در آستانه سالگرد زلزله مرگبار بم بررسی کرده‌ایم که مدیریت بحران‌ از این حادثه چه تجربیاتی گرفته است

بم‌ترین ترس و لرز ‌

بیش از دو دهه از پنجم دی‌ماه ۱۳۸۲ و ساعت ۵:۲۶ آن صبح سرد‌ می‌گذرد که زمین‌لرزه‌ای ۶/۶ ریشتری برای حدود ۱۲ ثانیه شهر تاریخی بم را لرزاند و آن را‌ به تلی از خاک بدل کرد؛ فاجعه‌ای که با جان‌باختن بیش از ۲۶هزار نفر، یکی از تلخ‌ترین صفحات تاریخ معاصر کشور را رقم‌زد.
بیش از دو دهه از پنجم دی‌ماه ۱۳۸۲ و ساعت ۵:۲۶ آن صبح سرد‌ می‌گذرد که زمین‌لرزه‌ای ۶/۶ ریشتری برای حدود ۱۲ ثانیه شهر تاریخی بم را لرزاند و آن را‌ به تلی از خاک بدل کرد؛ فاجعه‌ای که با جان‌باختن بیش از ۲۶هزار نفر، یکی از تلخ‌ترین صفحات تاریخ معاصر کشور را رقم‌زد.
کد خبر: ۱۵۳۵۸۹۷
نویسنده زهرا حامدی - گروه جامعه
 
در این کارشناسان مدیریت بحران از حادثه بم به‌عنوان یک تجربه یاد می‌کنند که با توجه به آن می‌توان در حوادث مشابه عملکرد مناسبی داشت. در گزارش پیش‌رو بررسی کرده‌ایم که آیا‌ زلزله بم تنها به یادبودی سالانه در تقویم بدل شده یا توانسته در حافظه نظام مدیریت بحران کشور هم نقش بندد؟
۲۲‌ سال از حادثه تلخ بم می‌گذرد و در این مدت هرگاه زمین‌لرزه‌ای جدی خبرساز شده، کارشناسان از تجربیات‌شان از زلزله بم سخن به میان آورده‌اند؛‌ از زرند کرمان و ورزقان آذربایجان‌شرقی گرفته تا سرپل‌ذهاب، هجدک، سی‌سخت و خوی.هر زمین‌لرزه، زنگ خطری است که نشان می‌دهد کشور هنوز برای رویارویی با حوادث بزرگ آماده نیست. به‌ویژه وقتی پای کلانشهرهایی مثل تهران، تبریز و مشهد به میان می‌آید؛ شهرهایی که سال‌هاست زلزله به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین ترس‌های پنهان ساکنان‌شان شناخته می‌شود‌.
براساس آخرین گزارش موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران در هفته چهارم آذرماه (۲۲ تا ۲۸ آذرماه) کشورمان ۹۴ بار لرزیده است. سوانح طبیعی ایران طی سده گذشته حدود صدهزار نفر کشته (سالی حدود هزار نفر به طور متوسط) برجای گذاشته‌ که حدود ۹۰ درصد آنها ناشی از زمین‌لرزه‌ها بوده است.
زمین‌لرزه‌هایی که علت آن بیش از هر چیز به موقعیت جغرافیایی کشور بازمی‌گردد؛ چراکه ایران روی کمربند لرزه‌ای آلپ ــ هیمالیا قرار دارد و بیش از ۹۰ درصد از گستره آن روی گسل‌های فعال واقع شده است؛ گسل‌های اصلی مانند زاگرس در شمال‌غرب تا جنوب، البرز در شمال، مکران در جنوب‌شرقی، مشا ــ فشم و گسل‌های شمال تهران، جنوب ری و کهریزک، تهدیدی دائمی برای شهرها محسوب می‌شوند. کارشناسان می‌گویند که هم‌اکنون بیش از ۷۸درصد شهرهای کشور در مناطق پرریسک قرار دارند و حدود ۳۵ درصد مساحت کشور با خطر جدی زلزله مواجه است.
همزمان، تمرکز جمعیت در کلانشهرها نیز وضعیت را پیچیده‌تر کرده است. بر پایه آمار بانک جهانی، جمعیت شهرهای با بیش از یک‌میلیون نفر از حدود ۱۲.۵میلیون نفر در سال ۱۳۶۹ به بیش از ۲۱.۵میلیون نفر در سال ۱۳۹۵ رسیده است. این رشد سریع، به‌ویژه در سال‌های اخیر، نشان می‌دهد که آهنگ افزایش جمعیت در کلانشهرها با شتابی غیرقابل چشم‌پوشی در حال پیشرفت است و پیامدهایی جدی برای چالش‌های شهری، زیرساخت‌ها و مدیریت بحران در مناطق پرجمعیت به همراه دارد. این واقعیت‌ها حادثه زلزله را نه یک اتفاق نادر، بلکه به بخشی از زندگی روزمره ایرانیان بدل کرده است.
   
پس‌لرزه‌های بم در سیاست‌گذاری
زلزله ویرانگر بم، به‌دلیل خسارات جانی سنگین و تخریب گسترده شهری، نقطه عطفی در تاریخ مدیریت بحران و مهندسی زلزله ایران محسوب می‌شود؛ حادثه‌ای که به‌ناچار نگاه سیاست‌گذاران را از رویکرد سنتی «امداد پس از فاجعه» به سمت «کاهش ریسک پیش از وقوع» سوق داد.
 دکتر مهدی زارع، عضو هیات علمی پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله، یکی از مهم‌ترین دستاوردها‌ پس از حادثه بم را بازنگری در مقررات ملی ساختمان و آیین‌نامه ۲۸۰۰ می‌داند و به جام‌جم می‌گوید: پس از این حادثه استانداردهای طراحی لرزه‌ای ساختمان‌ها به‌روزرسانی شد تا مقاومت آنها در برابر زلزله افزایش یابد. همچنین نظارت بر اجرای این مقررات از یک اقدام اداری صرف به یک وظیفه قانونی و سختگیرانه تبدیل شد که اکنون سازمان‌های نظام مهندسی موظف به رعایت آن هستند. 
آن‌طور که او توضیح می‌دهد، برنامه‌های گسترده‌ای نیز برای نوسازی بافت‌های فرسوده، مقاوم‌سازی مسکن روستایی و مدارس توسط بنیاد مسکن و نهادهای مرتبط آغاز شد. در کلانشهرها نیز طرح‌های بازآفرینی شهری برای حذف سازه‌های ناایمن و افزایش تاب‌آوری شهری شدت گرفت. همچنین شبکه لرزه‌نگاری کشور توسعه و تقویت یافته و کلانشهرها، به‌ویژه تهران، به شبکه‌های شتاب‌نگاری مجهز شدند.
به گفته زارع، سامانه هشدار پیش‌هنگام زلزله تهران، به‌رغم گذشت ۲۲ سال از آغاز راه‌اندازی، همچنان به‌صورت کامل عملیاتی و بهره‌برداری نشده است؛ موضوعی که نشان می‌دهد پیشرفت فنی در حوزه هشدار و پایش هنوز با استانداردهای جهانی فاصله دارد. ایمنی اماکن و شریان‌های حیاتی مانند فرودگاه‌ها و راه‌ها در مدیریت بحران نیز یکی دیگر از موضوعاتی بود که بعد از حادثه بم در اولویت قرار گرفت.
به این ترتیب در برنامه‌ریزی‌ها‌ به اهمیت زیرساخت‌ها در شرایط اضطرار‌ی توجه شد. علاوه‌براین ‌صندوق بیمه همگانی حوادث طبیعی نیز تلاش می‌کند تا بار مالی بازسازی را از دوش دولت برداشته و نظام‌های بیمه‌ای را بیشتر درگیر این مسأله کند؛ اقدامی که می‌تواند مقاومت کشور را در مواجهه با بلایای طبیعی افزایش دهد. 
   
ضعف در لایه‌های مدیریتی 
با وجود اقداماتی که در این سال‌ها انجام شده اما هنوز با چالش‌ها و نقاط ضعف در حوزه مدیریت بحران مواجه هستیم. برای نمونه مسیر دستیابی به تاب‌آوری شهری و اجتماعی همچنان طولانی است. 
‌ عضو هیات علمی پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی در این‌باره به خبرنگار ما می‌گوید: با وجود برخی پیشرفت‌های فنی، در لایه‌های مدیریتی و اجتماعی ‌با استانداردهای تاب‌آوری فاصله داریم، چراکه مدیریت واحد شهری و انسجام در پاسخ، به‌ویژه در شهرهای بزرگ، هنوز شکل نگرفته است. برای مثال در زلزله بم تداخل وظایف میان سازمان‌های مختلف سبب ازدست‌رفتن ‌زمان طلایی شد و موضوع نگران‌کننده این‌که تا امروز نیز در بسیاری از کلانشهرها ‌مدیریت واحد فرماندهی به معنای واقعی شکل نگرفته است.
او ادامه می‌دهد: هرچند تاب‌آوری اجتماعی و آگاهی عمومی نسبت به سال ۸۲ افزایش یافته اما «رفتار صحیح در زمان وقوع» نهادینه نشده است. بسیاری از مردم هنوز نمی‌دانند در ثانیه‌های اول زلزله در یک آپارتمان مدرن یا بافت فرسوده دقیقا چه باید کرد.
   
اشتباهات تکراری
با وجود تلاش‌های صورت‌گرفته در سطح نظام مدیریت بحران، تجربه زلزله‌های متعدد در کشور گواهی می‌دهد که سردرگمی، ناهماهنگی و اختلال در عملکرد سازمان‌ها در لحظات بحرانی همچنان پابرجاست. این ضعف مدیریتی نه‌فقط در مرحله پاسخ فوری، بلکه در فرآیندهای کلان مانند حفاظت از شریان‌های حیاتی نیز خود را نشان می‌دهد. 
اشاره دکتر زارع به آسیب‌پذیری خطوط گاز و برق فشار قوی تهران در برابر زلزله، نمونه‌ای از همین دست ناتوانی‌ها در تبدیل تجربه‌های گذشته به اقدامات پیشگیرانه و مؤثر است.
آن‌طورکه عضوهیات علمی پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی ومهندسی زلزله می‌گوید،غفلت‌ها دراین حوزه به زیرساخت‌ها محدود نمی‌شود، زیرا در صحنه مدیریت امداد نیز ناهماهنگی در سازماندهی کمک‌های مردمی بارها تکرار شده است؛ از انسداد مسیرها در زلزله بم به‌دلیل ارسال کمک‌های غیرضروری تا بی‌توجهی به نیازهای تخصصی مانند داروهای خاص و ملزومات بهداشت زنان.  اگرچه در زلزله سرپل‌ذهاب این مشکلات با شدت کمتری بروز کرد اما همین تکرار نسبی خطاها حاکی از بی‌توجهی به تجربیات پرهزینه است‌. برخی کارشناسان معتقدند‌ علت اصلی این سردرگمی‌ها به ضعف مستندسازی برمی‌گردد. به عبارت دیگر می‌توان گفت تجربیات مدیران میدانی درحوادثی مانند بم به‌شکل مدون و قابل آموزش‌به مدیران تازه‌منتقل نشده وبسیاری ازتجربیات گرانبها باخروج افراد ازچرخه مدیریت،به فراموشی سپرده می‌شود. 
به این ترتیب مسأله اصلی فقط کمبود منابع یا ضعف‌های فنی نیست؛ درواقع بی‌توجهی به تجربیات گذشته نیز یکی از چالش‌های مدیریت بحران کشور است‌. ‌
newsQrCode
برچسب ها: زلزله بم
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها