بازتاب حقیقتی تلخ در قاب تصویر
در این گزارش بنا داریم تا با معرفی آثار سینمای ایران و جهان درباره خشونت علیه زنان، این پدیده شوم را در هنر هفتم بررسی کنیم 

بازتاب حقیقتی تلخ در قاب تصویر

کارشناسان مدرسه نقد در نشستی به بررسی کارنامه سه سال اخیر سینمای ایران؛ عملکرد، چالش‌ها و نیاز به آینده‌نگری پرداختند

سلطه کمدی، افول درام و رشد ژانر کودک

در هفدهمین نشست تخصصی بررسی سینمای ایران و جهان در مدرسه نقد، تلاش کردیم با مرور سه سال اخیر و بررسی چندگانه مفاهیم کلیدی، به تحلیل وضعیت سینمای ایران بپردازیم.
در هفدهمین نشست تخصصی بررسی سینمای ایران و جهان در مدرسه نقد، تلاش کردیم با مرور سه سال اخیر و بررسی چندگانه مفاهیم کلیدی، به تحلیل وضعیت سینمای ایران بپردازیم.
کد خبر: ۱۵۰۸۹۰۴

از نیاز اساسی جامعه به شادی و تفریح گرفته تا بازتاب‌های اجتماعی و روانی آثار سینمایی، هنر فیلمسازی سهم بسزایی در تخلیه هیجانات و ارائه راهکار‌های نوین داشته است.

همچنین پاسخگویی به پرسش‌های روز جامعه در عرصه سینما نشان از تلاش مستمر جهت همسو کردن فرهنگ و هنر با شرایط کنونی دارد. این نشست مقدمه‌ای است بر درک بهتر موقعیت پیش‌رو و ترغیب مدیران، مسئولان و هنرمندان به برنامه‌ریزی بلندمدت و ارتقای کیفیت سینما. این رویکرد آینده‌ای روشن برای سینما رقم خواهد زد.

در این نشست که در روزنامه جام‌جم برگزار شد بهزاد زهرایی مدرس و منتقد سینما و از اساتید مدرسه نقد به همراه مهدی صالحی، امیرمحمد خسروجردی و محمدامین احمدی از هنرجویان این مدرسه حضور داشتند و نظرات کارشناسی خود را در این خصوص بیان کردند.

زهرایی: هفدهمین جلسه از مجموعه نشست‌های «مدرسه نقد» را برگزار می‌کنیم. در این جلسه، بر آن شدیم تا به‌عنوان یک کارنامه مقطعی، به سه سال اخیر سینمای ایران در محورهای: میزان تولیدات، ژانر‌های قالب و حال و هوای حاکم بر این آثار بپردازیم. این موارد، بخش اول نشست را تشکیل می‌دهند.

بخش دوم که از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است بررسی این مسأله است که آیا این تولیدات با نیاز‌های روز جامعه، به‌ویژه قشر جوان، همخوانی داشته‌اند یا خیر؟ بخش سوم نیز به این پرسش اختصاص دارد که آیا این آثار پاسخگوی نیاز‌های مردم بوده؟ و در نهایت آیا می‌توان ادعا کرد که این تولیدات راهگشای فرهنگی آینده جامعه بوده است؟ به‌عبارت دیگر، آیا در تسکین آلام مردم، جهت‌دهی فرهنگی و اجتماعی، یا ایجاد وفاق ملی و اجتماعی گامی مؤثر برداشته‌اند؟

وقتی به نخستین سال مورد بررسی، یعنی سال ۱۴۰۱ می‌نگریم، شاهد تولید فیلم‌های مهم و پرشماری هستیم. برای مثال فیلم «انفرادی» و چندین اثر کمدی دیگر و انیمیشن‌های قابل‌توجهی مانند «پسر دلفینی» در این سال عرضه شدند. از منظر تنوع سبد پیشنهادی، سال ۱۴۰۱ سالی مناسب ارزیابی می‌شود. هرچند این فیلم‌ها با استقبال نسبی مواجه شدند، اما پرسش کلیدی اینجاست که آیا این آثار نیاز‌های جامعه را برآورده کردند؟ با بررسی دقیق‌تر در حوزه انیمیشن، پسر دلفینی اثری قوی، جذاب و قابل دفاع بود که موفقیت آن تا حدی ادامه یافت و نسخه دوم آن نیز امسال اکران شد.

در ژانر اجتماعی، پرداختن به مسائل و چالش‌های جامعه مشهود است. برای نمونه، فیلم درخشان «علفزار» با بازی نه‌چندان خوب پژمان جمشیدی هرچند دستخوش جرح‌وتعدیل‌هایی شد، اما اثری تأثیرگذار و مورد استقبال خانواده‌ها بود. این فیلم مفاهیم اخلاقی، موضوع قضاوت و تصمیم‌گیری و نقد منفعت‌طلبی افراد و سیاستمداران را به‌خوبی مطرح می‌کند.

در مقابل، فیلم‌های کمدی این دوره عموما آثار ضعیفی هستند که صرفا با هدف خنداندن مخاطب ساخته شده‌اند و فاقد عمق و نقش‌آفرینی معنادار در عرصه فرهنگی‌اند.

به‌طور کلی در دور نخست بررسی سینما از نظر پرداختن به مسائل اجتماعی و ارائه تصویری از جامعه، عملکرد قابل قبولی داشته است. در حوزه انیمیشن، خوراک مناسبی برای نوجوانان و کودکان تولید شد. در ژانر دفاع مقدس، فیلم «موقعیت مهدی» که پس از «تنگه ابوقریب» با روایتی مدرن‌تر و قوی‌تر عرضه‌شده و در حیطه اجتماعی، فیلم «ابلق» اثر نرگس آبیار که با تابوشکنی و بررسی مسائل درون‌خانوادگی مورد توجه قرار گرفت قابل ذکرند. همچنین فیلم «مرد بازنده» هرچند اثر قوی‌ای نبود نگاهی به چالش‌های خانوادگی داشت. در مجموع، تنوع ژانری قابل دفاعی مشاهده می‌شود، اما ضعف آشکار در حوزه کمدی، خلأ جدی است که باید با تکرار و تأکید، توجه هنرمندان و مسئولان را به خود جلب کند.

نکته پایانی این است که سینما باید پدیده‌ای آینده‌نگر تلقی شود؛ پدیده‌ای که نه فقط آینده را پیش‌بینی کند، بلکه با طرح مسائل پیش‌رو و ارائه راهکار، نقش پیشگامانه ایفا کند. متأسفانه در این زمینه خلأ محسوسی وجود دارد و کمتر شاهد آثاری هستیم که جسارت گفتگو درباره آینده را داشته باشد.

صالحی: در بررسی وضعیت سینمای ایران طی سال‌های ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۴ باید اشاره کرد که در این دوره، شاهد تثبیت ژانر کمدی به‌عنوان یکی از پرطرفدارترین و پرفروش‌ترین ژانر‌های سینمایی بوده‌ایم. آثاری همچون «فسیل»، «هتل» و «هفتاد ۳۰» در صدر فهرست پرفروش‌های این بازه زمانی قرار گرفتند؛ به‌گونه‌ای که تهیه‌کنندگان برای تضمین فروش، عملا به سمت تولید کمدی گرایش یافته‌اند. در مقابل فیلم‌های درام با موضوعات خانوادگی که در دهه ۹۰ رشد چشمگیری داشتند، با افولی محسوس روبه‌رو شده‌اند. با این‌حال، ژانر‌های روان‌شناختی، کودک و برخی گونه‌های دیگر از سال ۱۴۰۳ رشدی تدریجی را تجربه و تا سال ۱۴۰۴ جایگاه خود را تثبیت کردند.

در این سال‌ها با پایان یافتن همه‌گیری کرونا و آشتی دوباره مردم با سینما، شاهد افزایش تعداد فیلم‌های اکران شده و استقبال تماشاگران بوده‌ایم. آمار گویای این تحول است: در سال ۱۴۰۱، ۵۱ فیلم داستانی با فروش ۴۴۹ میلیارد تومان به کار خود پایان دادند، حال‌آن‌که این رقم در سال ۱۴۰۳ با اکران ۶۲ فیلم سینمایی، به بیش از ۲۰۰۰ میلیارد تومان رسید که نشان‌دهنده رشد قابل‌توجه و امیدوارکننده است.

سینمای کودک نیز در این بازه سه ساله حرکتی روبه‌جلو داشته و توانسته با حضور در فهرست ۱۰ فیلم پرفروش سال، جایگاهی شایسته در سبد فرهنگی خانواده‌ها به‌دست آورد. این موفقیت، اهمیت روزافزون این ژانر را در مخاطب‌پذیری و تأثیرگذاری اجتماعی تأیید می‌کند.

در سال ۱۴۰۱، فیلم‌های «انفرادی»، «بخارست» و «سگ بند» به‌عنوان پرفروش‌ترین آثار سال شناخته شدند. فیلم «ملاقات خصوصی» نیز در کنار این آثار، جایگاه برجسته‌ای در فروش داشت. هر چند در این سال، باوجود پایان یافتن محدودیت‌های کرونایی، بازگشت مردم به سالن‌های سینما با رکودی نسبی همراه بود؛ چراکه مخاطبان هنوز نگرانی‌هایی درباره سلامت خود داشتند، اما روند بهبودی به‌وضوح در سال‌های بعدی مشهود است: افزایش سالانه تعداد تماشاگران و رشد چشمگیر فروش، گواهی بر این تحول مثبت و بازگشت تدریجی رونق به سینماهاست.

۱۴۰۱؛ سال طلایی تنوع ژانری در سینمای ایران 

خسروجردی: سال ۱۴۰۱ را باید سالی با رنگارنگ‌ترین سبد اکران سینمایی ایران دانست. از میان ۴۷فیلمی که در گیشه به فروش رسیدند، تقریبا تمامی سبک‌ها، بخش‌ها و ژانر‌های سینمایی نماینده داشتند. 

این سال یکی از معدود سال‌هایی بود که در فهرست ۱۰ فیلم برتر، انحصار ژانر کمدی شکسته شد. برخلاف سال‌های پیشین که عمده پرفروش‌ها به کمدی محدود می‌شد، در سال ۱۴۰۱ آثاری مانند ملاقات خصوصی، انفرادی، تی‌تی، ابلق و دوزیست در جمع برترین‌ها جای گرفتند. حضور دو انیمیشن در این فهرست، گواهی بر تنوع بی‌سابقه سبد اکران این سال است. 

هرچند فروش کلی سال ۱۴۰۱ به‌پای دو سال بعد نرسید، اما می‌توان آن را به‌عنوان «سال پایه» لحاظ کرد چراکه سه فیلم نخست این سال الگویی برای شورای اکران شد تا روند اکران سال‌های بعد را بر همان مبنا پیش ببرند. بررسی سه سال متوالی نشان می‌دهد سال ۱۴۰۱ به‌عنوان نقطه آغازین یک شیب صعودی در تولید و فروش فیلم‌ها به‌ویژه در ژانر کمدی عمل کرد؛ روندی که با گذشت زمان، به کاهش تنوع ژانری و تمرکز بیشتر بر کمدی‌ها انجامید. 

با این حال سال ۱۴۰۱ تنها سالی بود که هم از نظر کیفی آثاری مطلوب ارائه شد و هم از نظر تعداد آثار در ژانر‌های مختلف، سینما از غنای بی‌سابقه‌ای برخوردار بود. برای نمونه، حتی اگر فیلم‌های غیرکمدی فکر شده و ساختارمندی مانند انفرادی، بخارست و سگ‌بند را کنار بگذاریم، با آثاری مانند «چپ‌راست» کمدی محترم و اصولی، «شادروان» درامی با رگه‌های طنز و «پالتو شتری» از معدود کمدی‌های ارزشمند این دوره روبه‌روییم که در سال‌های بعد کمتر نمونه‌ای همترازشان یافت شد. 

این سال از منظر ژانر اجتماعی نیز درخشان بود. آثاری مانند «موقعیت مهدی» بهترین فیلم جنگی چند دهه اخیر، «روز صفر» در ژانر امنیتی و «مرد بازنده» در ژانر نوآور نشانگر گستردگی بی‌نظیر سبکی در ۱۴۰۱ بودند. نکته پایانی این است که هرچند بسیاری از این آثار به لحاظ فروش به رکورد‌های چشمگیر نرسیدند، اما ترکیب کم‌نظیر ژانر‌ها و سبک‌ها، ۱۴۰۱ را به سالی استثنایی در تاریخ سینمای ایران تبدیل کرد. 

تأثیر کرونا، تورم و گرایش به کمدی

احمدی: در این بررسی قصد داریم سال ۱۴۰۱ سینمای ایران را تحلیل کنیم. ابتدا نیم‌نگاهی به سال ۱۴۰۰ داشته باشیم چراکه تحولات آن سال از جمله تداوم همه‌گیری کرونا و رشد تورم به درک تفاوت‌های مسیر تولید فیلم‌ها در ۱۴۰۱ کمک می‌کند. 

براساس آمار رسمی سال ۱۴۰۱ همان‌گونه که پیشتر اشاره شد این سال با رکود ناشی از تشدید محدودیت‌های کرونایی و تورم فزاینده همراه بود. افزایش هزینه‌های تولید، سینما را به سمت تجاری‌سازی سوق داد به‌گونه‌ای که یک‌سوم از آثار اکران شده عمدتا در ژانر کمدی بیش از ۵۰درصد فروش کل گیشه را به خود اختصاص دادند. 

از سوی دیگر بیماری کرونا در سال ۱۴۰۰ و اعمال محدودیت‌ها، گردش مالی در فرآیند تولید و اکران را مختل و شرایط دشواری برای صنعت سینما ایجاد کرد. با این حال، در سال ۱۴۰۱ روند تولید و اکران تا حدی به وضعیت عادی نزدیک‌تر شد. همزمان، ظهور طنز اجتماعی به‌عنوان محوریت برخی آثار، واکنش‌هایی به رویداد‌های جامعه در این سال را بازتاب داد. 

در تحلیل رابطه متقابل سینما و جامعه، باید به دو جنبه کلیدی توجه کرد: 
۱. سینما به‌مثابه آینه جامعه: سینما بازتابنده فرهنگ، ارزش‌ها و تحولات اجتماعی است. پرسش اینجاست که رویداد‌های سال‌های ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ چگونه در انتخاب ژانر‌ها مانند محبوبیت روزافزون کمدی و موضوعات فیلم‌ها تأثیر گذاشتند؟ 

۲. سینما به‌مثابه شکل‌دهنده افکار عمومی: فیلم‌ها چگونه در تغییر یا تثبیت هنجار‌های اجتماعی، جهت‌دهی به نگرش‌ها و حتی تقاضای مخاطبان نقش ایفا کردند؟ بررسی بازخورد جامعه به این آثار و تحلیل واکنش‌های مردمی به سینما، موضوعی درخور توجه است. 

۱۴۰۲، توسعه سالن‌ها، سیطره کمدی و غفلت از ژانر‌های کلیدی 

زهرایی: سال ۱۴۰۲ با چند رویداد کلیدی در سینمای ایران همراه بود. سیاست سالن‌سازی محمد خزاعی (معاون سینمایی سابق) مهم‌ترین دستاورد این سال بود که علی‌رغم انتقادات به سایر عملکردهایش شایسته تقدیر است. پیش از این دوره، تعداد سالن‌های سینمایی کشور حدود ۴۵۰سالن بود، اما با بازسازی سالن‌های بلااستفاده و حمایت وزارت ارشاد، این رقم به ۱۰۰۰سالن رسید. این اقدام زیرساخت سینما را متحول کرد و نقشی حیاتی در بهبود اقتصاد سینما ایفا نمود. هرچند برخی منتقدان ترجیح می‌دادند سالن‌های جدید ساخته شوند، اما مدیریت هوشمندانه منابع موجود، الگویی کارآمد برای بهره‌وری بود. تداوم حضور خزاعی در معاونت سینمایی می‌توانست تضمینی برای تثبیت این روند باشد چراکه بدون سالن‌های مناسب، حتی تولید انبوه فیلم‌ها نیز به جذب مخاطب و بازگشت سرمایه منجر نمی‌شود. 

