اسفند؛ پرتره‌ای ماندگار

«اسفند» یک بیوگرافی ازشهیدعلی هاشمی است که درچهل و سومین دوره جشنواره فجر شرکت داشت. اثر با تمرکز بر عملیات خیبر و تفحص در هور پیش می‌رود و با پرداخت به روابط بومیان منطقه نشان می‌دهد حتی در شرایط جنگی هم اخلاق و حکم شرعی اولویت است. با توجه به صحنه‌های جنگی و پیچیدگی در دریافت مفهوم ارتباطات بین بومیان منطقه،این فیلم برای افراد زیر ۱۴سال توصیه نمی‌شود.
«اسفند» یک بیوگرافی ازشهیدعلی هاشمی است که درچهل و سومین دوره جشنواره فجر شرکت داشت. اثر با تمرکز بر عملیات خیبر و تفحص در هور پیش می‌رود و با پرداخت به روابط بومیان منطقه نشان می‌دهد حتی در شرایط جنگی هم اخلاق و حکم شرعی اولویت است. با توجه به صحنه‌های جنگی و پیچیدگی در دریافت مفهوم ارتباطات بین بومیان منطقه،این فیلم برای افراد زیر ۱۴سال توصیه نمی‌شود.
کد خبر: ۱۵۰۳۸۵۶
نویسنده محمدرضا دلیر - منتقد سینما
 
روایت هور
خلاصه داستان فیلم اسفند این است: مشکلات متعددی در دوران دفاع‌مقدس میان بومیان منطقه خوزستان و رزمندگان وجود داشت که در صورت عدم مدیریت و تدبیر از سوی فرماندهان می‌توانست به معضلی جدی تبدیل شود. شهید علی هاشمی با گفت‌وگو و فعالیت با بومیان منطقه، خطوط چالش مردم منطقه با رزمندگان دفاع‌مقدس را کمرنگ کرد و موجب شد عرب‌ها خود را خالصانه در خدمت دفاع‌مقدس انقلاب اسلامی قرار داده و در این راه مجاهدت‌های کم‌نظیر از خود نشان دهند. آنها با کمک هم یک قرارگاه سری متشکل از عرب‌ها را برای شناسایی و طراحی و انجام عملیات آبی خاکی تشکیل دادند که در نهایت منجر به فتح جزایر مجنون شد.فیلم اسفند مقطع مهمی از زندگی شهید علی هاشمی، از فرماندهان مطرح دوران دفاع مقدس را در شناسایی و طرح‌ریزی عملیات خیبر در قرارگاه سری نصرت روایت می‌کند.اهمیت عملیات خیبر در تاریخ دفاع‌مقدس صرفا به واسطه طرح یک روش نوآورانه و خلاقانه در پیاده‌سازی یک عملیات غیرمنتظره و خونبار نیست. حضور تعداد زیادی از فرماندهان شاخص آن سال‌های ایران (از جمله ابراهیم همت، حمید باکری، صیاد شیرازی و …) در این عملیات نیز دلیل دیگری بر اهمیت این عملیات است. از این رو است که به واسطه تعدد شخصیت‌های حاضر در این نبرد خونین و همچنین زوایای مختلف مواجهه با تاکتیک‌ها و رویکردهای نظامی در این عملیات، سینمای ایران در سال‌های پیش نیز در فیلم مجنون (مهدی شامحمدی) به این موضوع پرداخته و در جشنواره امسال نیز اسفند اشاره‌ای به زندگی شهید هاشمی (یکی از طراحان اصلی این عملیات) دارد.

تکرار کلیشه‌ها
نکته اصلی در ساخت این فیلم، تکرار مجدد رویکردهای مستعمل سینمای دفاع‌مقدس در نمایش شیوه‌های جنگ با دست خالی، روحیه جهادی مبارزان، اخلاق‌مداری نظامی و … است. شیوه‌ای که با تکرار چند ده باره در سال‌های گذشته در میان مخاطبان عام سینما نیز محبوبیتی نداشته اما هنوز مورد توجه ارگان‌های سازنده این محصولات قرار دارد. از این رو است که انتظار می‌رود با ساخت فیلم‌های خلاقانه در حوزه سینمای دفاع مقدس، اقدامی اصلاحی در جهت ایجاد تهیج در مخاطب و رسیدن به تماشاگر حداکثری از سوی دست‌اندرکاران این حوزه صورت پذیرد.اسفند فیلمی قهرمان محور است که داستان خود را آرام و تدریجی پیش می‌برد. به جز چند پلان اغراق‌آمیز در بقیه لحظات شامل صحنه‌ها و اتفاقاتی هستیم که یک کل واحد را شکل می‌دهند و همچون پازلی در حال تکمیل جزئیات شخصیتی علی هاشمی و عملیات خیبر هستند. پس فیلم در عین حال که قهرمان محور است روایتی است از عملیات خیبر تا شب سوم اسفندماه ۶۲. بازی رضا مسعودی در نقش علی هاشمی از نکات قابل توجه فیلم است ضمن این‌که دانش اقباشاوی سعی کرده پس از چند فیلم کوتاه و اپیزودیک نام خود را به عنوان یکی از فیلمسازان صاحب سبک سینمای دفاع‌مقدس مطرح کند که حرفی برای گفتن دارد و نه مثل مهدویان است که مستند داستانی می‌سازد و نه مانند حاتمی‌کیا از مد افتاده است.فیلم اسفند برخلاف بسیاری از آثار متداول در ژانر دفاع مقدس، از یک روند آرام و تدریجی برای پیشبرد داستانش بهره می‌برد. فیلم از کنار هم قرار دادن لحظات مختلف، تصویری یکپارچه از شخصیت علی هاشمی و وقایع عملیات خیبر تا شب سوم اسفند ۱۳۶۲ می‌سازد.اسفند به مقطعی حساس از تاریخ جنگ ایران و عراق می‌پردازد و روایتگر نقش شهید علی هاشمی در عملیات خیبر است. این فیلم در جشنواره امسال با واکنش‌های متفاوتی روبه‌رو شده و بحث‌هایی را درباره شیوه روایت خود برانگیخته است. البته در برخی صحنه‌ها، نوع پرداخت داستان کمی اغراق‌آمیز به نظر می‌رسد، اما در مجموع، فیلم تلاشی موفق در خلق یک روایت منسجم دارد.

بازی‌های درخشان
یکی از نکات برجسته فیلم، بازی رضا مسعودی در نقش علی هاشمی است که اجرای او به باورپذیری شخصیت کمک زیادی کرده است. استفاده از زبان محلی در بسیاری از صحنه‌های فیلم و تاکید بر قومیت‌گرایی و توجه به قوم عرب خوزستان و تاثیر آنها بر پیروزی‌های جنگ تحمیلی یکی از نکات مهم فیلم اسفند است. از سوی دیگر می‌توان به جسارت و شجاعت فیلمساز در بازگویی برخی نکات اتاق فرماندهان اشاره کرد که گاه بعد از گذشت سه دهه از پایان جنگ، همچون راز مگو در صندوقچه تاریخ مانده است. دانش اقباشاوی در این فیلم نشان داده که قصد دارد مسیر تازه‌ای را در سینمای دفاع‌مقدس دنبال کند.او با اسفند پیشنهاد تازه‌ای در سینمای جنگ مطرح می‌کند که گرچه توفیقی در گیشه نخواهد داشت اما برای ثبت در تاریخ می‌تواند قدم موثری باشد.طراحی صحنه فیلم در سطح استانداردهای سینمایی اجرا شده است. دقت در جزئیات، از بازسازی دقیق محیط‌های عملیاتی گرفته تا نمایش زندگی روزمره در آن دوران، باعث شده مخاطب کاملا در فضای فیلم غرق شود. این سطح از ظرافت در طراحی، فیلم را از دیگر آثار مشابه متمایز کرده و حس باورپذیری آن را افزایش داده است.
یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های فیلم، جلوه‌های ویژه آن است که به طرز هوشمندانه‌ای طراحی و اجرا شده‌اند. برخلاف بسیاری از فیلم‌های جنگی که به استفاده افراطی از CGI یا تکنیک‌های تکراری روی می‌آورند، «اسفند» با استفاده‌ دقیق از افکت‌های بصری، انفجارها و جلوه‌های میدانی، فضای جنگ را کاملا ملموس و واقع‌گرایانه به تصویر کشیده است.
فیلمبرداری یکی از نقاط اوج فیلم محسوب می‌شود. قاب‌بندی‌ها حساب‌شده و حرکت دوربین کاملا در خدمت روایت است. در لحظات پراضطراب، استفاده از دوربین روی دست، حس حضور واقعی در میدان نبرد را به بیننده منتقل می‌کند، در حالی که در سکانس‌های استراتژیک و جلسات فرماندهان، میزانسن‌ها به شکلی طراحی شده که حس تصمیم‌گیری‌های حساس و فضای پرتنش اتاق جنگ را کاملا به مخاطب منتقل می‌کند.ترکیب نماهای نزدیک برای انتقال احساسات و نماهای باز برای نمایش گستره‌ میدان نبرد، یادآور سبک فیلمبرداری آثار جنگی موفق در سینماست. صدابرداری فیلم از نظر فنی استاندارد و در خدمت روایت است. از صدای محیط‌های جنگی گرفته تا دیالوگ‌های شخصیت‌ها، همه چیز با وضوح و دقت ضبط شده است و تفکیک مناسب صداها و بهره‌گیری از لایه‌های صوتی واقع‌گرایانه، به فضاسازی فیلم کمک کرده و در ترکیب با موسیقی متن، تأثیرگذاری صحنه‌ها را دوچندان کرده است. موسیقی متن نیز با الهام از فضای بومی جنوب کشور و منطقه هور، اثری دلنشین و متناسب با حال‌وهوای فیلم خلق کرده که بر احساسات تماشاگر تأثیر عمیقی می‌گذارد.
فیلم به طرز عجیبی در ساختار برخلاف این‌گونه تولیدات چند سال اخیر سینمای ایران از جلوه‌های ویژه رایانه‌ای و صحنه‌های انبوه حضور تانک و درگیری و غیره به صورت آگاهانه‌ای پرهیز کرده تا جایی که حتی در برخی بخش‌های داستان و فیلم، بیننده از خود می‌پرسد آیا الان در دوران جنگ هستیم یا خیر؟ فضا بر خلاف پتانسیل موجود در داستان خیلی آرام است و تب‌و‌تابی برای پیدا کردن معبری که بتوان از طریق آن به نیروهای دشمن ضربه وارد کرد (و همین مسأله در واقع گره اصلی دراماتیک قصه محسوب می‌شود) دیده نمی‌شود.
 
سکانس‌های طولانی مستند گونه فیلم
اسفند درباره طراحی، برنامه‌ریزی و اجرای عملیات خیبر است. عملیاتی که در آن، ما توانستیم بخشی از خاک عراق را از آن خود کنیم. مشکل اما از همان ابتدا شروع می‌شود، از اسم فیلم. اسم فیلم در دل اثر دراماتیزه نشده. این‌که عملیات خیبر در اسفند‌ماه برگزار شده و اشاره‌ای در حد نیم خط دیالوگ، برای دراماتیزه کردن اسم فیلم کافی نیست و مخاطب بی‌اختیار، با اسم فیلم احساس بیگانگی می‌کند. اسفند و اسفند ماه باید برای مخاطب تبدیل به نوعی مسأله می‌شد تا مخاطب با دل و جانش آن را بپذیرد. ولی اسفند و اسفند ماه به حدی برای مخاطب، فاقد کارکرد، فاقد مسأله و غریبه است که مخاطب در تماشای فیلم این اسم را از یاد می‌برد.
یکی از مشکلات اصلی فیلم اما گریز از تصویر کردن داستانک‌هایش است. حجم زیاد داستانک‌ها و سکانس‌های طولانی مستند گونه فیلم، سبب شده بخش مهمی از داستان و داستانک‌های فیلم تبدیل به تصویر نشود و در حد چند دیالوگ بی‌خاصیت باقی بمانند. از فراز و نشیب‌های طی شناسایی هور گرفته تا لوله‌کشی آب توسط فرماندار که از ابتدا بی‌منطق و شعاری است و دست آخر دستگیری و شهادت افسران اطلاعاتی در اواخر فیلم، همگی در حد شنیده باقی می‌مانند و چون فقط شنیده می‌شوند قادر نیستند حس مخاطب را با حس کاراکترهای فیلم همسان کنند. پس مخاطب نه موقع شنیدن خبر لوله‌کشی آب خوشحال می‌شود و می‌خندد و نه موقع شنیدن خبر اسارت و شهادت افسران اطلاعاتی ناراحت شده و گریه می‌کند. درست بر خلاف کاراکترهای فیلم.
 
​​​​​​​نقطه قوت اسفند
اما اصلی‌ترین نقطه قوت فیلم‌، پایان‌بندی مستحکم و سینمایی آن است. شاید یکی از بزرگ‌ترین نقاط قوت فیلم، تعلیق‌های درست و حساب شده آن در فیلمنامه و حتی در زبان بدن بازیگران آن است، نشانه‌گذاری‌هایی که فیلم از آنها بهره می‌جوید و کاشت و برداشت‌ها و رفت و برگشت‌‌هایی که مخاطب را از خمودگی روال خطی، می‌رهاند. رنگ‌های به کار رفته در فیلم، حتی در تاریک‌ترین صحنه‌ها هم روشن و امیدوارکننده است. شخصیت‌پردازی نسبتا قوی، هوش و ذکاوت و امیدواری علی هاشمی در همراه‌سازی ظرفیت‌های کاملا متفاوت مردمی و تاکتیکی از عرب و عجم گرفته تا راننده و جاعل و… و آشنایی‌زدایی‌هایی که ناخودآگاه لبخند حیرت بر لب‌ها می‌نشاند، مخاطب را شگفت‌زده با خود همراه می‌کند. به شکلی که هر لحظه انتظار غافلگیری جدیدی را در دل دارد. نکته قابل تامل فیلم، لزوم تعادل بین نگفتن و نشان‌دادن است! دیالوگ و حتی مونولوگ در فیلم، چگالی کمی دارد و به پیشروندگی داستان، کمک شایانی نمی‌کند اما همین موضوع، کفه بار معمایی فیلم را در حدس و گمان زدن و تعلیق، بالا می‌برد. به نظر می‌آید بهتر بود این حدس و گمان‌ها در میان دیالوگ‌ها، شفاف‌تر بیان می‌شد تا مخاطب را از رهاشدگی در سردرگمی‌ها در سکوت برهاند.

پرداخت ضعیف و ریتم کند
بخش اعظم پرده نخست داستان صرف تعقیب و گریز بازی‌های بیهوده‌ای می‌شود که مثلا طرح عملیات خیبر لو نرود و همین مسأله جان قصه و ساختار را گرفته است. بی‌تعارف «اسفند» با وجود ایده مناسبی که دارد در پرداخت دچار اشکال شده و زمانی ریتم به نقطه مطلوب خود می‌رسد و پرداخت جان می‌گیرد که دیگر دیرشده است. شاید بهترین بخش «اسفند» که هم ریتم خوبی دارد هم ساختار خوبی و هم شوق مخاطب را به لحاظ حسی وحتی هنری بر می‌انگیزد، صحنه فینال داستان است. جایی که علی هاشمی برای سربازان عرب ومسلمان سخنرانی می‌کند و وحدت عرب و عجم را به آنها(در واقع مخاطب) یادآور می‌شود و پیرو آن شاهد هلهله و پایکوبی و رجزخوانی سربازان برای صدام و ارتش بعث هستیم و این روند تا پایان فیلم ادامه می‌یابد. ایکاش اقباشاوی از ابتدا همین روند را در دستور کار ساختار اثرش قرار می‌داد تا این کم رمقی فعلی حال حاضر فیلم به پایین‌ترین میزان خود برسد. بازی بازیگران نیز البته هیچ حسی را در مخاطب بر نمی‌انگیزد و شاید یکی از دلایل عدم ارتباط حداکثری و مطلوب تماشاگر با اسفند، عدم ارتباط حسی مناسب با گروه بازیگران فیلم باشد. شکل و جنس بازی بازیگران که می‌توانست به هر حال در فضاسازی حسی و البته تکنیکی اثر موثر باشد؛ متاسفانه نتوانسته قابل قبول باشد و به نظر می‌رسد این فیلم از این نقطه نیز دچار خسارت شده است. در مجموع اما اسفند فیلمی قابل اعتنا و ماندگار در سینمای ایران است. محتوای فیلم و پرداخت به یکی از شخصیت‌های اثرگذار تاریخ معاصر در حوزه جنگ تحمیلی به خودی خود برای ماندگاری این اثر در سینمای ایران کفایت می‌کند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها