه باعث فشارسنگین روحی برهمسرش شود.وی میافزاید: نوع دیگر ازهمسرآزاری، آزارکلامی مثل ناسزاگویی، فریاد زدن، تحقیر در جمع یا استفاده از لحنهای خشونتآمیز است. این نوع نیز اگر مستمر و مؤثر باشد، میتواند از دلایل حقوقی برای درخواست طلاق یابرخورد قانونی باشد.آزاراقتصادی،شامل ندادن خرجی،کنترل شدید برمسائل مالی یا محروم کردن از منابع اقتصادی نیز یکی دیگر از این موارد است که هم زن و هم مرد ممکن است قربانی این نوع آزار شوند. برای مثال، زنی که درآمد دارد اما همسرش مدیریت همه اموال را به زورکنترل میکند یامردی که همسرش با تهدید مالی او را تحت فشار قرار میدهد. مورددیگر،آزارجنسی همچون اجباربه روابط جنسی بدون رضایت،تحقیر جنسی یا رفتارهای خشن در این زمینه بوده که هم از نظر شرعی و هم قانونی ممنوع است و در صورت اثبات، قابل پیگیری است.
کاشانی در پایان تاکید میکند: همسرآزاری محدود به یک جنس خاص نیست.هم مردان وهم زنان ممکن است درنقش قربانی یا آزاردهنده قرار گیرند و برای درمان این آسیب اجتماعی، نیاز به رویکردی بیطرفانه، آگاهانه و جامع وجود دارد.
علی کاشانی:
اگرچه در فرهنگ عمومی تصور بر این است که مردان عامل آزار هستند اما درعمل، مواردی از همسرآزاری توسط زنان هم مشاهده میشود که گاه به شکل پنهانیتری صورت میگیرد