وی با اشاره به ناکارآمدی مدیریت انرژی گفت: پنج سال پیش سهم دولت از معادن تنها ۶همت بود اما مابهالتفاوت گازوئیلی که به معادن میدادیم، ۴۰همت میشد. این سخنان، تصویری روشن از بحران ساختاری در مدیریت یارانههای انرژی بهدست میدهد؛ بحرانی که اعداد جدید منتشرشده در سامانه کدال آن را بیش از هر زمان دیگری آشکار کردهاند.
هر لیتر سوخت چقدر برای دولت تمام میشود؟
براساس دادههای رسمی منتشرشده در تارنمای کدال، قیمت تمامشده تولید هر لیتر بنزین در پالایشگاههای کشور برای سال ۱۴۰۲ بین ۱۷ تا ۱۸هزار تومان و برای گازوئیل بین ۱۸.۸تا ۲۱.۵هزار تومان است. این اعداد، میانگین بهای تمامشده واقعی پالایشگاهها پس از لحاظ کردن هزینههای خوراک، انرژی، نیروی انسانی، تعمیرات و استهلاک تجهیزات است.
درمقابل، دولت درسال۱۴۰۲ این محصولات رابا قیمتهای تکلیفی ازپالایشگاهها خریداری میکند:بین۱۷.۸تا ۲۱.۶هزار تومان به ازای هر لیتر بنزین و گازوئیل اما برای مصرفکننده نهایی، دولت همان سوخت را با نرخهایی بهمراتب پایینتر عرضه میکند: بنزین لیتری ۱۵۰۰تومان سهمیهای و ۳۰۰۰تومان آزاد و گازوئیل لیتری ۳۰۰ تا ۶۰۰تومان.
تراز واقعی یارانه سوخت در سال ۱۴۰۴
در سال گذشته، بهطور متوسط روزانه ۱۲۵میلیون لیتر بنزین تولید و۱۳۰میلیون لیترمصرف شده است. درمورد گازوئیل نیز تولید و مصرف تقریبا در همین حدود یعنی ۱۱۴میلیون لیتر در روز بوده است.با در نظر گرفتن قیمت خرید، یعنی حدود ۱۷هزار تومان برای هر لیتر و قیمت فروش به مردم (۳۰۰۰تومان برای بنزین و ۶۰۰تومان برای گازوئیل)، اختلاف بین بهای تمامشده و قیمت نهایی، حجم عظیمی از یارانه پنهان را نشان میدهد. محاسبات به این شکل است: مجموع تولید و مصرف سالانه سوختهای مایع (بنزین و گازوئیل) ۴۱.۶میلیارد لیتر، درآمد دولت از فروش این دو فرآورده حدود ۱۵۰همت و هزینه واقعی دولت برای خرید همان میزان سوخت از پالایشگاهها حدود ۱۴۰۰همت است.
بنابراین دولت تنها حدود ۱۰درصد از هزینه واقعی را از مصرفکنندگان دریافت میکند و بقیه را به شکل یارانه پنهان پرداخت میکند. برآورد نهایی نشان میدهد حداقل در سال ۱۴۰۳، دولت حدود ۱۳۵۰همت (یعنی نزدیک به ۲۵میلیارد دلار) یارانه بنزین و گازوئیل پرداخت کرده است.
فاصله قیمتی غیرمنطقی و آثار آن
فاصله میان قیمت واقعی سوخت در پالایشگاهها و قیمت فروش نهایی به مصرفکننده، یکی از عمیقترین شکافهای اقتصادی ایران را شکل داده است. قیمت بنزین در ایران - حتی با نرخ آزاد - حدود یکدهم متوسط قیمت جهانی است و گازوئیل تقریبا رایگان عرضه میشود. درچنین شرایطی، طبیعی است که مصرف بیرویه، قاچاق سازمانیافته و ناترازی شدید میان تولید و مصرف رخ دهد.براساس آمار شرکت ملی پالایش و پخش، مصرف روزانه بنزین کشور در سال ۱۴۰۴ نسبت به سال ۱۳۹۹ بیش از ۳۵میلیون لیتر افزایش داشته و به مرز۱۳۵میلیون لیتر در روز رسیده است در حالی که هیچ جهش متناظری در تعداد خودروها یا بهرهوری سوخت رخ نداده.
در بخش گازوئیل نیز سهم قابلتوجهی از مصرف مربوط به حملونقل بیناستانی و معدنی است که خود از یارانههای سنگین بهرهمندند. اگر رقم ۱۲۶۴همت یارانه سوخت را در نظر بگیریم، معادل آن بیش از ۲۵میلیارد دلار است؛ رقمی که میتوانست بهتنهایی بودجه احداث چندین نیروگاه، توسعه صنایع پتروشیمی پاییندستی یا نوسازی ناوگان حملونقل عمومی کشور را تأمین کند. به گفته کارشناسان تنها باصرف ۲۰درصد این مبلغ در طرحهای بهینهسازی مصرف انرژی میتوانسالانه بیش از۱۰میلیارد دلارصرفهجویی داشت امادرواقعیت این منابع صرف سوختی میشودکه بخش قابلتوجهی از آن یا هدر یا از مرزها خارج میشود.یارانه انرژی در ایران به تعبیر بسیاری از کارشناسان به نقطه جوش رسیده. تداوم روند فعلی، علاوه بر تشدید کسری بودجه، رشد قاچاق و اتلاف منابع را بهدنبال دارد اما اصلاح آن نیز نیازمند طراحی دقیق، تدریج در اجرا و اقناع اجتماعی است.