مستند رئالیتی «کارخنده» ازجمله برنامههایی است که به تهیهکنندگی علیرضا محمدبیگی و با اجرای اردشیر منظم و سامان گوران پنجشنبه و جمعه هر هفته ساعت ۱۹ از شبکه یک سیما روی آنتن میرود.
کارخنده در سبک و سیاق برنامههای اینچنینی نو بوده و تا به حال رقیبی نداشته است. علیرضا محمدبیگی کارگردان و تهیهکننده کارخنده که پیش از این برنامههایی در چنین فضایی طراحی و به تولید رسانده است، از دغدغه، چالشها و تغییرات ساخت چنین برنامهای با ما گفتوگو کرد.
چند سالی است تلویزیون در بخش برنامهسازی به سمت مسابقههایی رفته که گاهی به مستند نیز نزدیک میشود. با توجه به اینکه برنامههای مسابقهمحور میبایست با ایدههای بکر و نو طراحی شود تا شبیه به برنامههای پخش شده نباشد، برنامه کارخنده نیز شامل این موضوع شد؟ و اینکه ایده اصلی برنامه از کجا آمد؟
فضای کارخنده تلفیق یک فضای طنز و فضای کاملا صنعتی و اقتصادی است. بنا داشتم در ادامه کارهای قبلیام که در استودیو و تلفیق استودیو و مستند بود کاری بسازم، اما دوستان مدیر ترجیحشان این بود که به فضای بیرون استودیو برویم؛ یعنی کوچ به خط تولید. همان زمان طرح پیشنهادی از من خواستند و طرح کارخنده را ارائه دادم و گفتم اگر بخواهیم مستند رئالیتی بسازیم و همه اتفاقها در خط تولید اتفاق بیفتد باید به این شکل باشد.
همین شد که طرح اولیه کارخانه را به گروه اقتصاد ارائه دادم و با حمایت آقایان سردار آبادی، مدیر گروه اقتصاد و محسن فراهانی، مدیر گروه وقت اجتماعی شبکه یک که دغدغهشان تولید چنین برنامهای بود پیش رفتیم و فضای کارگری، پختهتر شد.
فضای کارهای قبلیتان در راستای همین کارخنده بود و به همین شکل به خط تولید کارخانهها سر میزدید؟
در برههای کارهای مختلف کوتاه صنعتی ساخته بودم و یکی از کارهای بلندم کارا نام داشت که از شبکه یک پخش شد. در کارا با کارآفرینها گفتوگو میکردیم و در آیتمی هم به کارخانهها میرفتیم.
مستند رئالیتی کارخنده از آیتمهای مختلفی تشکیل شده که صرفا روی یک محور تمرکز ندارد و بخشهای متنوع و جذابی را با حضور کارگران رقم میزند.
این برنامه چند آیتم دارد. یک آیتم نمایشی بهعنوان ورودی مجموعه صنعتی، آیتم مسابقه فنی مهارت که با توجه به لوکیشن کارخانهها طراحی و توسط کارگران فنی کارخانه اجرا میشود و داوری هم برعهده کارگران است. بخش مسابقه بازی سرگرمی که به سمت ورزش در محیط کار رفتیم و مسابقههای ورزشی بین کارگران برگزار میکنیم و همه این مسابقهها در خط تولید اتفاق میافتد، قسمت دیگر هم گفتوگوهای کوتاه طنز با کارگران در خط تولید است. بخش ویژه درختکاری را هم در پایان هر قسمت داریم.
با اینکه مستند مسابقههای بسیاری در تلویزیون شاهدیم، اما برنامهای شبیه کارخنده کمتر در تلویزیون دیده شده است؛ طنزی اقتصادی که هدفهای بزرگتری را دنبال میکند.
کارخنده اولین طنز اقتصادی تلویزیون محسوب میشود و طنزی است که فضای اقتصادی دارد. کارخنده کاملا در دل همان کارخانه تولید میشود یعنی ما هیچ لوکیشن عجیب و غریبی نداریم و حین ضبط خط تولید هم تعطیل نمیشود و مستند رئالیتی واقعی است و هیچ هماهنگی از قبل انجام نمیشود.
یعنی قبل از شروع ضبط هیچ صحبتی با کارگران کارخانه یا همان شرکتکنندهها نمیشود؟
بعد از اینکه هماهنگیها انجام شد، عدهای از بچهها برای بازدید از لوکیشن و جانمایی اولیه و چیدمان دوربینها به محل میرویم. با این حال وقتی برای ضبط وارد کارخانه میشویم یک فضای کاملا نو پیش روی ما است. با توجه به اینکه همه این مراحل هم طی شده، این افراد بازیگر نیستند و درست است در حرفه خود افراد خاصی هستند، اما بازیگر نیستند که کار ما را بشناسند. ما فقط قبل از اینکه با هرکدام از آنها گفتوگو کنیم یا مسابقه را هماهنگ کنیم، گفتوگویی کوتاه با هرکدام انجام داده و ذهنیتی از مسابقه به آنها میدهیم.
بهطور طبیعی قشری که شما به سمت آنها رفتید، تجربهای مقابل دوربین برنامه تلویزیونی نداشتند و همین موضوع میتواند برای گروه شما چالشبرانگیز باشد. کارگران کارخانهها روزهای ابتدایی تولید برنامه نسبت به شما و دوربین گارد نداشتند؟
خدا را شکر تا الان گارد نداشتند، چون به واسطه مجریانمان بحث خنده و شوخی در خلال برنامه وجود دارد و رویکرد این دوستان به برنامه طنز خیلی بهتر است و شاید اگر ما جدی بودیم گارد میگرفتند، اما وقتی در قالب شوخی و خنده هست آنها هم ما را همراهی میکنند و اینها برای ما تأثیرگذار است.
خارج شدن از فضای استودیویی و ورود به فضایی که تجهیزاتی هم برای تولید برنامه تلویزیونی ندارد قطعا کار سختی است.
بله خیلی سخت است. کارخنده در کنار شیرینی و جذابیتی که داشته، سختیهایی نیز برای تولید دارد؛ چون هر قسمت یک لوکیشن ثابت نداریم. برای مثال امروز تهرانیم، فردا شیرازیم، پسفردا اصفهانیم. لوکیشنها نیز اغلب کارخانههای مختلف اعم از بزرگ و کوچک و کارگاههاست؛ و همین هزینه حملونقل و تولید را برای شما افزایش میدهد؟
بله، اما معتقدم هرچه کار سختتر باشد نتیجه بهتر خواهد شد و از این بابت از گروه رضایت دارم و امیدوارم روز به روز به آنچه مطلوبمان است، نزدیکتر شویم. اگر نتیجه موفقیتآمیز باشد قطعا سختیها به چشم نمیآید.
فصل سوم کارخنده این روزها در حال پخش است. شما فصل به فصل تغییرات جدیدی را در ساختار برنامه ایجاد میکنید؟ و اینکه در فصل جدید تغییرات فرمی و محتوایی داشتید؟
در فصل جدید در بخش درختکاری، هر درخت را به یکی از شهدای جنگ ۱۲ روزه تقدیم کردیم. علاوه بر این سراغ کارخانهها و کارگاههایی رفتیم که در جنگ ۱۲ روزه هم فعال بودند و این برای ما یک ویژگی مهم بود. در مدت جنگ خط تولید برخی کارخانهها تعطیل نشد و واقعا دوستان کار کردند و شرکتهایی مثل لقمان، ایرانخودرو، سایپا، ساخت تجهیزات آمبولانس و... نیز فعال بودند.
گویا این روزها در حال تولید و تدارک فصل چهارم نیز هستید. در این فصل چه تغییراتی دارید؟
لوکیشن همان کارخانه است. بخش مسابقات پررنگتر شده و حضور خانوادههای کارگران در کنارشان از تغییرات فصل چهارم است. تا الان کارخنده بیشتر به سمت دغدغههای کارگری و خنده و بحث فنی رفته، اما در فصلهای بعدی میخواهیم از سختی کار کارگران بیشتر بگوییم. بخشی از تغییراتمان نیز بیشتر محتوایی بوده مثل افرادی که در جنگ کار کردند و اجازه ندادند خط تولید تعطیل شود و بیشتر امیدآفرینی کردیم. کارخنده سراغ افرادی رفته که واقعا به قول خودشان تا به امروز دیده نشده بودند، حتی خانوادههایشان هم اینقدر از شغل آنها خبر نداشتند.
در مواجهه با کارگرانی که در زمان جنگ ۱۲ روزه همچنان مشغول کار بودند، درباره خاطراتشان از ۱۲ روز جنگ هم صحبت کردید؟ جذابترین خاطرهها را برایمان میفرمایید.
بله، یک شرکت آمبولانسسازی به یکی از پایگاههای نظامی نزدیک بوده و میگفتند شبانه که تهران را مورد حمله قرار میدادند ما از نزدیک شاهد بودیم یا حتی آمبولانسهای که در همان روزها آسیب دیده بودند در این شرکت تعمیر شدند و ما حتی تصویر یکی از آمبولانسها را گرفتیم.
کارخانهها یا کارگاههایی که برای تولید برنامه میروید، به شما معرفی میشوند؟ و اغلب بر چه اساسی انتخاب میشوند؟
اغلب خودمان پیدا میکنیم. یکی از حسنهای برنامه ما این است که سراغ مجموعههایی میرویم که کمتر در تلویزیون به این شکل پرداخت شده است. برای مثال ممکن است کارخانههایی که ما رفتیم در برنامههای اقتصادمحور تلویزیون دیده شده باشند، اما رویکردی که ما به کارخانه مورد نظر داریم با آنچه تابهحال در سایر برنامهها دیدید تفاوت اساسی دارد.
با توجه به فرآیند تولید دشواری که پیشرویتان است بزرگترین چالشی که در تولید این برنامه داشتید چه بود؟
هماهنگیهای قبل ضبط. برخی شرکتها برایشان مهم بود که روزی که ما برای ضبط به آنجا میرویم خط تولیدشان تعطیل نشود و ما قول میدادیم که چنین اتفاقی نیفتد. یا یکی از چالشهایمان این بود که در زمان جنگ گروه ما واقعا پای کار ایستاد و کار کرد، آنهم در شرایطی که اغلب کسب و کارها تعطیل بودند.
سامان گوران از بازیگران طنازی است که بیشتر با مجموعه خندهبازار به مردم معرفی شد و میتواند بخش طنز برنامه را پیش ببرد، در کنار او اردشیر منظم دیده میشود که با اینکه بازیگری در کارنامه کاری او دیده میشود، اما بیشتر در زمینه دوبله فعالیت دارد. درباره این تلفیق و دلیل انتخاب این دو بهعنوان مجری بفرمایید..
چون برنامه فضای طنز دارد، بخش طنز و آیتمهای طنز را به سامان گوران سپردیم که فرد طنازی است و تلفیق طنز و جدی را بر دوش اردشیر منظم گذاشتیم که او هم در کار خود حرفهای است.
در مسابقههایی که میان کارگران برپا میشود از همان فن و حرفه خودشان استفاده میشود؟ یا با حضور آنها بازیهای جدیدی طراحی میکنید؟
بله، ما تا الان در تلویزیون مسابقه فنی مهارتی نداشتیم. کارخنده تا الان ۴۰ مسابقه فنی مهارت به مخاطبان معرفی کرده، یعنی هر کارخانه خط تولید مجزایی دارد و کارگاه کفش، شیشه، پالایشگاه، معدن مس و... ازجمله مشاغلی بودند که به سمتشان رفتیم.
با توجه به استقبال مخاطبان از مسابقههای تلویزیونی، تا الان استقبال مردم و مخاطبان از کارخنده چطور بوده است؟
از نظر خانواده جامعه کارگری استقبال بسیار خوب بوده و مخاطبانی که با سامانه ۱۶۲ تماس گرفتند بسیار راضی بودند. برخی هم تماس گرفتند که برای همسران و فرزندانشان جویای کار بودند و ما به صاحب کارخانه یا کارگاه تولیدی معرفیشان کردیم و در حقیقت بهدلیل کمبود نیروی کار، پل ارتباطی میان آنها شدیم تا هم جوانهای جویای شغل سرگرم شوند و هم نیاز صاحبان کارخانهها مرتفع شود.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
تهیهکننده و کارگردان مستند رئالیتی «کارخنده» درباره چالشهای تولید این برنامه و تغییرات در فصل چهارم آن توضیح میدهد
فیلمساز بوشهری معتقد است سینمای ماندگار، بازتابی از ملاقات انسان با خویشتنِ خویش و سیر درونی اوست.