پس از این موفقیت، سال ۱۴۰۲ با چالش‌های محتوایی روبه‌رو شد. اکران فیلم «برادران لیلا» به‌دلیل مدیریت نادرست و غیرمنطقی وزارت ارشاد و مدیران وقت، به بحرانی رسانه‌ای تبدیل شد. درحالی‌که سال بعد با اکران «انجیر معابد» در فرنگ و کنترل هوشمندانه مدیریت وقت، از تشدید حاشیه‌ها جلوگیری شد. لازم به ذکر است که سازمان سینمایی با ارائه هشت اصلاحیه به سعید روستایی (کارگردان اثر) تلاش کرد موضوع را مدیریت کند، اما عدم توافق، فرصت حل بی‌سروصدا را از بین برد. 

از دیگر رویداد‌های مهم، اکران آثاری مانند «فسیل» (کمدی ساختارمند) و «هتل» (کمدی نسبتا قابل قبول) بود که می‌توانستند نقطه عطفی در سینما باشند، اما متأسفانه پس از این موفقیت‌ها، سیل کمدی‌های سخیف مانند «ویلای ساحلی»، «شهرهرت» و «ورود خروج ممنوع» به گیشه سرازیر شدند. این روند نشان می‌داد «کسب درآمد به هر قیمت» جایگزین دغدغه‌های هنری شده است. 

وزارت ارشاد با تمرکز صرف بر شاخص‌های کمی مانند استقبال مردم و آشتی خانواده‌ها با سینما، رشد فروش و کاهش توقیف فیلم‌ها از کیفیت محتوا غافل ماند. درواقع وقتی فیلم‌ها به سمت کمدی‌های بی‌خطر و خنثی پیش می‌روند، اساسا چیزی برای توقیف باقی نمی‌ماند. اما اتفاقی که رخ داد ضعف‌های محتوایی در سال ۱۴۰۲ است که می‌توان به فقدان آثار شاخص در ژانر دفاع مقدس، کمبود فیلم‌های اجتماعی، محتوای ضعیف کودک و نوجوان و نبود آینده‌نگری و همراهی با مسائل جامعه اشاره کرد. 

حتی اکران متناقض فیلم «تفریق» (مانی حقیقی) که تنها در پلتفرم‌های اینترنتی مجوز پخش گرفت، نشان داد سیاست‌گذاران ترجیح می‌دهند به جای حل مسأله، با راهکار‌های میانه اعتراضات را مهار کنند. این درحالی است که طنز‌های جنسی و تابوشکنی‌های بی‌پایه در کمدی‌ها، جامعه را به سمت سطحی‌نگری سوق داده. سال ۱۴۰۲ با وجود رشد کمی در سالن‌سازی و فروش، به بهای قربانی کردن کیفیت و ژانر‌های کلیدی تمام شد. انبوه کمدی‌های بی‌مایه تنها مسکنی موقتی برای جامعه بود، نه راهکاری برای آینده. سینمای ایران نیازمند بازتعریف معیار‌های اخلاقی، حمایت از ژانر‌های مغفول و مدیریتی است که به جای آمارسازی، به عمق محتوا بیندیشد. 

فرصت‌های ازدست‌رفته و زنگ خطر هویت

صالحی: بر اساس آمار، پیش از توسعه سالن‌های سینما در استان‌های محرومی مانند ایلام، تنها یک سالن در مرکز استان وجود داشت و تماشاگران ناچار بودند برای دیدن فیلم به شهر‌های بزرگتر سفر کنند. در سیستان و بلوچستان نیز باوجود تلاش‌های مدیریتی، تعداد سالن‌ها از پنج به زحمت به ده رسید، درحالی که تهران با بیش از ۵۰۰ سالن و شهر‌هایی مانند اصفهان و مشهد با آمار بالای سینما، شکاف عمیق دسترسی به امکانات فرهنگی را عیان می‌کند. این نابرابری نه‌تن‌ها محدودیت فیزیکی ایجاد کرده، بلکه به شکل‌گیری «سینمای سیار» انجامیده است؛ گروه‌هایی که با نمایش فیلم در روستا‌ها و شهر‌های فاقد سالن، حداقل تجربه سینمادیدن را برای مردم فراهم می‌کنند. بااین‌حال، سینما تنها ابزار سرگرمی نیست، بلکه رسانه‌ای برای انتقال فرهنگ و آموزش است. سؤال اینجاست که چرا پس از سال‌ها، برخی استان‌ها هنوز یک یا دو سالن بیشتر ندارند؟

از سوی دیگر، همکاری‌های سینمایی با کشور‌های همسایه - باوجود اشتراکات فرهنگی و زبانی- به‌شدت محدود است. فیلم «مست عشق» که انتظار می‌رفت روایتی از داستان شمس و مولانا ارائه دهد، به دلیل تغییر جهت به یک درام عاشقانه و تبلیغات غیرواقعی، نتوانست انتظارات را برآورده کند. حتی سریال مشترک با عراق باوجود ضعف محتوایی تجربه‌ای تکرارنشده باقی ماند. این درحالی است که تولیدات مشترک می‌توانند پلی برای معرفی فرهنگ ایران به منطقه باشند.

در میان این چالش‌ها، سیاست نیم‌بها‌شدن بلیت‌های سینما در روز‌های سه‌شنبه و دوشنبه نقطه روشنی بود که آمار فروش را به‌طور چشمگیری افزایش داد و الگویی موفق برای جذب مخاطب شد. اما این موفقیت‌های معدود، تحت‌الشعاع گرایش فزاینده به تجاری‌سازی سینما قرار گرفته است. تمرکز بر کسب درآمد، حضور فیلم‌های ایرانی در جشنواره‌های بین‌المللی را کمرنگ کرده و سینمای هنری را به حاشیه رانده است. در عصری که تصویر، نقش محوری در انتقال فرهنگ دارد، ناتوانی در تولید محتوای اصیل و معرفی تاریخ و هویت ملی به نسل جوان، آینده فرهنگی کشور را تهدید می‌کند. اگر امروز نتوانیم از ظرفیت سینما برای گفت‌وگوی فرهنگی استفاده کنیم، فردا با نسلی روبه‌رو خواهیم بود که نه با مولانا و شمس آشناست، نه با ارزش‌های ملی، و نه حتی می‌داند سینما می‌تواند چیزی فراتر از خنده‌های زودگذر باشد.

سینمای ۱۴۰۳؛ میان ریسک و استقبال

خسروجردی: سال ۱۴۰۳ نیز همچون سال‌های پیشین، شاهد هجمه گسترده آثار کمدی - از نمونه‌های سخیف تا ارزشمند - بود. آثاری مانند «تمساح خونی»، «هفتاد ۳۰»، «تگزاس ۳» و «زودپز» بار دیگر بر سیطره این ژانر بر گیشه تأکید داشتند. بااین‌حال، در میان این انبوه کمدی، نمونه‌های درخشان نیز دیده می‌شد: «باغ کیانوش» در ژانر کودک با استقبال گرم خانواده‌ها و «مست عشق» در حوزه تاریخی-فرهنگی که با تحمل ریسک‌های مالی و تولید مشترک بین‌المللی، به موفقیتی چشمگیر دست یافت. این فیلم نه‌تن‌ها استاندارد‌های جهانی را رعایت کرد، بلکه از نظر استقبال مردمی، حتی آثار کمدی پرطرفدار را پشت سر گذاشت.

در کنار این موفقیت‌ها، آثاری مانند «قلب رقه» (تریلر جاسوسی با کیفیت سینمایی بالا) و «بی‌بدن» (درام اجتماعی با فرم و محتوای قابل دفاع) نیز تولید شدند که هرچند تحت‌الشعاع موج کمدی‌ها قرار گرفتند، اما ارزش هنری خود را حفظ کردند. این تناقض نشان می‌دهد جامعه علاوه بر نیاز به شادی، اشتیاق به محتوای عمیقتر را نیز دارد. اگر مسئولان و هنرمندان، این پیام را جدی بگیرند، می‌توان با سرمایه‌گذاری روی چهره‌های تاریخی مانند فردوسی یا عطار نیشابوری - که زندگی پرچالش‌شان قابلیت دراماتیک بالایی دارد - هم مخاطب جذب کرد و هم هویت فرهنگی را تقویت نمود.

با وجود دستاورد‌هایی مانند «مست عشق»، خلأ‌های جدی در سینمای ۱۴۰۳ احساس می‌شود: نبود نگاه آینده‌نگر، کمبود پاسخ به پرسش‌های روز جامعه و غفلت از ژانر‌های غیرکمدی. تجربه موفقیت این فیلم ثابت کرد مخاطب ایرانی آماده پذیرش آثار متنوع است، مشروط به آن‌که استاندارد‌های حرفه‌ای رعایت شود. درنهایت، سینما نیازمند توازن است؛ نه انکار نیاز مردم به شادی، بلکه تکیه بر تنوع ژانری برای جذب تمام اقشار جامعه. تنها در این صورت می‌توان امید داشت سینما از یک ابزار سرگرمی صرف، به رسانه‌ای تأثیرگذار در فرهنگ و هویت ملی تبدیل شود.

رشد فروش و چالش‌های سینما

احمدی: با بررسی میزان فروش در سال ۱۴۰۲ به این نتیجه می‌رسیم که فروش افزایش‌یافته است؛ اما باید در نظر داشت که این رشد تا حدودی هم‌زمان با افزایش تورم اتفاق افتاده و روند کلی‌فروش به سمت رشد حرکت کرده است. با توجه به تجربیات سینمای جهان و کشور‌های پیشرو، می‌توان گفت که ازنظر شاخص‌ها، وضعیت موجود در کشور ما از استاندارد‌های مطلوب بسیار فاصله دارد. در سال ۱۴۰۲، علی‌رغم افزایش فروش نسبت به سال قبل، وضعیت از لحاظ رشد به‌شکلی جالب و قابل‌توجه نبوده است. 

فیلم‌های پرفروش این سال شامل «فسیل»، «هتل»، «هاوایی»، «شهرهرت»، «ویلای ساحلی»، «بچه زرنگ»، «ورود و خروجی ممنوع»، «نارگیل دو»، «تمساح خونی» و «سه‌کام حبس» هستند. بررسی این آثار نشان می‌دهد که ژانر کمدی همچنان توانسته همان نقش تأثیرگذار خود را در کسب کل فروش تماشاگران، حفظ کند؛ روندی که در سال ۱۴۰۱ شاهدش بودیم و در سال ۱۴۰۲ نیز تثبیت‌شده و ادامه یافته است.

برخلاف دهه ۹۰ که سینمای اجتماعی سهم قابل‌توجهی در مسئولیت‌های فرهنگی داشت، در سال ۱۴۰۲ تنها آثار «ویلای ساحلی» و «سه کام حبس» از ژانر اجتماعی در بین فیلم‌های پرفروش حضور یافتند. علاوه بر این، در سال ۱۴۰۲ سینمای «هنر-تجربه» ازلحاظ تعداد بلیت‌های فروخته‌شده نسبت به سال ۱۴۰۱ نتایج بهتری کسب کرد؛ اما با توجه به افزایش تعداد بلیت‌ها و افزودن سالن‌های جدید نسبت به سال قبل، رشدی که از محل فروش برای این دسته از فیلم‌ها حاصل‌شده، قابل‌قبول تلقی نمی‌شود.

به‌طورکلی، می‌توان جمع‌بندی کرد که سینمای ایران در سال ۱۴۰۲ از جنبه تعداد تماشاگر و میزان فروش نسبت به سال ۱۴۰۱ – یعنی در دوران اوج کرونا که فیلم‌های اکران‌شده کمتر بودند – شاهد افزایش قابل‌توجهی بوده است.

تحول سینمای ۱۴۰۳ و امید به آینده

زهرایی: در سال ۱۴۰۳، دوباره شاهد هجوم و فشار فیلم‌های کمدی هستیم؛ از آثار سخیف گرفته تا آثار ارزشمند. از نمونه‌های این ژانر می‌توان به «تمساح خونی»، «هفتاد ۳۰»، «تگزاس ۳» و «زودپز» اشاره کرد. در کنار این تولیدها، چند اثر برجسته نیز قابل‌تقدیر است؛ مثلا در بخش سینمای کودک، فیلم «باغ کیانوش» که مورد استقبال گرم خانواده‌ها قرار می‌گیرد.

همچنین لازم است به یک دستاورد مهم در عرصه تاریخی و فرهنگی اشاره شود: فیلم «مست عشق»؛ این اثر که تولید مشترک با یک کشور خارجی است، با استقبال فراوانی روبه‌رو شد. تیم سازنده و تهیه‌کننده این فیلم با متحمل‌شدن هزینه‌های بسیار و ریسک‌های وارده در تولید مشترک خارجی، موفق شدند تجربه و تحولی در سینمای ایران ایجاد کنند.

فیلم «مست عشق» نمونه بسیار خوبی از تولید مشترک با همکاری یک کشور خارجی و بر پایه استاندارد‌های بین‌المللی به شمار می‌رود؛ امری که خود دستاورد بسیار قابل‌توجهی در سینمای ایران محسوب می‌شود. از سوی دیگر، در سال‌های اخیر در میان فیلم‌های پرفروش ژانر کمدی که اغلب سخیف تلقی می‌شوند، مردم استقبال بی‌نظیری از «مست عشق» داشته‌اند؛ به‌حدی که این اثر حتی از فیلم‌های کمدی طنز و خنده‌دار آقای جواد عزتی هم پیشی گرفته است.

خوشبختانه، این دستاورد‌ها می‌توانند برای هنرمندان، مدیران سینما و مسئولان فرهنگی الهام‌بخش باشند تا نقشه‌راهی جهت بهره‌برداری از مفاخر فرهنگی ترسیم کنند. به‌عنوان‌مثال، می‌توان در زمینه تولید آثار سینمایی مرتبط با چهره‌هایی همچون فردوسی، نظامی‌گنجوی و عطارنیشابوری که زندگی‌شان پر از فرازونشیب‌های دراماتیک است، فعالیت‌های ارزشمندی انجام داد.

از دیگر آثار قابل‌توجه ژانری در این سال، فیلم «قلب‌رقه» است؛ تریلری شبه‌جاسوسی که از نظر سینمایی بسیار خوب و خوش‌ساخت است. اگرچه ممکن است استقبال ویژه‌ای از این فیلم صورت‌نگیرد، ولی ارزش هنری و جایگاه آن منصفانه است. در کنار آن، فیلم «بی‌بدن» نیز در فضای اجتماعی به‌نمایش‌درآمد؛ اثری قابل‌تحسین از نظر فرم و محتوا، که با اقبال متوسطی هم همراه شد، اما در میان موج و سیلاب آثار کمدی سخیف فرورفت.

این شرایط نشان می‌دهد که جامعه نیاز مبرمی به تفریح و شادی دارد؛ چون همان‌گونه که از استقبال گسترده «مست‌عشق» مشخص است، کارشناسان و هنرمندان باید این موضوع را به‌عنوان یک زمینه مطالعاتی مورد بررسی قرار دهند. به‌عبارت‌دیگر، نمی‌توان گفت اگر جامعه تمایل به کمدی دارد، پس نباید آثار دیگری نیز ساخته شود. تولید آثار متنوع، مخاطبان بیشتری را به سالن‌های سینما جذب می‌کند.

درمجموع، اگر دستاورد‌های سالانه را مورد بررسی قرار دهیم، به‌وضوح مشخص می‌شود که نیاز جامعه به کمدی و شادی همچنان پابرجاست. این نیاز هم از طریق تولید آثار سخیف و هم از طریق آثار ارزشمند مثل باغ کیانوش، قلب رقه و مست عشق برآورده شده است؛ اما همچنان خلا‌هایی برای نگاهی آینده‌نگر و پاسخ به پرسش‌های روز جامعه دیده می‌شود.

اکران آنلاین: چالش‌ها و فرصت‌ها

صالحی: موضوع دیگری که درباره سینمای این چند سال می‌توان به آن اشاره کرد، بحث اکران آنلاین در پلتفرم‌هاست. این روند که در اوایل دوران کرونا با فیلم «خروج» حاتمی‌کیا آغاز شد، در ابتدا موفقیت قابل‌قبولی داشت، اما پس از مدتی تقریبا کنار گذاشته شد. آن فیلم تنها در پلتفرم‌ها اکران شد، اما اکنون شاهدیم که فیلم‌ها ابتدا به سینما می‌روند، چرخه‌ای در سالن‌ها را طی می‌کنند و پس از فروش، به حوزه پلتفرم‌های آنلاین وارد می‌شوند. این رویکرد از یک‌سو جذابیت تجربه حضوری سینما را حفظ می‌کند و از سوی دیگر از مزیت‌هایی مثل ارائه امکان دسترسی آسان خانواده‌ها برخوردار است. اما از منظر اقتصادی به ضرر سینماداران و فروشندگان بلیت نیز تمام می‌شود، چراکه تجربه واقعی سینما در فضای سالن‌ها را نمی‌توان در فضای آنلاین تکرار کرد.
همان‌طور که آقای زهرایی فرموده‌اند، آینده‌نگری در فیلم‌های سینمایی ضروری است؛ اما متأسفانه در سینمای ایران شاهد چنین امری نبوده‌ایم. اگر کل یک‌سال را در نظر بگیریم، از میان فیلم‌های داستانی و آثار هنر و تجربه، تعداد معدودی وجود دارد که به زمان حال یا آینده نگرش ارائه دهند. یعنی بیشتر تولیدات فعلی، لحظاتی کوتاه و سطحی هستند و افق‌های بلندمدت را در بر نمی‌گیرند. این امر نگران‌کننده و مستلزم رسیدگی جدی است.

رکوردشکنی و چالش سانس در سینمای ۱۴۰۳

خسروجردی: سال ۱۴۰۳ اوج سیطره فیلم‌های کمدی بر سینمای ایران بود. در بازه ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۳، رکورد‌های تاریخی مخاطبان شکسته شد: فیلم «عقاب‌ها» با هفت‌میلیون بیننده در صدر، «فسیل» با ۵/۶ میلیون و «هتل» در جایگاه سوم قرار گرفتند. (؟) در سال ۱۴۰۳، «هفتاد ۳۰» پرفروش‌ترین اثر بود، هرچند تورم امکان جابه‌جایی رتبه‌ها را فراهم می‌کند. پس از رکود کرونا، بازگشت ناگهانی مخاطبان به سالن‌ها چشمگیر بود؛ به‌گونه‌ای که فیلم هفتاد ۳۰ در ۲۴۰ سالن اکران شد، درحالی‌که پرفروش‌ترین فیلم ۱۴۰۴ مانند موسی کلیم‌الله تنها در ۹۰ سالن به‌نمایش‌درآمد.

تخصیص بیش‌ازحد سالن و سانس به فیلم‌های کمدی، ژانر‌های دیگر را حاشیه‌نشین کرده است. فیلم‌های ارزشمندی مانند قلب‌رقه با محدودیت نمایش در یک سالن و ساعت‌های نامناسب نتوانست جایگاه مناسبی پیدا کنند، یا «سال‌گربه» به‌رغم عدم کیفیت فقط به‌دلیل سانس بهتر به فروش ۶۴میلیارد تومان رسید. این سیاست، به سینمای اجتماعی ضربه وارد کرده است؛ به‌طوری‌که هیچ فیلم اجتماعی‌ای در این سال‌ها به فروش بالای ۵۰میلیارد تومان نرسید. حتی تمایل شخصی مخاطبان برای دیدن آثار غیرکمدی، به‌دلیل کمبود سانس، به انتخاب اجباری کمدی‌ها منجر شده است.

امیدواری اصلی به سال ۱۴۰۴ معطوف است. برنامه‌ریزی برای اکران گسترده‌تر و افزایش تعداد سالن‌ها می‌تواند راه را برای ورود آثار اجتماعی مانند «پیرپسر»، «رکسانا»، «غریزه» و حتی فیلم‌های توقیفی مانند «قاتل‌وحشی» باز کند. انتظار می‌رود با حضور این آثار، گرایش مخاطب به سینمای اجتماعی افزایش یابد و از سلطه بی‌چون‌وچرای کمدی‌ها کاسته شود. هرچند قیمت بلیت‌ها روند صعودی دارد، اما اشتیاق مخاطب به محتوای عمیق‌تر، نویدبخش تحولی است که سینمای ایران را از تک‌ژانری‌بودن نجات دهد.

شورای عالی سینما و سلطه بی‌چون‌وچرای کمدی

احمدی: سال ۱۴۰۳ با دو رویداد کلیدی در سینمای ایران همراه بود: تشکیل «شورای عالی سینما» و تثبیت سلطه ژانر کمدی بر گیشه. شورای عالی سینما با هدف یکپارچه‌سازی مدیریت پراکنده سینما که پیش‌تر میان وزارت ارشاد و سازمان سینمایی تقسیم شده بود به‌وجودآمد. این شورا تصمیمات متمرکزتری اتخاذ کرد و مسیر جدیدی در سیاست‌گذاری‌های سینمایی رقم زد. بااین‌حال، تغییر دولت و مدیران فرهنگی، چالش‌هایی مانند ناهماهنگی در اجرای سیاست‌ها را به‌همراه‌آورد.

از نظر ژانری، ۱۴۰۳ طلایی‌ترین سال برای کمدی بود. فیلم‌هایی مانند عقاب‌ها، فسیل و هفتاد ۳۰ رکورد‌های تاریخی فروش و مخاطب را شکستند. این استقبال، نشان‌دهنده نیاز جامعه به خنده و تخلیه هیجانات در شرایط سخت اقتصادی و اجتماعی بود. کمدی‌ها با ساختار ساده و طنز‌های گاه سطحی، به ابزاری برای کاهش فشار‌های روانی تبدیل شدند؛ اما تکرار الگو‌های تکراری و غفلت از ژانر‌های دیگر، خطر تک‌بعدی‌شدن سینما را پررنگ کرد. فیلم‌های اجتماعی و آثار فاخر، در سایه کمبود سانس و اولویت‌دهی به کمدی‌ها، به حاشیه رانده شدند.

با توجه به روند جشنواره فیلم فجر ۱۴۰۳، انتظار می‌رود سال آینده شاهد رشد ژانر‌های تاریخی، مذهبی و دفاع‌مقدس باشیم. فیلم‌هایی مانند «پسر دلفینی» در حوزه کودک‌ونوجوان و آثاری با محوریت مفاخر ملی احتمالا جایگاه بهتری پیدا کنند. همچنین، پیش‌بینی می‌شود فیلمسازان جوان با ایده‌های نو و استفاده از پلتفرم‌های دیجیتال، نقش پررنگ‌تری ایفا نمایند. کمرنگ‌ترشدن ممیزی برای برخی موضوعات حساس نیز می‌تواند فضای تولید را بازتر کند.

درمجموع، سال ۱۴۰۳ با تمام فرازونشیب‌ها، نشان داد سینمای ایران در تقاطع تجاری‌سازی و هنر قرار دارد. چالش اصلی، یافتن تعادلی است که هم نیاز مخاطب به سرگرمی را پاسخ دهد و هم جایگاه سینما به‌عنوان رسانه‌ای تأثیرگذار در فرهنگ و هویت ملی را حفظ کند.

زهرایی: در این نشست، تلاش کردیم تا سه سال اخیر را با استفاده از چند آیتم کلیدی به‌سرعت بررسی کنیم:
۱. نیاز به شادی و تفریح جامعه: تا چه اندازه سینما به رفع این نیاز اساسی موفق عمل کرده است؟
۲. بازتاب اجتماعی و روانی جامعه در فیلم‌ها: این بازتاب چگونه و با چه شکلی در آثار سینمایی نمود پیداکرده؟
۳. پاسخگویی به پرسش‌های روز جامعه: آیا فیلم‌ها توانسته‌اند راهکار‌ها یا افق‌های جدیدی را به جامعه ارائه دهند؟

در نشست بعدی «مدرسه نقد» به اهمیت آمار و استنتاجات آماری در عرصه سینما و هنر می‌پردازیم. این جلسه درواقع مقدمه‌ای بود برای ورود به دوره‌ای که در آن، ما به همراه مدیران فرهنگی، مسئولان و هنرمندان بتوانیم درک جامعی از موقعیت حاضر، تحلیل اتفاقات سه سال اخیر و بررسی چشم‌انداز‌های پیش رو داشته باشیم.

آرزو دارم مدیران، مسئولان، مخاطبان و هنرمندان هرگز از اهمیت سینما غافل نشوند و برنامه‌ریزی‌های کوتاه‌مدت صرفا برای چند ساعت تفریح به سینما انجام نگیرد. یک مخاطب نباید فقط به‌دنبال خندیدن و گذراندن چند ساعت سرگرم‌کننده به سینما برود. مخاطب عادی باید به‌عنوان حامی ایده‌پردازی و تربیت خانواده و فرزندان خود، ارزشی فراتر از صرف تفریح از سینما دریافت کند. هنرمندان نیز، فراتر از جنبه سرگرمی، باید سینما را به‌عنوان موتور محرک اقتصاد فرهنگی و ابزاری برای بهبود و اعتلای فرهنگ جامعه تلقی کنند. مسئولان نیز موظفند با تمرکز بر حفظ کیفیت و ارتقای هنر سینما، جهت‌دهی صحیح و بلندمدتی به این عرصه ارائه دهند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها