توهمات ترامپ، موتور پایان برتری غرب

موضوع قابل طرح در رابطه با توسعه فعالیت‌های موشکی و هسته‌ای آمریکا این است که کشورهایی که خودشان صاحب سلاح‌های کشتار‌جمعی هستند و دیگر کشورها را با همین سلاح‌ها تهدید می‌کنند، در گذشته نیز از این سلاح‌ها برای نسل‌کشی استفاده کرده‌اند. با این حال، همین کشورها امروز در جایگاه قاضی نشسته‌اند و به کشورهای مستقلی که می‌خواهند از این دانش برای اهداف صلح‌آمیز بهره بگیرند، اجازه نمی‌دهند و حتی علیه آنها اقدام نظامی می‌کنند.
کد خبر: ۱۵۲۵۴۷۰
نویسنده رامین مهمانپرست | سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه
 
این رفتار، نشان‌دهنده وجود استانداردهای دوگانه در نظام بین‌الملل است‌؛ به‌گونه‌ای که در منطق قدرت‌های بزرگ، هیچ قانونی مشروعیت ندارد مگر آن‌که منافع آنها را تامین کند. هر‌جا هم که لازم بدانند، به‌راحتی قوانین بین‌المللی را زیر پا می‌گذارند. امامساله دوم این است که چراامروزآمریکا تصمیم گرفته مجددافعالیت‌های مربوط به توسعه سلاح‌های هسته‌ای را از سر بگیرد و آقای ترامپ چنین دستوری را صادر می‌کند. به‌نظر می‌رسد اتفاقاتی در حال وقوع است که یک نقطه عطف تاریخی در عرصه بین‌المللی ایجاد کرده است‌؛همان «پیچ تاریخی معروف» که مقام معظم رهبری به آن اشاره کرده بودند. جهان امروز در حال تجربه تغییرات بزرگی در صحنه بین‌الملل است. شاید یکی از نشانه‌های آن همین باشد که در آمریکا شخصیتی خاص و غیرمعمول مانند ترامپ به ریاست‌جمهوری می‌رسدوهمزمان در اسرائیل فردی جنایتکار مانند نتانیاهو قدرت را در دست دارد.همزمانی حضور این دو نفر و کشتارهایی که در خاورمیانه، فلسطین، لبنان، سوریه و یمن صورت گرفته، بیانگر آن است که اتفاقی مهم در‌حال رخ‌دادن است. ترامپ به‌نظر می‌رسد خود را نوعی فرستاده الهی می‌داند و دچار توهم رسالت است. او احساس می‌کند ماموریت ویژه‌ای برای اعمال سلطه جهانی آمریکا دارد و باید در دوران کوتاه زمامداری‌اش اهداف بزرگی را محقق کند. از سوی دیگر، اسرائیلی‌ها به‌ویژه نتانیاهو و تیم جنایتکار او از این فرصت بهره می‌برند و تاثیر زیادی بر ذهن و روان چنین شخصیت خودشیفته‌ای در آمریکا می‌گذارند. با حمایت کورکورانه‌ای که آمریکایی‌ها از اسرائیل دارند، آنها در پی اجرای نقشه «اسرائیل بزرگ» هستند‌؛ برنامه‌ای خطرناک که با پشتیبانی غرب دنبال می‌شود. در این میان، اتفاق تازه‌ای در سطح جهانی رخ داده است: شکل‌گیری شکاف بزرگ میان اعضای دارای حق وتو در شورای امنیت. شاید برای نخستین‌بار پس از پایان جنگ جهانی دوم و جنگ سرد، شاهد شکل‌گیری یک جبهه قوی در برابر غرب هستیم. آمریکایی‌ها که هیچ قدرتی را به‌حساب نمی‌آورند، به‌همراه اروپایی‌ها که آنان را در نقش پیرو خود می‌بینند، در موضوع برجام و فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای ایران، بحث مکانیزم ماشه را مطرح کردند با این ادعا که ایران به تعهداتش عمل نکرده است اما در واقع، خود آمریکا با خروج از برجام، نقض‌کننده اصلی توافق بود و اروپایی‌ها نیز به تعهدات خود عمل نکردند. در مقابل، ایران، روسیه و چین استدلال کردند که چون آمریکا و اروپا تعهدات خود را انجام نداده‌اند، دیگر حقی برای فعال‌سازی مکانیزم ماشه ندارند و چنین اقدامی غیرقانونی است. بنابراین، تحریم‌های بازگردانده‌شده را به‌رسمیت نخواهند شناخت. زمانی که روسیه به‌عنوان رئیس دوره‌ای شورای امنیت اعلام کرد که محدودیت ۱۰ ساله ایران به پایان رسیده و هیچ تحریمی علیه ایران معتبر نیست و وزرای خارجه روسیه، چین و ایران نیز بر غیرقانونی‌بودن اقدامات غرب تاکید کردند، شکاف موجود عمیق‌تر شد. در نتیجه، از یک‌سو آمریکا و کشورهای غربی تلاش می‌کنند با فشار و تهدید، سایر کشورها را به همراهی با تحریم‌ها وادار کنند و از سوی دیگر، چین و روسیه این تحریم‌ها را به‌رسمیت نمی‌شناسند و به‌دنبال ایجاد یک سازوکار مالی مستقل از دلار برای مبادلات بین‌المللی هستند.  اگر کشورهایی مانند هند، برزیل، آفریقای جنوبی یا اندونزی نیز به این جریان بپیوندند، شاهد شکل‌گیری نظمی جدید در جهان خواهیم بود‌؛ نظمی که دیگر نمی‌خواهد زیر بار زورگویی آمریکا و غرب برود. این کشورها علاوه بر ظرفیت بالای اقتصادی و جمعیتی، در عرصه نظامی نیز قدرت قابل توجهی دارند. در چنین شرایطی، ترامپ با اعمال تعرفه بر کالاهای چینی، تهدید هند به‌خاطر خرید نفت از روسیه و رفتارهای مشابه، سعی در اعمال فشار بر قدرت‌های نوظهور دارد. با این حال،کشورهایی مانندچین با اقتدارواستقلال دربرابر این تهدیدها ایستاده‌اند. اقدام اخیر ترامپ در اعلام توسعه فعالیت‌های موشکی وهسته‌ای نیز می‌تواند نوعی تهدید علیه چین و روسیه باشد‌؛ البته روسیه و چین در واکنش، هشدار داده‌اند که چنین اقدامی خلاف تعهدات مربوط به عدم اشاعه هسته‌ای است و آن را با دقت زیر نظر دارند. رفتارهای ترامپ نشان می‌دهد که سخنان او درباره توسعه فعالیت‌های هسته‌ای،جداازسایر رفتارهای عجیب و غیرعقلانی‌اش نیست. او پیشتر گفته بود کانادا باید ایالت آمریکا شود، یا خلیج پاناما باید به آمریکا تعلق گیرد و از تغییر مرزها و سلطه بر کشورهای دیگر سخن گفته بود‌؛ اظهاراتی که مایه تمسخر جهانی شد.اما خطر در این است که چنین شخص خودشیفته وتوهم‌زده‌ای می‌توانددست به اقداماتی بزند که جهان رابه‌سمت تنش وبحران جدی ببرد.با این حال، بعید است آمریکا آن‌قدر دچار حماقت شود که وارد یک درگیری بزرگ هسته‌ای شود. ترامپ معمولا بلوف زیاد می‌زند و زمانی که با کشورهایی ضعیف روبه‌روست،سعی در زورگویی دارد‌ اما این بار با قدرت‌های بزرگ و دارای بازدارندگی بالا روبه‌روست. بنابراین، این اقدام جدید ترامپ درعمل موجب ایجاد وضعیت نگران‌کننده‌ای برای جهان شده است امابه‌نظرمی‌رسدکه درنهایت، این رویکرددرجهان امروز خریدارچندانی نخواهد داشت وبا واکنش قاطع چین، روسیه و دیگر قدرت‌های بزرگ روبه‌رو خواهد شد. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها