با این که روانشناسان در تلاشند تا بتوانند مقیاس کاملی برای سنجش هوش بیابند و راهها و آزمونهای مختلفی را نیز ایجاد کردهاند، اما هیچکدام از آنها بینقص و کامل نیست. مشکل اساسی در این زمینه آن است که برای ایجاد یک آزمون استاندارد هوش ابتدا باید بتوانیم خود هوش را تعریف کنیم ولی مشکل عمده آن است که نمیتوان تعریف واحدی از هوش ارائه داد تا بتوان آزمونی استاندارد برایش طراحی کرد. چراکه تعریف هوش از فرهنگی به فرهنگ دیگر و در ردههای مختلف نژادی و تحصیلی متفاوت است و به همین دلیل تعریف یکسان و واحدی از واژه هوش در دنیا وجود ندارد. به همین دلیل مقیاسهایی که در آزمونهای هوش مورد سنجش قرار میگیرند، کامل و دقیق نیستند.
اما به راستی آزمونهای سنجش هوش یا IQ چقدر دقیقند؟ برخی از روانشناسان معتقدند که در این آزمونها یک نوع هوش ابتدایی به عنوان پایه و اساس این آزمونها وجود دارد. این روانشناسان اعتقاد دارند که هوش یک اصل یگانه است، اما برخی دیگر از روانشناسان معتقدند هوش یک اصل کلی و یگانه نیست و مجموعهای از تواناییهای گوناگون را دربر میگیرد، این روانشناسان اصطلاح هوش چندگانه را مطرح میسازند. مثلا آنها هوش را به شاخههایی نظیر: هوش ریاضی، هوش موسیقی، هوش اجتماعی، هوش ادبی، هوش عرفانی و... تقسیم میکنند. البته این روانشناسان نیز بین شاخهها و تواناییهای متفاوت هوش نیز اختلافنظر دارند. مثلا یکی از آنها 9 نوع متفاوت از هوش را مطرح میسازد و برای سنجش هر کدام نیز آزمون خاصی را نیز طراحی کرده است.
در کل میتوان گفت که هیچ گاه نمیتوان برای این سوال که هوش چیست؟ تعریف واحدی ارائه کرد و افراد را به طور دقیق به باهوش و کمهوش تقسیم کرد چراکه نمیتوان گفت مثلا اگر فردی در آزمونهای هوشی ریاضی نمره کمی گرفته است فرد کمهوشی است چراکه بسیاری از تواناییهای او سنجش نشده است. بنابراین شاید این سوال از سوالات مبهمی باشد که هیچ گاه نتوان به آن پاسخ دقیقی داد.
آزاده سیدمیرزایی / جامجم / منبع: FOCUS
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد