به گزارش خبرنگار جامجم، رسیدگی به این پرونده از اواسط تابستان سال۱۳۸۴ همزمان با شکایت خانوادهای در اداره پلیس یکی از شهرستانهای استان خراسانرضوی به جریان افتاد. با تحقیق از این خانواده معلوم شد مادرشان در جریان درگیری با داماد جوان خانواده به قتل رسیده است. قاتل متواری بود که بعد ازچند روز بازداشت وبه قتل اعتراف کرد و روانه زندان شد.مدتی بعد در دادگاه محاکمه شد. خانواده مقتول برایش درخواست قصاص کردند. متهم در جلسه محاکمه به تشریح ماجرا پرداخت و گفت: من و همسرم مدتی بود دچار اختلاف شده بودیم. خانوادهاش از او حمایت میکرد و مرا مقصر میدانستند. دو روز قبل از حادثه با زنم دعوا کردم و اوقهرکرد وبه خانه مادرش رفت.از این رفتار همسرم ناراحت بودم. در حالی که عصبی بودم به خانه مادرش رفتم تا به زور او را به خانه بازگردانم. خشم و ناراحتیام باعث شد کنترلم را از دست بدهم. با خانواده همسرم دعوا کردم و در اوج عصبانیت با برداشتن چاقو ضربههایی سمتشان پرتاب کردم که به مادرزنم اصابت کرد و باعث مرگ اوشد ومن هم قاتل شدم. زندگی خودم و همه را نابود کردم.
قضات دادگاه، داماد جوان را گناهکار شناختند و او حکم قصاص گرفت. با تأیید این رأی در دیوان عالی کشور پرونده به اجرای احکام ارسال و این مرد یک گام به مرگ نزدیک شد. او در این ۲۰سالی که زیر حکم قصاص بود، دو مرتبه پای چوبه دار رفت و مرگ را به چشمانش دید اما هر بار یکی از اولیایدم در زندان حاضر نمیشد و حکم در واپسین لحظات متوقف میشد. مرد زندانی همچنان زیر حکم قصاص بود تا اینکه با تلاش واحد صلح و سازش دختران مقتول به اجرای احکام رفتند و گفتند بعداز ۲۰ سال میخواهند قاتل مادرشان را به خاطر خواهرزادهشان ببخشند. آنها برگههای رضایتنامه را امضا کردند.
آذر شهسواری، مسئول کمیته سفیران صلح، دوستی انجمن حمایت از زندانیان در این باره به جامجم گفت: هر چند فرزندان مقتول قاتل را بخشیده بودند اما هنوز یکی از وراث که پسر مقتول بود حاضر به بخشش قاتل مادرش نبود. چند مرتبه با او جلسه گذاشتیم و حرف زدیم اما این مرد همچنان خواستار قصاص بود ولی دست از تلاش برنداشتیم. سرانجام چند روز مانده به روز مادر پسر مقتول به اجرای احکام آمد و تصمیم عجیبی را مطرح کرد.
وی افزود: او اصرار به قصاص داشت اما اکنون تصمیم خود را عوض کرده است. با دیدن من و بقیه صلح یاران اعلام کرد خواب مادرش را دیده که به وی گفته قاتل را ببخشید. همین خواب عجیب باعث شده که تصمیمش را بگیرد و قاتل را برای رضای خدا ببخشد اما شرطی را پیش پای قاتل گذاشت و اعلام کرد باید دیه پرداخت کند چراکه میخواهد آن را برای درمان چند بیمار و تحصیل فرزندان چند خانواده یتیم هزینه کند.
شهسواری ادامه داد: قاتل هم این شرط پسر مقتول را قبول کرد. بخشی ازپول دیه را خانواده و اقوامش و بخشی را نیکوکاران جمعآوری کردند. همین باعث بخشش و آزادی این مرد بعد از ۲۰ سال حبس در شب یلدا شد.
همچنین زندانی بخشیده شده که پا به میانسالی گذاشته بود نیز گفت: زمانی که این اتفاق افتاد و من به اتهام قتل بازداشت شدم. پسرم فقط پنج سال داشت و اکنون برای خودش جوانی شده است. در این سالها وقتی او به ملاقاتم میآمد، حسرت این که کنارش نیستم در دلم مانده بود. روزهایم را به امید پسرم زنده میماندم. دعا میکردم یک روز به من رضایت دهند تا کنار پسرم باشم و گذشته را جبران کنم.
وی افزود: در این سالها در زندان خیاط ماهری شدم. دوباری پای چوبه دار رفتم و امیدی نداشتم زنده بمانم و فقط چهره پسرم مقابل چشمانم بود. سرانجام خانواده همسرم بعداز ۲۰سال به من رضایت دادند. بعداز این همه سال شب یلدا کنار پسرم هستم و امیدوارم از این به بعد پدر خوبی برایش باشم و روزهایی که کنارش نبودم، جبران کنم.