این مشکل باعث شده برخی نخبگان پزشکی کشور مهاجرت کنند و کسانی که در کشور ماندهاند، بهسمت پدیدههایی مانند زیرمیزی و روشهای غیررسمی روی آورند. وضعیت تعرفهها در خدمات پزشکی پیچیده است؛ بهعنوان مثال، یک عمل جراحی مغز و اعصاب که چهار تا پنج ساعت طول میکشد، با دستمزدی چند میلیون تومانی که گاهی شش ماه بعد پرداخت میشود، منطقی نیست. حتی با وجود کسورات بیمه و تأخیر در پرداخت، این رقم پاسخگوی هزینههای واقعی پزشک و تجهیزات نیست. این مسأله در بخش خصوصی بهمراتب شدیدتر است و باعث فشار مالی قابلتوجهی بر بیمارستانها و کادر درمان میشود. چالش دیگر، افزایش هزینه دارو و تجهیزات پزشکی در طول سال است که اغلب تحت پوشش بیمه قرار نمیگیرد و فشار زیادی بر جیب مردم ایجاد میکند. پیشنهاد شده شورای عالی بیمه در صورت تغییر نرخ ارز و تورم، افزایش تعرفهها را سریعا به تصویب رسانده و تحت پوشش بیمه قرار دهد تا بار مالی بر مردم کاهش یابد. افزایش تعرفهها نهتنها به تحقق مطالبات کادر درمانی کمک میکند، بلکه بیمارستانهای خصوصی را از وضعیت زیاندهی نجات میدهد و از تعطیلی یا کاهش کیفیت خدمات جلوگیری میکند. واقعیت این است که اگر تعرفههای پزشکی واقعیسازی نشوند، ارائهدهندگان خدمات پزشکی یا به روشهای غیررسمی روی میآورند یا بیمارستانها با کسری بودجه مواجه شده و تعطیل میشوند. افزایش متناسب تعرفهها در نهایت به سود سلامت مردم و پایداری نظام درمانی کشور خواهد بود.