ذات پادتمدنی آمریکا

۱. در آستانه سیزدهم آبان‌ماه، رهبر معظم انقلاب در جمع دانش‌آموزان و دانشجویان، رخداد تسخیر لانه جاسوسی آمریکا را از دو زاویه تاریخی و هویتی مورد تحلیل قرار دادند. تحقیقا درک درست تاریخی از واقعه تسخیر سفارت آمریکا در حافظه ملی، سبب فهم جنبه مهم‌تر واقعه ۱۳ آبان یعنی جنبه هویتی آن خواهد شد. اما تسخیر سفارت آمریکا به تعبیر رهبر حکیم انقلاب اولا بازنمایی دقیق از هویت و ذات ایالات متحده آمریکا بود و در جهت دیگر روشن‌شدن هویت واقعی و ذاتی نهضت اسلامی و انقلاب اسلامی بود. ملاحظه بسیار مهم در بیانات رهبری انقلاب «ناسازگاری ذات استکباری آمریکا با ذات استقلال‌طلبی انقلاب» است که نشان می‌دهد، رهبری مواجهه ما با آمریکا را فراتر از یک اختلاف سیاسی و مواجهه بین‌المللی، یک تفاوت ماهوی و هویتی و مواجهه تمدنی تحلیل می‌کنند.  
کد خبر: ۱۵۲۶۲۵۰
نویسنده روح‌الله احمدزاده کرمانی | استاد دانشگاه

۲. نگارنده طی مراجعات متعدد به آرا و اندیشه‌های حضرت آیت‌الله‌العظمی امام خامنه‌ای از گذشته تاکنون دریافته که در دستگاه نظری ایشان مختصات تئوریک رهبری در تبیین قدرت هژمون آمریکا بر پایه تحلیل ایالات متحده بر بنیاد نگاهی پادتمدنی است. در اندیشه ایشان جوهره اصلی استعمار آمریکایی، تضعیف استقلال ملی ملت‌های جهان، تضعیف هویت‌های تاریخی و تمدنی و افزایش فشار بر دولت‌ها در جهت تشدید وابستگی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به آمریکاست و از مسیر تحریم‌های اقتصادی، حمله نظامی، اعمال هژمونی و هجوم فرهنگی و رسانه‌ای، آمریکایی‌ها تلاش کرده‌اند تا بر ملت‌ها مسلط شوند.  
۳. متأثر از اندیشه رهبری در مواجهه تمدنی با آمریکا و غرب می‌توان از مفهوم پادتمدن بهره‌جست. جان زرزان در کتاب «بر ضدتمدن» معتقد است تمدن غرب سلبی است نه ایجابی و لذا در توسعه صنعتی و اقتصادی، محیط‌زیست را تخریب و اکوسیستم طبیعت جهان را ویران کرده است یا در توسعه دموکراسی، انبوهی نسل‌کشی و کشتار جمعی را رقم زده است. به قول مالک‌بن‌نبی، غرب و ایالات متحده در مسیر قابلیت استعمارزایی (Colonizabality) در جهان عمل می‌کنند و آن‌قدر ملت‌ها را ضعیف نگه‌می‌دارد تا وابستگی آنها به استعمار امتداد یابد. او رژیم‌صهیونیستی را ابزار پادتمدن غرب در مسیر  تحقق دیستوپیا (ویران‌شهری)  می‌داند و معتقد است که فلسطین صحنه باخت جغرافیای اسلامی ـ‌ـ عربی نیست، که عرصه باخت تمدنی، فرهنگی و هویتی غرب است.  
۴. هانتینگتون در کتاب «جنگ تمدن‌ها»، تاریخ تمدن را در غیبت و حذف تمدن ۵۴ قرن ایران بازنویسی کرد و آمریکای ۲۵۰ ساله را به‌عنوان تمدن در کتاب خود برجسته کرد، و در تقسیم‌بندی هشت‌گانه از تمدن‌ها، چین و هند را به‌عنوان تمدن شرق معرفی و ایران را از صحنه تمدنی جهان حذف کرده است. کشوری که از زمان اعلام استقلال تاکنون طی  ۲۵۰ سال ۲۰ جنگ جهانی و منطقه‌ای را رهبری کرده یا در آنها مشارکت داشته، اکنون هم که از تمدن سخن می‌گوید، از جنگ تمدن‌ها حرف می‌زند، نه از تعامل و تعاطی تمدن‌ها؛ و برای از بین بردن خاطره خشونت همه جنگ‌ها و نسل‌کشی‌ها، یک ماشین فرهنگی استعماری هم اختراع کرده است تا به قول ادوارد سعید، واقعیت‌ها را آن‌گونه که با اهداف استعماری جور درمی‌آید، بازنمایی کند و لذا شرق‌شناسی این جماعت استعمارگر، یک فریب تاریخی بزرگ است برای انحراف ذهن ملت‌ها از کشتار بومیان آمریکا و آفریقا و آواره‌کردن ملت‌های جهان از سرزمین‌های‌شان  با بازنویسی‌های تحریف‌شده تاریخی.
۵. از منظر اندیشه امام خامنه‌ای می‌توان یک تقسیم‌بندی جدید بر پایه عناصر تاریخی و هویتی ارائه داد:
الف ــ تمدن که در مسیر آرمان‌شهری (یوتوپیا) حرکت می‌کند و یخرجونهم من الظلمات الى النور است.
ب- پادتمدن که در مسیر ویران‌شهری حرکت می‌کند و یخرجونهم من النور الى الظلمات است؛ لذا هستی‌شناسی پادتمدن آمریکا مبتنی است برعدم هویت تاریخی امتداد یافته و فقدان مفهوم ملیت تاریخی (ارتباط آن با سرزمین‌گسسته است) و فقدان هویت یکپارچه و منسجم اجتماعی ــ فرهنگی و اساسا امر ملی یعنی امر منسجم. این هستی‌شناسی پادتمدن آمریکایی، درک بهتری از روش‌شناسی‌های استعماری و چهره‌های نوبه‌نوی استعمار آمریکایی پیش روی ما قرار می‌دهد. در این گفتار تمدنی ــ پادتمدنی است که می‌توانیم فهم کنیم که چرا رهبر فرزانه انقلاب اسلامی می‌فرمایند: «اختلاف جمهوری اسلامی ایران و آمریکا ذاتی است و نه تاکتیکی».

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها