دیروز رضا محمدی، رئیس سازمان سنجش آموزش کشور از اعلام اسامی پذیرفتهشدگان نهایی آزمون سراسری سال ۱۴۰۴، شامل رشتههای تحصیلی با آزمون و پذیرش صرفا براساس سوابق تحصیلی، خبر داد و گفت: «دانشجویان پذیرفتهشده باید برای اطلاع از مدارک لازم و تاریخ ثبتنام از ۲۱ مهر ماه به وبگاه دانشگاه یا مؤسسه محل قبولی مراجعه کنند.» معاون وزیر علوم افزود: «کارنامه علمی همه انتخابرشتهکنندگان تا ۲۸ مهر منتشر میشود که شامل رتبه فرد در کد رشته محلهای انتخابی و رتبه آخرین نفر پذیرفته شده در سهمیه مربوطه است.» محمدی هشدار داد داوطلبانی که در هر دو سیستم (دولتی و آزاد) پذیرفته شدهاند، فقط مجاز به ثبتنام در یکی از محلهای قبولی هستند و ثبتنام همزمان تخلف محسوب میشود. رئیس سازمان سنجش تأکید کرد: «هیچ درخواستی با عنوان «اشتباه در انتخاب رشته» یا «اولویت بعدی» در این سازمان قابل بررسی نیست و لازم است داوطلبان از ارسال درخواست با این موضوع خودداری کنند.
آسیب برنده یا بازنده
اعلام نتایج نهایی کنکور سراسری هر سال، نقطه عطفی در زندگی صدها هزار خانواده ایرانی است؛ روزهایی که در آن، امید و اضطراب در هم میآمیزد و سرنوشت آموزشی و شغلی نسل جوان تاحدودی رقم میخورد. در چنین فضای احساسی و پرتنشی، گاه پذیرش یا عدم پذیرش در آزمون سراسری به معیاری برای سنجش ارزش فردی تبدیل میشود. به گفته کارشناسان آموزشی، کنکور در ذات خود ابزاری سنجشی است، نه داور نهایی استعداد یا شایستگی. اما در سالهای اخیر، این آزمون به بار سنگینی از انتظارات خانوادگی و اجتماعی برای داوطلبان و خانوادههایشان بدل شده است؛ در نتیجه در بسیاری مواقع موفقیت یا شکست در آن، بلافاصله با عناوین «برنده» یا «بازنده» تفسیر میشود. چنین نگرشی، دانشآموزان را در چرخهای از اضطراب مزمن گرفتار میکند و والدین را به مسیر تصمیمگیریهای شتابزده و گاه اجباری سوق میدهد.
عبور از رقابت پرتنش
هرچند ورود به دانشگاه و ادامه تحصیل برای بسیاری از دانشآموزان و خانوادههای آنها تنها هدف است اما بسیاری از دانشآموزان نیز مهارتآموزی و ورود به بازار کار را ترجیح میدهند و نیاز دارند خانواده به انتخاب آنها احترام بگذارد. مصطفی آذرکیش، معاون آموزش متوسطه وزارت آموزشوپرورش از این آزمون بهعنوان یکی از چالشهای جدی نظام تعلیم و تربیت یاد کرد و گفت: «امروز بیش از ۸۵ درصد دانشآموزان کشور از مسیر کنکور وارد دانشگاه نمیشوند. این عدد نشان میدهد تمرکز انحصاری بر کنکور، نهتنها پاسخگوی واقعیت آموزشی ایران نیست، بلکه مانعی در مسیر ارتقای کیفیت آموزش عمومی و مهارتی محسوب میشود.»
وی تأکید کرد: «زمان آن رسیده است که نگاه ما به مفهوم موفقیت تحصیلی از کسب رتبه در آزمون سراسری فراتر رود. آموزش عمومی باکیفیت، توانمندسازی معلمان، بهروزرسانی محتوای آموزشی و فراهمسازی امکانات در مدارس، باید به شاخصهای اصلی ارزیابی نظام آموزشی تبدیل شوند.»
معاون آموزش متوسطه با اشاره به برنامه هفتم توسعه و شاخصهای کمی آن افزود: «در این برنامه ۲۱ شاخص برای ارتقای نظام آموزشی کشور تعریف شده که یکی از مهمترین آنها سنجش اثربخشی آموزش در دوره دوم متوسطه است. تغییر کارکرد امتحانات نهایی و ارزیابی میزان دستیابی دانشآموزان به اهداف کتابهای درسی گامی جدی در مسیر عدالت آموزشی است.» به گفته آذرکیش باید از رقابت پرتنش کنکور به سمت نظام آموزش مهارتی و کاربردی حرکت کنیم.
اشتغال را به تاخیر نیندازید
کارشناسان آموزشی بر این باورند که مسأله اصلی کنکور نیست، بلکه رفتار جامعه در مواجهه با نتایج آن است. جامعهای که هنوز یاد نگرفته شکست تحصیلی را بهعنوان تجربهای سازنده بپذیرد، بیشک در تربیت نسل منعطف و خلاق، موفق نخواهد بود. امروز بیش از هر زمان دیگری، نیاز به بازنگری در مفهوم موفقیت احساس میشود؛ موفقیتی که نه در عدد رتبهها، بلکه در مسیر رشد فردی، استقلال فکری و علاقهمندی تحصیلی معنا مییابد. علی امرایی، عضو کمیسیون آموزش دیدبان شفافیت و عدالت به جامجم میگوید: «در این مقطع مهم، نقش خانوادهها حیاتی و تعیینکننده است.حمایت عاطفی والدین میتواند مسیر آینده فرزندشان را آرام و هموار سازد، درحالیکه برخوردهای احساسی و ناپخته ممکن است موجب تشویش و سردرگمی ذهن داوطلب شود.»
وی با تأکید بر ضرورت حفظ آرامش فضای خانوادگی ادامه میدهد: «توصیه جدی ما به والدین این است که فرزندان خود را به ادامه تحصیل در رشتههای پذیرفتهشده تشویق کنند. چشمپوشی از ورود به دانشگاه به امید قبولی در رشتهای خاص در سال آینده، تصمیم پر خطری است که از نظر روحی و اجتماعی پیامدهای سنگینی دارد. تأخیر در شروع تحصیل، بهویژه در شرایط اقتصادی امروز، ممکن است قرارگیری جوانان در مسیر اشتغال و زندگی مستقل را با مشکلات متعددی مواجه کند.»
این کارشناس در ادامه با انتقاد از گرایش افراطی خانوادهها به برخی رشتهها بهویژه گروه پزشکی میگوید: «در سالهای اخیر، فشار نابجای خانوادهها برای ورود فرزندان به رشتههای خاص به یک بحران فرهنگی تبدیل شده است. بخشی از این فشارها از آرزوهای تحققنیافته والدین ریشه میگیرد؛ کسانی که در دوران تحصیل خود نتوانستهاند به اهداف علمی دلخواه برسند و ناخودآگاه همان خواستهها را بر دوش فرزندانشان قرار میدهند. این الگوی تربیتی نهتنها کمکی به موفقیت فرزند نمیکند، بلکه در بسیاری موارد موجب فرسودگی روانی و از بین رفتن علاقه او نسبت به تحصیل میشود.»
آن طور که او توضیح میدهد بسیار پیش آمده که دانشآموزان ممتاز پس از سالها تلاش برای قبولی در رشته پزشکی، در محیط بالینی یا آموزشی دچار دلسردی شدهاند. علاقه واقعی به یک رشته باید از درون فرد بجوشد، نه از تمایل اجتماعی یا میل والدین. تحصیل در رشتهای که با روحیه و توان فرد سازگاری ندارد، به مرور انگیزه و اعتماد به نفس را از بین میبرد.
امرایی با اشاره به تنوع رشتههای دانشگاهی و نیاز بازار کار میگوید: «باید نگاه خانوادهها نسبت به مسیر علمی فرزندان تغییر کند. رشتههای مدیریتی، مهندسی، گردشگری و حتی هنرهای کاربردی، در صورت آموزش صحیح و علاقهمندی، میتوانند همانقدر آیندهدار باشند که رشتههای پزشکی؛ موفقیت، وابسته به میزان تلاش و استقامت فرد است، نه عنوان رشتهای که در کارنامهاش ثبت میشود.»
این کارشناس همچنین درباره افزایش فشارهای روانی دانشآموزان در روزهای پس از اعلام نتایج یادآوری میکند: «افزایش موارد افسردگی، اضطراب و ... درفصل پس ازکنکور،زنگ خطری جدی برای نظام فرهنگی ماست. جامعه باید مفهوم شکست را از نو معنا کند؛ پذیرفته نشدن در کنکور شکست نیست، فرصتی است برای بازنگری در مسیر و شناخت بهتر تواناییها و علایق شخصی.»
پرهیز از تغییرات ناگهانی کنکور
مسأله دیگری که این روزها برای کنکوریهای سال آینده مطرح شده تصمیمات شتاب زده در خصوص کنکور است. برای نمونه کم نیستند داوطلبانی که تقاضا دارند تاثیر پایه یازدهم در کنکور آینده لحاظ شود.
عضو کمیسیون آموزش دیدهبان شفافیت و عدالت در بخش دیگری از سخنان خود، عملکرد سازمان سنجش در برگزاری منظم و اصولی آزمون دو مرحلهای امسال را مثبت ارزیابی میکند و توضیح میدهد: «افزایش سطح سلامت و شفافیت این آزمون قابل تحسین است. اما باید توجه داشت که تغییرات مربوط به ساختار و قوانین کنکور نباید ناگهانی اعمال شود. هر اصلاح در شیوه برگزاری آزمون باید حداقل دو تا سه سال پیش از اجرا اطلاعرسانی شود تا داوطلبان بتوانند برنامهریزی آموزشی و روانی دقیقی داشته باشند. ثبات در قواعد پذیرش، امنیت روانی دانشآموزان را تضمین میکند.»
آن طور که اوتوضیح میدهد، پایداری در نظام آموزش و صیانت از عدالت علمی باید اولویت تصمیمگیران باشد. مسیر تحصیلی هر فرد باید متناسب با استعداد، علاقه و هدف زندگی او تعیین شود، نه با اجبار اجتماعی یا فشار خانواده. موفقیت واقعی زمانی شکل میگیرد که انتخابها بر پایه شناخت و علاقه انجام شود، نه بر اساس رقابت و مقایسه.