سه عامل اصلی در این تغییر مسیر نقش دارند: تغییرات جمعیتی، تحولات بازارواقتصاد و تغییرات فناوری. از یکسو، کاهش تعداد جمعیت جوان باعث شده تا تعداد ورودی به دانشگاهها نسبت به گذشته کاهش یابد و انگیزهها و اولویتهای مخاطبان نیز تغییر کند و ازسوی دیگر، با پیشرفت فناوری و سهولت دسترسی به آموزش مجازی، دانشگاههای سنتی دیگر از آن مزیتهای نسبی پیشین برخوردار نیستند. دسترسی به آموزشهای آنلاین، هوشمصنوعی و ابزارهای نوین یادگیری، این امکان را به دانشجویان میدهد که بدون حضور فیزیکی در کلاسها، مهارتهای مورد نیاز خود را کسب کنند. مسأله سوم، عدم تطبیق آموزشهای ارائهشده با نیازهای بازار کار است. دانشگاهها همچنان رشتهها و برنامههایی را ارائه میدهند که برای داوطلبان جذابیت کافی ندارند و پاسخگوی نیازهای اشتغال نیست. مخاطبان امروز بهدنبال یادگیری مادامالعمر و کسب مهارتهای کاربردی هستند و نه صرفا دریافت مدرک. این امر باعث شده بخشی از مخاطبان، به دانشگاههایی مانند پیام نور رویبیاورند که هدف اصلیشان تنها مدرکگرایی است.برای برطرفکردن این مشکلات، دانشگاهها نیازمند بازآرایی مأموریتهای خود هستند. دانشگاه پیام نور بهعنوان دانشگاهی باز و آموزش ازراه دورمیتواند باتمرکز بریادگیری مادامالعمر،استفاده ازفناوریهای نوین مانندهوشمصنوعی، واقعیتمجازی و بستههای آموزشی انعطافپذیر، پاسخگوی نیازهای مخاطبان متنوع باشد. این دانشگاه میتواند به افراد در مناطق محروم و سایر گروههایی که امکان حضور در دانشگاهها را ندارند، آموزش ارائه دهد و نقش خود را در عدالت آموزشی و توسعه مهارتهای کاربردی حفظ کند.