اما نظرسنجیها و پژوهشهای مختلفی وجود دارد که خط بطلانی بر چنین تئوریهای میزند. هر چند از تفاوتهای آشکار این نسل با نسلهای پیشین هم نمیشود گذشت که به نظر بدیهی میرسد، چرا که نسلهای گذشته هم با پیشینیان خود تفاوتهای آشکاری داشتهاند. گزارشی تازه منتشرشده، به بررسی روند رو به رشد نسل z در انتخاب مشاغل فنی و حرفهای به جای تحصیل در دانشگاههای چهارساله میپردازد.
دلایل اصلی انتخاب مشاغل فنی
سؤال این است که این نسل چرا تصمیم گرفته بیخیال دانشگاه شود؟ یکی از اولین دلایل، مربوط به افزایش هزینههای تحصیل دانشگاهی است. بهعنوان مثال در آمریکا هزینههای تحصیل در دانشگاههای چهارساله بهطور چشمگیری افزایش یافته است. طبق دادههای موجود هزینه سالانه تحصیل در دانشگاههای دولتی در ۲۰ سال گذشته ۱۴۰درصد و در دانشگاههای خصوصی ۱۱۰درصد رشد کرده است. بهعنوان مثال، هزینه کل یک مدرک چهارساله ممکن است به بیش از ۲۰۰هزار یورو برسد. این افزایش هزینهها باعث شده بسیاری از جوانان این نسل ارزش واقعی مدرک دانشگاهی را زیر سؤال ببرند، بهویژه زمانی که با بدهیهای سنگین دانشجویی همراه است.
ورود سریعتر به بازار کار
مشاغل فنی و حرفهای مانند جوشکاری، لولهکشی، نجاری و محوطهسازی امکان ورود سریعتر به بازار کار را فراهم میکنند. دورههای آموزشی این مشاغل معمولا کوتاهتر و ارزانتر از تحصیلات دانشگاهی هستند. همچنین مشاغل فنی اغلب درآمد اولیهای بالاتری نسبت به فارغالتحصیلان دانشگاهی دارند. در کشورهای اروپایی میانگین حقوق اولیه در مشاغل فنی حدود ۲۳ یورو در ساعت است. بهعنوان مثال، میانگین حقوق سالانه برقکاران ۶۲ هزار یورو وکارگران ساختمانی ۴۶ هزار یورو است. علاوه بر این، با خروج نسل پیشین نیروی کار، فرصتهای شغلی در این حوزهها افزایش یافته و امنیت شغلی بیشتری نسبت به برخی مشاغل کارمندی فراهم شده است.
تغییر نگرش فرهنگی و اجتماعی
اما تنها مزایای پولی نیست که آنها را راغب به حضور در بازار کار کرده است. نسل z که به «نسل ابزار» نیز معروف شده، به مشاغل عملی و ملموس علاقه بیشتری نشان میدهد. این نسل که بسیاری از آنها در دوران همهگیری کرونا وارد بازار کار شدند، بهدنبال مشاغلی هستند که نهتنها درآمد خوبی داشته باشند، بلکه حس رضایت وخودکفایی رانیز به آنها بدهند. همچنین، والدین و جامعه بهتدریج در حال پذیرش این هستند که مسیرهای غیردانشگاهی نیز میتوانند به موفقیت منجر شوند.
مقاومت در برابر تأثیرات هوش مصنوعی
بسیاری از مشاغل فنی بهدلیل ماهیت عملی و نیاز به مهارتهای دستی، در برابر اتوماسیون و هوشمصنوعی مقاومتر هستند. این موضوع باعث شده نسل z این مشاغل را بهعنوان گزینههایی پایدارتر در مقایسه با برخی مشاغل کارمندی که ممکن است تحتتأثیر هوشمصنوعی قرار گیرند، در نظر بگیرد.
سهم نسل z در نیروی کار
در سهماهه اول سال ۲۰۲۴، این نسل حدود ۱۸درصد از نیروی کار در آمریکا را تشکیل میداد اما افراد ۱۸ تا ۲۵ساله نزدیک به ۲۵درصد از استخدامهای جدید در صنایع فنی را به خود اختصاص دادند. از سوی دیگر از سال ۲۰۱۱، حدود دو میلیون دانشجوی کمتر در دانشگاهها ثبتنام کردهاند. بسیاری از اقتصاددانان این کاهش را به افزایش هزینهها و تغییر نگرش نسبت به ارزش مدرک دانشگاهی نسبت میدهد. با وجود درآمد مناسب مشاغل فنی، میانگین حقوق سالانه فارغالتحصیلان دانشگاه در سال ۲۰۲۴ حدود ۸۰هزار دلار بود که همچنان بالاتر از میانگین مشاغل فنی است. با این حال، مشاغل فنی بدون نیاز به بدهیهای سنگین دانشجویی، جذابیت بیشتری برای بسیاری از جوانان دارند.
چالشهایی هم هست
بسیاری از کارشناسان حوزه اقتصاد هشدار میدهند که تعرفههای جدید دولت ترامپ بر واردات، مانند تعرفههای مربوط به چوب نرم، میتواند هزینههای ساختوساز را افزایش دهد و تقاضا برای مشاغل ساختمانی را کاهش دهد. این موضوع ممکن است فرصتهای شغلی در برخی حوزههای فنی را محدود کند. همچنین صنعت ساختوساز آمریکا به بیش از ۴۵۰ هزار کارگر جدید نیاز دارد. این کمبود نیروی کار ماهر فرصتهای زیادی برای نسل z ایجاد کرده اما نیازمند سرمایهگذاری در آموزش و زیرساختهای حرفهای است.
نسل z ؛ حرکت به سوی مهارت
اگرچه پژوهش صورت گرفته روی جوامع غربی بوده اما این رفتار را میتوان به تمامی متولدین نسل z تعمیم داد. چرا که همین حالا در ایران هم آنهایی که صاحب مهارت فنی هستند فرصتهای شغلی بیشتر و بهتری نسبت به فارغالتحصیلان دانشگاهی دارند. همین موضوع هم باعث شده اصرار خانوادهها به اجبار فرزندانشان برای ورود به دانشگاهها کمتر باشد. موضوعی که مصداق آن را میتوان در کاهش ورودی دانشگاهها، افزایش صندلیهای خالی و البته افزایش تعداد داوطلبانی جستوجو کرد که با وجود حضور در کنکور دست به انتخاب رشته نمیزنند. این موضوعی است که نظام آموزشی کشور هم باید به آن دقت کند و اساسا از سوی نمرهمحوری و مدرکگرایی به سمت مهارتمحوری برود. اگرچه هزینههای تحصیلی در ایران کمتر از کشورهایی همچون آمریکاست اما زمان تحصیل دانشگاهی تفاوتی با دیگر کشورها ندارد و جوانان ایرانی با وجود صرف هزینه زمانی در پایان دوران تحصیل هیچ آینده شغلی ندارند.