نتیجه گفتوگو، رفع سوءتفاهمها و بدبینیهاست. گفتوگو اصلی بنیادین در قضیه تعامل و همزیستی و اخلاق حسنهای است که سطح آشنایی را بالا میبرد. البته درگفتوگو نباید فقط دنبال گفتن حرف خود بود، بلکه حرف طرف مقابل را نیز باید شنید و درآن تأمل کرد. محتوای کلام الهی نیز مؤید این مطلب است که « فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه » (سوره زمر، آیه۱۷ و ۱۸)
در گفتوگوهای علمی و دینی اگر دنبال بحث و جدل بیدلیل و حجت بودیم، نتیجهای جز تکبر و خودبرتربینی ندارد.
همچنین در گفتوگو باید دانش کافی در رشته مورد بحث باشد و ضمن برخورداری از انصاف کاملا بیطرف بود. هدف از گفتوگو باید رسیدن به حق و عیان گشتن حق باشد. احترام به نظر و عقیده طرف گفتوگو، از دیگر شرایط آن است. موضوع گفتوگو باید علمی و واقعی باشد و براساس موهومات نباشد. بنابراین گفتوگوی درون دینی و درون تمدنی میان پیروان مذاهب اسلامی برپایه اخلاقگرایی، فرهنگگرایی، واقعبینی و نوعدوستی منجر به تفاهم، همبستگی و انسجام خواهد شد. در پی گفتوگو، فرهنگ آزاداندیشی و متعاقب آن اعتدالگرایی ترویج میشود که در تضاد آشکار با جزماندیشی، تعصب، افراط و تفریطگرایی است. عالمان و اندیشمندان دینی ما در حوزه و دانشگاه باید با عمل این تفکر، آن را بسط و نشر دهند که اعتدال، یگانه راه نجات مسلمانان از افتادن در دام تفرقه و جدایی است. اعتدال، ضرورت دوره ماست و راه مستقیمی است که رستگاری در گرو پایبندی به آن است. بزرگترین هدف دستورالعملهای اخلاقی باز داشتن انسانها از افراط و تفریط و ایجاد اعتدال برای آنان است. اگر انسان، خشت بنای زندگی فردی و اجتماعی خود را بر افراط وتفریط بگذارد، بهتدریج به تجاوزگری روی میآورد. بنابراین اسلام برای جلوگیری از چنین خطری، انسان را به رعایت میانهروی سفارش کرده است. امت اسلامی در قرآن « امت وسط» نام گرفته است؛ « و کذلک جعلناکم امة وسطا» (بقره، آیه ۱۴۳) در آموزههای قرآنی، بندگان خاص خدا کسانی هستند که میانهرو و معتدل باشند. (فرقان، ۶۷).
استاد بزرگ اخلاق، مرحوم ملامهدی نراقی میگوید: کمال نهایی هر انسان این است که اخلاق و تعادل را در پیش گیرد که سعادت ابدی در گرو همین امر اساسی است. رعایت تعادل باید در بحثهای علمی و اعتقادی نیز سرایت کند.
یکی از مهمترین راههای عملی تحقق انسجام و تعامل بیشتر میان مسلمانان، به رسمیت شناختن اختلاف نظرها و سلیقهها و دوری جستن از اهانت نسبت به یکدیگر و معتقدات دیگران است. البته دانشمندان همه مذاهب، حق بحث و طرح نظریات گوناگون را دارند ولی باید این مسائل اختلافی در محیطهای علمی و با مباحثه و مناظره باشد و این همان گسترش فضای آزاداندیشی است و اگر در مسیر خلاف این قضیه گام برداشته شود، جامعه در دام مصائبی گرفتار خواهد شد که نتایجی همچون تکفیرگرایی به بار خواهد آورد. اینکه به هر بهانه و بدون در نظرگرفتن مقدمات بحث و شرایط موجود، عدهای دست به تکفیر بخشی از جامعه اسلامی میزنند، آنگونه که امروز مانند طول تاریخ پرفراز و نشیب اسلام شاهدیم که برخی دیگران را از دایره اسلام خارج دانسته و کافر میشمرند و متعاقب آن حکم قتل آنها را صادر کرده و دست به کشتارهای فجیع و غیرعقلانی میزنند. به نظر میرسد عالمان حقیقی حوزه و اندیشمندان مسلم دانشگاهی باید اقدامات علمی و عملی لازم را برای مهار تکفیرگرایی انجام دهند.
لازم به ذکر است که پدیده تکفیر سابقهای طولانی در تاریخ اسلام دارد. خوارج پس از روند تاریخی مشهورشان به تکفیر مسلمانان گناهکار پرداختند. باطنیه هم گروه دیگری بودند که دست به تکفیر غیرخودشان زدند. متاسفانه در دورهای تاریخی که عصر فناوری و پیشرفت نام گرفته، همان رسوبات ذهنی و اندیشههای تلخ شروع به رویش مجدد کرده و امروزه گروههایی هستند که نه تنها معتقد به کافر بودن مرتکب گناه بلکه معتقد به کافر بودن تمام مسلمانان به جز خود حتی اگر نماز بخوانند، روزه بگیرند و طهارت را رعایت کنند، هستند. پیدایش این تفکر در دوره معاصر از مصر آغاز شد و از آنجا به دیگر کشورهای عربی و اسلامی سرایت کرد که امروز گروههایی مانند داعش نیز در امتداد همان تفکرند. بنابراین نقش علما و اندیشمندان اینجا پررنگ میشود که با بیان حقیقی معنای مسلمان و مؤمن از منظر قرآن و روایات مستند معصوم (ع) که گفتن شهادتین را دلیل مسلمان بودن افراد میدانند، به مهار این پدیده شوم دست بزنند. مسلم این است که کافر دانستن بخشی از جامعه اسلامی، باعث جدایی و تکهتکه شدن جامعه مسلمانان شده و به تفرقه میانجامد. اینکه عدهای ناآگاه و بدون داشتن علم کافی، خود را در جایگاه قاضی و حاکم قرار داده، حکمی را مبنی بر ارتداد و کافر بودن مسلمانان صادر و خود نیز آن حکم را اجرا کنند، عین هرج و مرج در اسلام است. پیروان اندیشه تکفیر در عمل ثابت میکنند که چپاول، دزدی، نیرنگ و قتل رواست چون که این شیوهها به تقویت آنان و تضعیف مخالفانشان میانجامد.
تبیین این است؛ آنان که به واسطه کشتار به نام جهاد و دین میان زن و مرد و پیر و خردسال جامعه اسلامی رعب و وحشت راه میاندازند، مشمول این روایات نبوی هستند؛ آنان که مسلمانان از دست و زبان و عمل آنها در آسایش نیستند، مسلمان نیستند. ماجرای تکفیرگرایی در میان مسلمین، بیماری مهلکی است که به آن مبتلا هستیم. در منشور اتحادیه جهانی علمای مسلمان نیز آمده است، بدترین چیزی که یک مسلمان میتواند در حق مسلمان دیگری انجام دهد، تکفیر و بیرون کردن او از حیطه امت اسلامی است، بدون آنکه برهانی از سوی خدا یا نص قطعی و مستدلی داشته باشد. پس بنابراین تکفیر گناهی دینی، علمی و اجتماعی است که منجر به پراکندگی امت واحد و چنددستگی میشود.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
علیامین حسنی، بازیگر نقش بهروز در سریال پایتخت در گفتوگو با «جامجم» از خاطرات حضورش در این سریال میگوید
خانمگل جام ملتهای آسیا در گفتوگو با «جامجم»: