شاید مهمترین چالش در ساخت آثار دفاع مقدسی، تمرکز بر ابعاد انسانی شخصیتها و روایتهایی است که نمیتواند صرفا به رزم وجنگ محدود شود.داستانهایی چون «جاودانگی» و«شور شیرین» با تمرکز بر زندگی فردی و خانوادگی شهدای جنگ، نشان میدهند که همذاتپنداری با قهرمانان جنگ تنها از طریق نشاندادن سختیهای روزمره و احساسات انسانی ممکن است.
برای مثال، در سریال «شوق پرواز»، مخاطب با درد و رنجهای شهید بابایی در کنار لحظات پر از شکوه و قهرمانی مواجه میشود. این نوع پردازشها میتوانند فضای جدیدی برای روایت فراهم کنند که جذابیت بیشتری برای نسل امروز داشته باشد. همچنین ساخت آثار دفاعمقدس نیازمند بودجههای کلان و همکاریهای گسترده در سطوح مختلف است. همانطور که کارگردانان و تهیهکنندگان میگویند، «بخش خصوصی کنار کشیده و تولیدات تلویزیونی در این زمینه عمدتا به دست صداوسیما سپرده شده است» که این مساله خود به یک محدودیت بزرگ در تامین کیفیت مناسب تبدیل میشود. علاوه بر این، نداشتن حمایت مالی کافی از تولیدات و فقدان امکانات مناسب باعث میشود تا پروژهها دچار مشکلاتی شوند که نتیجهاش کیفیت پایینتر آثار است.
یکی دیگر ازچالشهای بزرگ، عدم توجه به پژوهشهای دقیق و مستند در روند تولید این آثار است. بدون شک، تحقیقات میدانی و همکاری با کسانی که بهطور مستقیم جنگ را تجربه کردهاند، میتواند به واقعیتر شدن روایتها کمک کند.
در این راستا، مجموعههایی مثل «استخوان لای زخم» بهخوبی ثابت کردهاند که مستندات و مصاحبهها با رزمندگان، جانبازان و خانوادههای شهدا میتواند در ایجاد یک روایت عمیق و تاثیرگذار نقش حیاتی داشته باشد. در این آثار، بهجای تکیه صرف بر نمایشهای بصری یا ساختارهای نمایشی، داستان از لابهلای واقعیتهای تلخ و شیرین برآمده و مخاطب را با عمق تجربههای انسانی جنگ آشنا میکند.
فرصتها و چشماندازهای ساخت آثار دفاعمقدس را در چند مورد میتوان مورد توجه قرار داد:
۱. ایجاد ارتباط با نسلهای جدید: در حال حاضر، یکی از مهمترین نکات برای موفقیت اینگونه آثار، ایجاد ارتباط عاطفی با نسل جوان است. باید پذیرفت که روشهای قدیمی دیگر پاسخگو نیستند. بهجای استفاده از روایتهای خشک و رسمی، باید از شیوههای جذابتر وهنریتری استفاده کردتا مخاطب با شخصیتهای این آثارهمذاتپنداری کند. سریالهایی که میتوانند زوایای پنهان زندگی شهدا، رزمندگان و خانوادههایشان را ازنزدیکتر نشان دهند،مانند «وضعیت سفید»، میتوانند نقطهعطفی در این زمینه باشند.
۲. استفاده از ژانرهای متفاوت: شایدیکی از بزرگترین دستاوردهای چندسال اخیر در تولید آثار دفاع مقدس، بهکارگیری ژانرهای مختلف و نوآوری در شیوههای روایت باشد. بهطور مثال، استفاده از مجموعههای انیمیشن مانند «سلام بر ابراهیم» و «نامها» که به زندگی شهدا و رزمندگان میپردازند، جذابیتی متفاوت ایجاد کردهاند. همچنین، سریالهایی مانند «لبخند صلواتی» و «خاطرات سنگر» که با لحن طنز به مسائل جنگ و دفاعمقدس پرداختهاند، بهخوبی توانستهاند بخشی از تاریخ را برای مخاطبان جذاب و شیرین کنند.
۳. رشد سینمای مستند و تجربی: فیلمهای مستند مانند «استخوان لای زخم» و «سطرهای ناخوانده» نهتنها به بیان حقیقت تلخ تاریخ میپردازند بلکه فرصتی فراهم میآورند که نسلهای جدید بدون فیلترهای معمول، به تاریخ دست یابند. این نوع آثار، با دورشدن از قالبهای رسمی و کلیشهای، اجازه میدهند مخاطب بهراحتی در دل وقایع قرار بگیرد و با دنیای واقعی و نه افسانهای شهدای جنگ آشنا شود.