ایران‌هراسی برای تطهیر جنایات صهیونیست‌ها

در روزهای گذشته، خبرگزاری رویترز با داستان‌سازی تازه‌ای مدعی شد که ایران قصد ترور سفیر رژیم‌صهیونیستی در مکزیک را داشته است‌؛ ادعایی که بلافاصله از سوی دولت مکزیک تکذیب شد. این سناریو ادامه همان مسیر تبلیغاتی است که سال‌هاست رسانه‌های غربی با هدف ایران‌هراسی دنبال می‌کنند؛ روندی که از دوران اوباما آغاز شد و اکنون با شدت بیشتری در اولویت قرار دارد.
کد خبر: ۱۵۲۶۸۵۸
نویسنده حجت‌الله سلطانی | سفیر سابق ایران در ونزوئلا
 
درواقع، ریشه چنین ادعاهای بی‌اساس را باید در شرایط بحرانی رژیم‌صهیونیستی جست‌وجو کرد. این رژیم امروز نه‌تنها در سطح جهانی بلکه به‌ویژه در آمریکای لاتین، در منفورترین وضعیت خود قرار دارد. موج گسترده انزجار عمومی نسبت به جنایات این رژیم در فلسطین، به‌ویژه میان ملت‌های صلح‌دوست و عدالت‌خواه آمریکای لاتین، شدت یافته است. جوامعی که از نظر فرهنگی و اجتماعی برای زنان و کودکان احترام ویژه‌ای قائلند، اکنون با مشاهده جنایات علیه همین اقشار در غزه در قبال یهودیان ساکن آمریکای لاتین و همین‌طور عناصر رژیم واکنشی تندتر و عاطفی‌تر از سایر مناطق جهان نشان داده‌اند.  در چنین شرایطی، طبیعی است که رژیم صهیونیستی بکوشد با مظلوم‌نمایی و قربانی جلوه دادن خود، چهره جنایتکارانه‌اش را در افکار عمومی منطقه ترمیم کند. طرح ادعای ترور سفیر در مکزیک، دقیقا در همین راستاست؛ تلاشی برای تطهیر خود و جلب همدردی از راه مظلوم‌نمایی. با این حال، مقامات امنیتی و وزارت خارجه مکزیک رسما اعلام کرده‌اند که هیچ نشانه یا مدرکی بر صحت این ادعا وجود ندارد. این نخستین‌بار نیست که اتهاماتی از این دست به جمهوری اسلامی ایران نسبت داده می‌شود. رژیم صهیونیستی و متحدانش، با تکیه بر شبکه‌های رسانه‌ای گسترده و تسلط بر فضای مجازی جهانی، می‌کوشند دروغ را به‌صورت واقعیت جلوه دهند؛ اما تکثر منابع خبری و دسترسی همگانی به اطلاعات، سبب شده افکارعمومی دیگر به‌سادگی فریب این دروغ‌پردازی‌ها را نخورد.اعتراف مقامات و شخصیت‌های صهیونیست به انزوای بی‌سابقه این رژیم، خود گواهی بر شکست سیاست‌های تبلیغاتی آنان است.صدورحکم دستگیری نتانیاهو و وزیر جنگ اسرائیل توسط دادگاه بین‌المللی، نمونه‌ای روشن از اوج بی‌اعتباری این رژیم در سطح جهانی است. حتی دولت‌های اروپایی که همواره شریک جنایات اسرائیل بوده‌اند، اکنون برای فاصله گرفتن از آن می‌کوشند. در چنین شرایطی، صهیونیست‌ها با خلق سناریوهای ساختگی نظیر طرح اخیر، در پی آن هستند تا از جایگاه قاتل و جنایتکار به چهره‌ای مظلوم و قربانی تبدیل شوند.  اما در این میان، نباید نقش ایالات متحده را نادیده گرفت. آمریکا و اسرائیل در این پروژه‌ها قابل تفکیک نیستند. همان‌گونه که بارها گفته شده، سیاست آمریکا تا حد زیادی در گروگان مافیای مالی و رسانه‌ای صهیونیستی است. ساختار انتخاباتی آمریکا به پول و تبلیغات وابسته است و این دو ابزار در اختیار همان شبکه‌های نفوذ صهیونیستی قرار دارد.  از سوی دیگر، آمریکای لاتین همواره از نگاه واشنگتن، حیاط خلوت ایالات متحده محسوب می‌شود. دولت‌های مختلف آمریکا، به‌ویژه در دوران ترامپ، نگاه سلطه‌گرایانه‌ای به این منطقه داشته‌اند. از طرح نام‌گذاری «خلیج مکزیک»به‌عنوان«خلیج آمریکا»گرفته تاادعاهای‌تملک جزیره‌گرینلند،همه‌درچارچوب‌همان سیاست‌های توسعه‌طلبانه قابل تحلیل است.درشرایط فعلی هم تمرکزآمریکا برمحاصره و احتملا تغییررژیم درونزوئلا قرارگرفته که به‌عنوان کشوری ثروتمند ازنظرمنابع طبیعی ودرعین حال مستقل ازساختار سلطه‌جویانه غرب، همواره در تیررس تبلیغات و فشارهای واشنگتن قرار داشته است.سابقه این رفتار به دوران اوباما و هیلاری کلینتون بازمی‌گردد‌؛ زمانی که ادعا شد ایران ۱۷۰ دیپلمات در نیکاراگوئه دارد، درحالی‌که در عمل تنها یک رئیس نمایندگی و یک کارشناس حضورداشتند. هیچ‌یک از این ادعاها هرگز با سند ومدرک قابل استناد همراه نبوده است. درنهایت،می‌توان گفت انتشار چنین اخبارواتهاماتی بخشی از یک عملیات روانی و رسانه‌ای گسترده است‌؛تلاشی برای همزمان تطهیرچهره رژیم‌صهیونیستی و مشروعیت‌بخشی به مداخلات آمریکا در آمریکای لاتین. این پروژه مشترک، همانند گذشته، بر پایه تحریف، دروغ و تکرار بنا شده اما در جهانی که آگاهی عمومی دیگرانحصارا در اختیار غرب نیست، این تلاش‌ها بیش از هر زمان دیگری بی‌اثر و رسوا به نظر می‌رسند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها