گزارشهای بینالمللی نیز همین تصویر را ترسیم کردهاند: شهری بزرگ، گرفتار در کمسابقهترین خشکسالی دهههای اخیر، با الگوی مصرفی که هنوز خود را با شرایط بحرانی وفق نداده است اما آنچه کمتر دربارهاش سخن گفته میشود، «شیوه سازماندهی جامعه برای تابآوری» است.در واقع، ما تنها از مردم خواستهایم کمتر مصرف کنند، بیآنکه ابزار و سازوکار لازم برای مشارکت واقعی آنان فراهم شده باشد. در چنینشرایطی، میتوان از الگوی آشنایی وام گرفت: «دفاع مردمپایه»؛ الگویی که در دوران جنگ بر محور فرماندهی واحد، شبکههای محلی و نیروهای داوطلب شکل گرفت و توانست هم منابع محدود را مدیریت کند و هم حس مسئولیت جمعی را زنده نگه دارد.
فرماندهی واحد؛ پیششرط اعتماد عمومی
در سطح شهر، نخستیننیاز، وجود یک ساختار فرماندهی واحد در هر منطقه است. بحران آب شبیه بحران برق یا ترافیک نیست که بتوان با توصیههای رسانهای آن را کنترل کرد. شهرداری، آبفا و هلالاحمر باید در هر منطقه «اتاق آب» تشکیل دهند؛ جایی که تصمیمهای فوری و هماهنگ درباره زمانبندی آبرسانی، قطع موقت، یا اعلام برنامههای صرفهجویی اتخاذ و بهصورت شفاف منتشر شود. تجربه مدیریت بار الکتریکی در گذشته نشان داد که وقتی تصمیمگیری پراکنده باشد، نهفقط کارآمدی کاهش مییابد بلکه سطح نارضایتی عمومی نیز افزایش مییابد. یک فرماندهی منسجم میتواند هم اطلاعرسانی دقیقتر انجام دهد، هم زمینه مشارکت داوطلبان محلی را فراهمسازد.
محلههای آماده؛ سرمایه اجتماعی شهر
مرحلهی دوم، ایجاد «شبکههای محلهای داوطلبان آب» است؛ ساختاری مردمی که بهجای توصیههای کلی، نقشه تابآوری هر محله را ترسیم کند. این نقشه باید شامل فهرست مراکز حساس (مدارس، درمانگاهها، خانههای سالمندان)، مسیرهای آبرسانی اولویتدار، و محل ذخیره اضطراری آب در مساجد یا مجتمعهای بزرگ باشد.اینکار نهتنها در شرایط بحران بلکه در مدیریت روزمره نیز کارایی دارد. همانگونه که در طرحهای محلهمحور مقابله با زلزله شاهد بودیم، مشارکت مردمی در آموزش و تمرینهای دورهای، سرعت واکنش و میزان همکاری اجتماعی را چندبرابر میکند. اکنون که نهادهایی چون یونیسف از ارسال تجهیزات سلامت و آموزش بحران به ایران خبر دادهاند، میتوان از همین ظرفیتها برای آموزش محلات و آمادهسازی داوطلبان بهره گرفت.
فناوری و رفتار خانگی؛ نقطه تغییر پایدار
اما هیچ سیاستی بدون تغییر رفتار شهروندان دوام نمیآورد. نصب نمایشگرهای مصرف مشترک در لابیها، سیستمهای ساده بازیافت آب خاکستری،وتدوین «تفاهمنامه مصرف»میانساکنانساختمانها،ابزارهاییاندکه بهتدریجفرهنگ صرفهجویی را از سطح توصیه به سطح قرارداد اجتماعی ارتقا میدهند.مطالعات روانشناسی محیطی نشان دادهاند که اطلاع از میزان مصرف دیگران در همان محیط، اثر مستقیمی بر کاهش مصرف دارد. وقتی ساکنان یک ساختمان بدانند کدام واحد پرمصرفتر است، انگیزه اصلاح رفتار بهصورت طبیعی شکل میگیرد.
۳ سیاست فوری شهری
درکنار این رویکردهای مردمی، سه اقدام فوری نیز باید در دستور کار مدیریت شهری قرار گیرد:
۱- تجهیز مشاغل آببر مانند کترینگها و نانواییها به دستگاههای کممصرف با تسهیلات حمایتی؛
۲- اصلاح آبیاری فضای سبز شهری از طریق سنسورهای رطوبت و محدودکردن آبیاری روزانه؛
۳- اجرای واقعی تعرفه پلکانی آب بهاینمنظور که مصرف بیرویه هزینهبر شود و الگوی رفتار پایدار شکل بگیرد.
رزمایش اعتماد
بحران آب، تنها مسالهای فنی یا اقلیمی نیست؛ آزمونی برای بلوغ مدیریت شهری و سرمایه اجتماعی شهروندان است.اگر سازوکار «مردمپایه» بهدرستی طراحی شود، بحران آب میتواند به رزمایشی برای بازسازی اعتماد عمومی تبدیل گردد-رزمایشی که در آن، فرماندهی واحد، مشارکت محله،وانضباط مصرف درکنارهم معنامییابند.چنینالگویی فقط برای امروزِ آب نیست؛ فردا، در برابر زلزله، سیل یا بحرانهای بهداشتی نیز میتواندبهکارآید.اکنون زمان آن رسیده که مدیریت بحران، از اتاقهای بسته اداری بیرون بیاید و در کوچههای شهر، در دستان مردم و در منطق مشارکت متولد شود.