بزرگترین متکلمان عالم اسلام، مفسران قرآن و دیگر علوم رایج و غیررایج زمان در محضر امام علم آموختند. اگرچه در این زمینه تحقیقات دقیق صورت نگرفته تا ابعاد خدمات علمی آن حضرت بشریت روشن شود؛ شاگردان بزرگی چون هشام بن حکم، محمد بن مسلم، ابان بن تغلب، هشام بن سالم، مؤمن طاق، مفضل بن عمر، جابربنحیان، ابو حنیفه و مالک و... تربیت کرد که تعداد آنها را بالغ بر ۴۰۰۰ نفر نوشتهاند.فراگیری و وسعت دانشگاه امام صادق(ع) نیز در گزارشهای محدثین و مورخین منعکس شده است: «حسن بن علی بن زیاد و شاء» که از شاگردان امامرضا(ع) و از محدثان بزرگ بوده (و طبیعتا سالها پس از امام صادق(ع) زندگی میکرده)، میگفت: در مسجد کوفه ۹۰۰ نفر استاد حدیث دیدم که همگی از جعفر بن محمد(ع) حدیث نقل میکردند.
فراگیربودن تخصص شاگردان امام صادق(ع)
هر چند وسعت علوم امام جعفر صادق(ع) قابل شمارش نیست اما گرایشها، رشتهها و تخصصهای مختلفی در دانشگاه امام صادق(ع) تربیت شدند؛ چنانچه شیخ مفید مینویسد: بهقدری علوم از آن حضرت نقل شده که زبانزد مردم گشته و آوازه آن همهجا پخش شده و از هیچ یک از افراد خاندان ایشان به این اندازه علم و دانش نقل نشده است اما امام صادق(ع) بنابر نیاز زمان خویش و توسعه علوم دینی و رفع شبهات از حوزه دین، هر کدام از شاگردان خود را در یکی از رشتههایی همچون: علم قرائت قرآن، علم تفسیر، علم حدیث، علم فقه، علم کلام، علم طب، علوم طبیعی، فلسفه، نجوم، ریاضیات، علم اصول فقه، ادبیات و... تربیت کرد و هنگام مراجعه بعضی از دانشمندان فرق، مذاهب و ادیان دیگر جهت مناظره و پرسش و پاسخ، به یکی از شاگردان خود ارجاع میدادند. مثلا هشام بن حکم در علم کلام، جابر بن حیان در کیمیا، زراره بن اعین و محمد بن مسلم در فقه مشهورند. همچنین هشام بن سالم، حمران بن اعین، مؤمن الطاق و... را هم میتوان نام برد که به ترتیب متخصص در علم توحید، کلام، مناظره و... بودند.
شاگردی پیشوایان اهل سنت در محضر امام صادق (ع)
این مطلب یقینی است که ائمه مذاهب اربعه اهل سنت (و بسیاری از شیوخ و بزرگان این مذاهب) بدون واسطه یا با واسطه از محضر مبارک امام صادق(ع) استفاده کردهاند.در رأس این پیشوایان «ابوحنیفه» قرار دارد. ابوحنیفه (متوفی ۱۵۰ هـ) از معاصران امام صادق(ع) بوده است و افتخار به شاگردی امام صادق(ع) میکرده و او را استاد بدون واسطه خویش میدانست. در جامعالمسانید ابوحنیفه که مشتمل بر ۱۴ کتاب حدیث است، روایاتی که به ابوحنیفه منتهی میشود، جمعآوری شده است؛ و در آن روایاتی وجود دارد که مضمون آنها دلالت بر تلمذ علمی ابوحنیفه نزد امام محمد باقر(ع) و امام صادق(ع) دارد. ابوحنیفه، امام صادق(ع) را اعلم و افقه از همه میدانست و از او نقل شده است که: ما رأیت أفقه من جعفر بن محمد/ من از جعفر بنمحمد (امام صادق(ع)) فقیهتر ندیدم. و نیز از ابوحنیفه نقل شده است که میگفت: «لولا السنتان لهلک نعمان» اگر دو سال نبود «نعمان» (نام ابوحنیفه، نعمان بن ثابت است) هلاک شده بود.
آلوسی، از علمای اهل سنت در مقدمه کتاب «مختصر تحفهالاثنی عشریه» نیز از قول ابوحنیفه تصریح میکند که وی مدت دو سال از محضر امام صادق(ع) استفاده برده است. همچنین افراد زیادی گفتهاند که ابوحنیفه در محضر جعفر بن محمد و پدرش محمد بن علی علم آموخته است.
امام مالک بن انس (م ۱۷۹ هـ) مؤسس مذهب مالکی نیز از کسانی است که از محضر امامصادق(ع) استفاده کرده است. وی در کتاب الموطأ ۴۰ روایت از اهل بیت(ع) نقل میکند که تعدادی از این روایات مستقیما از شخص امام صادق(ع) است و این دلالت بر استفاده علمی مالک بن انس از امام صادق(ع) میکند. علاوه بر اینکه اشعار باقیمانده از وی نیز دلالت بر دوستی با اهل بیت(ع) دارد. او درباره امام صادق(ع) چنین میگوید: «هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و به قلب هیچ انسانی خطور نکرده است که از حیث علم، عبادت و تقوا برتر از جعفر بن محمد باشد.»
همچنین مالک در توصیف امام(ع) چنین گفته است: «مدتی نزد جعفر بن محمد رفتوآمد میکردم، او را همواره در یکی از سه حالت دیدم: یا نماز میخواند یا روزه بود و یا قرآن تلاوت میکرد، و هرگز او را ندیدم که بدون وضو حدیث نقل کند. در علم و عبادت و پرهیزکاری، برتر از جعفر بن محمد، هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و به قلب هیچ بشری خطور نکرده است.»
ابن تیمیه صراحتا مالک بن انس، سفیان بن عیینه، شعبه، سفیان ثوری، ابن جریج، یحیی بن سعید و... را از جمله کسانی میشمارد که در محضر امام صادق(ع) بودهاند. بعد از جعفر بن محمد (امام صادق(ع)) کسی به مانندش نیامده است و شخصیتها و عالمان بزرگ اهل سنت همچون مالک و سفیان بن عیینه و سفیان ثوری و ابن جریج و یحیی بن سعید و مانند آنان از علمای مشهور و معروف، از وی علم آموختهاند.
این ابوحنیفه است که در بین اهل سنت بوده و دائما افتخار میکرد و با زبانی فصیح میگفت: اگر آن دو سال نبود، هلاک میشدم. مقصود (ابوحنیفه) دو سالی است که در طول آن از امام جعفر صادق(ع) کسب علم نموده است. و به تحقیق چندین نفر گفتهاند که او علم و طریقت را از ایشان (یعنی امام صادق(ع) و از پدرش امام باقر(ع) و از عمویش زید بن علی بن حسین -رضوان خدا بر همه آنها باد - اخذ کرده است.
علاوه برابوحنیفه ومالک بن انس،عده زیادی ازبزرگان اهل سنت نیز امام صادق(ع)را ستودهاند.ابن حجرعسقلانی میگوید: «فقها و محدثانی همچون شعبه، سفیان ثوری، سفیان بن عیینه، مالک بن انس، ابن جدیح، ابوحنیفه و حبیب بن خالد، قطان، ابوعاصم و گروه انبوه دیگری از جعفر بن محمد حدیث نقل کردهاند.» جاحظ میگوید:«جعفر بن محمد،الذی ملأ الدنیا علمه و فقهه، و یقال ان ابا حنیفه من تلامذته وکذلک سفیان الثوری وحسبک بهما فی هذا الباب»که صریحا ابوحنیفه و سفیان ثوری را از شاگردان امام صادق(ع) میداند و بیان میکند که این دو نفر از مکتب آن حضرت استفاده میکردند.
جمالالدین ابوالمحاسن بیان میکند: «جعفر بن محمد که به صابر و فاضل و طاهر ملقب بود... و ابوحنیفه، ابن جریح، شعبه، سفیان ثوری و سفیان عنیه، مالک و غیر از اینها از بزرگان حدیث و علم از او حدیث نقل میکنند.» محمود بن وهیب بغدادی در کتاب جواهر الکلام میگوید: «جعفر بن محمد... و روایت کردهاند از او علمای بزرگی مانند یحیی، مالک بن انس و ابوحنیفه و دیگران.» عبدالله شبراوی و محمد الحضرمی نیز میگویند: «... جعفر الصادق که از او روایت کردهاند عده زیادی، از جمله، مالک بن انس، ابوحنیفه و یحیی بن سعید و ابن جریح و الثوری.»
پس این مطلب یقینی است که ائمه مذاهب اربعه اهل سنت بدون واسطه یا با واسطه از محضر مبارک امام صادق(ع) کسب علم کردهاند. امام ابوحنیفه (م ۱۵۰ هـ) مؤسس مذهب حنفی از معاصران آن حضرت بوده و همواره به شاگردی امام صادق(ع) افتخار میکرده است.
امام مالک بن انس(م ۱۷۹ هـ)مؤسس مذهب مالکی از شاگردان رسمی آن حضرت بوده است و در کتاب خود بدون واسطه ازامام صادق(ع)نقل حدیث میکند. امام شافعی(م ۲۰۴ هـ) شاگرد مالک بوده است وبه وسیله او ودیگران ازامام صادق(ع) روایت نقل میکند که این روایات در مسند شافعی موجود است. امام احمد بن حنبل (م۲۴۱هـ) مؤسس مذهب حنبلی هم شاگردامام شافعی است وبه وسیله اوازامام صادق(ع) با واسطه استفاده کرده است. بنابراین رهبران فرق فقهی و نویسندگان بزرگ صحاح و منابع روایی و فقهی اهل سنت بیواسطه و با واسطه از فیوضات علمی امام صادق(ع) بهرهمند شدهاند.
امام جعفر صادق از بزرگان اهلبیت(ع) است، دارای دانش فراوان، همواره مشغول عبادت، همواره به یاد خدا بود، زهدی آشکار داشت و اهل تلاوت قرآن بود. در معانی قرآن کریم اهل تحقیق بود و جواهرات قرآن را استخراج میکرد و عجایبی را از قرآن نتیجه میگرفت و اوقات خود را برای انجام انواع طاعات الهی تقسیم کرده بود، بهطوری که در آن اوقات به محاسبه نفس خود مشغول بود. دیدارش انسان را به یاد آخرت میانداخت و شنیدن کلامش موجب زهد در دنیا میشد و اقتدا به روش او، راهنمای بهشت بود. نور چهره زیبایش، گواه بر این بود که او از فرزندان انبیاست و پاکی اعمالش روشنگر این بود که وی از نسل رسالت است. از علم او جماعتی از ائمه و بزرگانی مانند: یحیی بن سعید انصاری، و ابنجریج، و مالک بن انس، و (سفیان) ثوری، و (سفیان) ابنعیینه، و شعبه، و ایوب سجستانی و غیر از اینها استفاده برده و شاگردی ایشان را برای خود منقبت و فضیلتی برشمردهاند که موجب شرافت آنان بوده است.
خطیب تبریزی از استوانههای علمی اهل سنت نیز چنین مینویسد:
جعفر الصادق: او جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب، (لقبش) صادق و کنیهاش ابوعبدالله است. ایشان از بزرگان اهل بیت بود و از پدرش و غیر پدرش روایت نقل کرده و ائمه و بزرگانی همچون: یحیی بن سعید و ابنجریج و مالک بن انس و سفیان ثوری و سفیان بن عینه و ابوحنیفه از او روایت شنیدهاند.
خیرالدین زرکلی نیز مینویسد: جعفر بن محمد باقر بن علی زینالعابدین بن حسین نوه رسول خدا (ص)، از بنیهاشم و قبیله قریش بود، کنیهاش اباعبدالله و لقبش صادق و ششمین امام از ائمه دوازدهگانه شیعیان است. او از بزرگان تابعین بهشمار میرود و در علم و دانش دارای منزلتی رفیع است و جماعت زیادی از او کسب علم کردهاند که از جمله آنها دو نفر از پیشوایان اهل تسنن امام ابوحنیفه و امام مالک هستند و لقبش صادق است به خاطر این که هرگز کسی از او کذب نشنیده است و در خبرهای مربوط به او آمده است که وی برای اعتلای حق پیوسته علیه خلفای بنیعباس در ستیز بوده و به مبارزه پرداخته است.
سخن پایانی
اگرچه ابعاد گسترده دانش امام صادق(ع) نیازمند تحقیق دقیقتر و موشکافانهتر است اما با تأمل اندک میتوان دریافت که با همه محدودیتها و موانع زمانه و شرایط در جهان اسلام آن روز، آن حضرت چنان در تعلیم و تربیت تلاش نمود و مؤثر واقع شد که ثمرات علمی آن در تمدن اسلامی و رویش گرایشهای خاص و تخصصی در علوم مختلف اعم از علم کلام و تفسیر و تاریخ و طب و معرفتشناسی و روانشناسی و تربیت و خانواده و علوم قرآن و حتی علوم تجربی اعم از طب و شیمی و... نمایان و متجلی گردید؛ علم فقه که در تمدن اسلامی نقش بزرگ آن همچنان ناشناخته است، با گرایشهای گوناگون و زیرشاخهها در عصر حضرت بهعنوان فقه شیعه درخششی بسیار فراگیر داشت؛ چنانکه فقهای اسلامی و صاحبان مکاتب فقهی همه فرق اسلامی اعم از شیعه و اهل سنت از این چشمهسار نورانی بهرهمند شدند.