گفت‌وگو با هادی رجبی، قهرمان تکواندو هانمادانگ:

طلوع قهرمانی در میدان باور

هادی رجبی، عضو تیم ملی تکواندو هانمادانگ (شکستن اجسام سخت) ایران از جمله ورزشکارانی است که مسیر موفقیتش را با سال‌ها ممارست، تمرین، آسیب‌دیدگی و ایمان و باور به هدف طی کرده است. او از چهل سال حضور در تکواندو، از نخستین لباسی که پدر بر تنش کرد تا قهرمانی در معتبرترین مسابقات جهانی، از سختی‌ها و امیدها تا لحظه‌هایی که پرچم ایران بالا رفت، سخن گفت.
هادی رجبی، عضو تیم ملی تکواندو هانمادانگ (شکستن اجسام سخت) ایران از جمله ورزشکارانی است که مسیر موفقیتش را با سال‌ها ممارست، تمرین، آسیب‌دیدگی و ایمان و باور به هدف طی کرده است. او از چهل سال حضور در تکواندو، از نخستین لباسی که پدر بر تنش کرد تا قهرمانی در معتبرترین مسابقات جهانی، از سختی‌ها و امیدها تا لحظه‌هایی که پرچم ایران بالا رفت، سخن گفت.
کد خبر: ۱۵۲۳۲۷۱
 
رجبی معتقد است قهرمانی در این رشته نه تنها به قدرت بدنی بلکه به گذشت از نفس و روحیه‌ای استوار نیاز دارد. گفت‌وگوی زیر، شرحی است از تلاش مردی که «شکستن» را آموخته تا خود نشکند، مردی که در معاونت صدا فعالیت می‌کند.

آقای رجبی! از مسابقاتی که به‌تازگی در آن شرکت داشتید بگوئید.
رشته ما سه بخش دارد که یکی از آنها مبارزه است. هر سال معتبرترین مسابقه جهانی در کره برگزار می‌شود. امسال کره میزبانی را به آمریکا داده بود اما به علت شرایط پیش آمده نتوانستیم اعزام شویم، کره اعلام کرد ایران میزبان باشد. همین تصمیم، ارزش و امتیاز زیادی برای ما داشت. به همین دلیل سطح مسابقات بسیار بالا بود و کشورهای اطراف نیز شرکت کرده بودند. طبق اعلام روابط عمومی، حدود ۱۳۰۰نفر درمسابقات شرکت کرده بودند.به لطف دعای خیر مردم و نظر خداوند متعال، توانستم یک مدال طلا و یک نقره کسب کنم.
 
در چه آیتم‌هایی؟

آیتم‌های من یکی «مشت قدرتی» بود که منجر به کسب مدال طلا شد و دیگری «تیغه قدرتی» که به مدال نقره انجامید. 
 
از چه سالی در این رشته حضور دارید؟

از سال ۶۵ بود که پدرم این لباس را بر تنم کرد و مرا وارد مسیر ورزش‌های رزمی کرد. او خودش مبارز بود. درزمان انقلاب و جنگ، ضرورتی وجود داشت که جوانان بتوانند از خود، خانواده و میهن‌شان دفاع کنند. اوهمین باوررابه من منتقل کرد. تکواندو رشته‌ای بود که آسیب اولیه‌اش کم است اما هرچه جلوتر می‌روی، سخت‌تر می‌شودونیاز به توان جسمی بالادارد.من بیش از سه دهه در این مسیر قدم برداشته‌ام و تازه درسه چهار سال اخیر توانستم به مدال برسم. یعنی حدود ۴۰ سال زحمت کشیده‌ام.
 
در این مسیر طولانی، خستگی و ناامیدی سراغتان نیامده است؟

چرا، خستگی جسمی که همیشه هست، ولی ناامیدی نه. این رشته بسیار سنگین و دشوار است. سال ۹۸ اتفاقی برایم افتاد—قبل از شیوع کرونا—که باعث شد دو سال نتوانم بنشینم یا بایستم. دو سال فقط صرف درمان پایم شد. خیلی از ورزشکاران در چنین شرایطی کنار می‌کشند، اما من نگذاشتم ناامیدی بر من غلبه کند. تمام تلاشم را کردم تا توان از دست‌رفته را بازیابی کنم. چهار سال طول کشید تا دوباره آماده مسابقات جهانی شوم و در سال ۱۴۰۲ به کره رفتم. جالب است بدانید تیم ملی ایران در آن مسابقات عنوان نخست جهان را کسب کرد و سال ۱۴۰۳ نیز قهرمان جهان شد.
 
خانواده در موفقیت شما چه نقشی داشته‌اند؟

خانواده نقش اصلی را دارد. وقتی کسی می‌خواهد حرفه‌ای ورزش کند، طبیعی است که خانواده از فشار تمرین‌ها خسته می‌شود. اما من همیشه تلاش کرده‌ام تا با کسب این مدال‌ها و بالا بردن پرچم کشور، بخشی از خستگی آنها را جبران کنم. به هر حال، حمایت خانواده پشتوانه بزرگی است.
 
آیا در زمینه آموزش به نوجوانان هم فعالیت دارید.
بله، خوشبختانه از زمانی که قهرمان شدم، اساتید بزرگواری محبت کردند و من را به کلاس‌های خود دعوت کردند تا تجربه‌هایم را به شاگردانشان منتقل کنم. وقتی بچه‌های پنج‌، شش‌ساله یا نوجوانان می‌گویند «استاد، ما هم می‌خواهیم مثل شما بشویم»، این انرژی فوق‌العاده‌ای به من می‌دهد. من خودم در مسیر یادگیری آسیب دیدم و بعد یاد گرفتم چگونه از آن پیشگیری کنم. حالا این تجربه را منتقل می‌کنم تا آنها آسیب نبینند. ما در این رشته، جنگ‌افزارمان دست و پایمان است؛ پس باید یاد بگیرند چطور از آن محافظت کنند.
 
چقدر زمان برای تمرین و آموزش صرف می‌کنید؟

سعی می‌کنم هر روز زمانی برای تمرین داشته باشم.بعضی ازدوستان هم گاهی همراهی می‌کنند.تمرینات مابیشتر تمرکزی است. انجام حرکات بدون تمرکز بالای ۹۰ درصد می‌تواند منجر به آسیب شود. برای شکستن اجسام سخت باید تمرکز، سرعت و قدرت با هم همراه باشند.
 
کسی که می‌خواهد وارد این رشته شود، باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟

فاکتورهای زیادی لازم است، اما به نظر من مهم‌ترین آن انگیزه و گذشت از نفس است. اجازه بدهید خاطره‌ای بگویم. در اولین مسابقه جهانی‌مان در کره جنوبی، استاد بودایی‌ از نوع ضربه من خوشش آمده بود. مترجم از من خواست توضیح بدهم چگونه این کار را انجام می‌دهم. من در مقابل این سؤال را از ایشان پرسیدم. وقتی پاسخ دادند او گفت: «ما از خودمان می‌گذریم.» برایم جالب بود که حتی او هم حرف از گذشت از نفس می‌زد. واقعا در این رشته، تا از خود نگذری، به قدرت واقعی نمی‌رسی.
 
و حرف پایانی

فقط می‌خواهم به مردم خوب کشورم بگویم که در هر شرایطی می‌توانند ورزش کنند. حتی پیاده‌روی ساده، برنامه‌ریزی آخر هفته یا چند حرکت کششی در محل کار می‌تواند مؤثر باشد.مهم این است که تمرین راترک نکنند وکارشان را درست انجام دهند. امور را هم بسپارند به خداوند مهربان. این مدال‌ها را تقدیم می‌کنم به شهدای جنگ تحمیلی ۱۲روزه و رهبر عزیزتر از جانم.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
دنبال احترامم؛ نه شهرت

بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون با این‌که سال‌هاست جلوی دوربین دیده نشده، مورد توجه و علاقه مردم است

دنبال احترامم؛ نه شهرت

نیازمندی ها