زنجیره تأمین انرژی از استخراج نفت شروع شده و با تحویل فرآوردههای نفتی به نیروگاهها، تداوم پیدا میکند. نیروگاهها نیز با تبدیل آن به انرژی الکتریکی و انتقال و توزیع برق به واحدهای صنعتی و خانوارها، امکان ایجاد ارزش افزوده از انرژی را فراهم میکنند. در حلقه اول زنجیره تأمین انرژی یعنی میادین نفتی در فرآیند استخراج، مصادیق عمده هدررفت انرژی عبارتند ازپایین بودن«ضریب بازیافت میادین نفتی»وهمچنین بالا بودن«میزان فلرینگ»و«ضریب اتلاف شبکههای توزیع و انتقال نفت و گاز»، به نسبت استانداردها و میانگینهای جهانی.
ضریب بازیافت نفت به معنای درصدی از کل ذخایر یک میدان نفتی است که در طول عمر میدان، قابلیت استخراج دارد. میانگین این ضریب در ایران حدود ۲۴ درصد برآورد شده که با میانگین جهانی ۳۴ درصد فاصله قابلتوجهی دارد. هر یک درصد این ضریب به معنای حدود شش میلیارد بشکه نفت خام است که به علت معیوب بودن فرآیند استخراج، دیگر هرگز قابلیت برداشت نخواهد داشت. این فرصتسوزی را شاید بتوان یکی از بزرگترین مصداقهای عدم بهرهوری در کشور دانست. میزان «مشعلسوزی در فرآیند استخراج» و «ضریب اتلاف شبکه انتقال و توزیع نفت و گاز» هم متأسفانه عدد قابلتوجهی است.
در حلقه دوم زنجیره تأمین انرژی، فرآوردههای نفتی وارد نیروگاههای تولید برق میشوند. متوسط راندمان نیروگاههای حرارتی کشور حدود ۴۰ درصد است در حالی که میتوان با تغییر تکنولوژی این نیروگاهها، میانگین راندمان را به ۵۵ درصد ارتقا داد.
در حلقه سوم یعنی شبکه انتقال و توزیع برق نیز «ضریب اتلاف» بالای ۱۰ درصد برآورد میشود. در انتهای زنجیره تأمین انرژی یعنی مصرف (حلقه چهارم) هم وضعیت اصلا مناسب نیست. «شدت مصرف انرژی» در صنایع، بسیار بالاتر از میانگینهای جهانی است. شدت مصرف انرژی که از تقسیم میزان انرژی مصرفی بر میزان تولید ناخالص داخلی به دست میآید، توسط برخی مراجع، حدود سه برابر میانگین جهانی برآورد شده. فرسودگی ماشینآلات و تجهیزات تولید و عدم سرمایهگذاری برای ارتقای تکنولوژی، یکی از اصلیترین عوامل پایین بودن شدت مصرف انرژی در اقتصاد کلان است. حجم بالای «ضایعات تولید» هم یکی دیگر از مشکلات بخش صنعت بهشمار میرود.
متأسفانه ما با دومینوی نابهرهوری در زنجیره تأمین انرژی مواجه هستیم و نابهرهوری در هر یک از مراحل زنجیره، تشدید و تقویت میشود. برای محاسبه دقیق میزان هدررفت انرژی میبایست ضرایب و شاخصهایی که مطرح شد را در هم ضرب کنیم تا متوجه عمق خسارت ناشی از مصرف غیربهینه انرژی در کشور شویم. برای حل این بحران، نگاه جزیرهای به موضوع انرژی کارساز نخواهد بود. میبایست همه ابعاد انرژی اعم از تولید، انتقال و توزیع و مصرف به شکل یکپارچه مورد توجه قرار گیرند؛ چراکه همه این ابعاد بر هم تأثیرگذار و از هم تأثیرپذیر هستند.
در برنامه پنجساله هفتم پیشرفت اهداف کمی مناسبی برای حوزه بهرهوری انرژی طرحریزی شده ولی تحقق این اهداف نیازمند یک عزم جدی و مشارکت همه بازیگران این اکوسیستم است. افزایش یک درصد ضریب بازیافت نفت خام، ارتقای میانگین راندمان نیروگاههای حرارتی موجود به ۴۴ درصد، کاهش تلفات شبکه انتقال و توزیع برق به ۱۰ درصد، جمعآوری سالانه ۱۶ میلیارد متر مکعب گاز مشعل، افزایش بهرهوری آب و الزام صنایع به استفاده از منابع آبی نامتعارف و .... از جمله اهدافی است که در برنامه هفتم ترسیم شده.
سازمان ملی بهرهوری ایران با توجه به ماده ۲ و ۱۱۱ قانون برنامه هفتم پیشرفت و در ذیل نظام ملی بهرهوری ایران درنظر دارد با راهبری سازمان برنامه و بودجه و همکاری کلیه دستگاههای اجرایی ذیربط، برنامه ارتقای بهرهوری ۹ بخش اقتصادی را تهیه و تدوین کند. ارتقای بهرهوری راهی است که اگر امروز آغاز نشود، فردا هزینههای سنگینتری را به کشور تحمیل خواهد کرد.