دوستی میگفت در ایام نوروز با مهمانی اروپایی برای دیدن آثار تاریخی ایران به فارس و تخت جمشید رفتهاند. به گفته آن دوست، در این ایام چنان جمعیتی در این مکان تجمع کرده و برای دیدن تخت جمشید آمده بودند که نمیشد قدم از قدم برداشت. جالب این که علیرغم تراکم جمعیت و عدم توانایی حاضران برای دیدن آثار (به دلیل زیادی بیش از حد جمعیت) متولیان این بنا، همچنان به هیچ کس نه نمیگفتند و برای تمام علاقهمندان بازدید از تختجمشید بلیت داشتند و از خیر فروش بلیت نمیگذشتند.
حالا این که بعضی از این بازدیدکنندگان به جان در و دیوار ستونها و سرستونها افتاده بودند و از گل و نقشهای باستانی تا چهره شیر روی ستونها به هیچ چیز رحم نمیکردند و با خودکار و چاقو و کلید به جان بناها افتاده بودند بماند، اما این که چرا بازدید روزانه از بناهای تاریخی هیچ محدودیتی ندارد موضوعی است که باید از سوی مسوولان بررسی شود و راهکار مناسب و درستی برای آن اندیشیده شود
و جالبتر این که همین مهمان خارجی مدعی شده بود که در همه جای دنیا و از جمله در کشور او تمام بناها و آثار تاریخی و موزهها ظرفیت پذیرش محدود روزانه دارند.استدلالش هم این بوده که اولا در صورت ازدحام جمعیت، هیچکدام از بازدیدکنندگان نمیتوانند بخوبی موارد مورد علاقهشان را ببینند و حتی در آنها بیندیشند، از سوی دیگر مسوولان و متولیان آن بنا و موزه هم نمیتوانند به همه بازدیدکنندگان سرویسهای مختلف و متنوعشان را ارائه دهند (که بحمدالله در کشور ما اساسا چیزی به نام سرویسدهی در این اماکن اساسا بیمعناست) دلیل دیگر هم این است که به هر روی، تعداد بازدیدکنندگان باید تا اندازهای باشد که نگهبانها و متولیان بتوانند مراقب باشند تا تخریب آثار و حتی سرقت از جانب بعضی از مراجعین صورت نگیرد و طبیعتا در صورت زیاد بودن جمعیت، هرگونه کنترلی از دست متولیان خارج خواهد شد و نتیجه علاوه بر تخریب آثار تاریخی حتی میتواند به سرقت بعضی قطعات و بخشهای این ابنیه هم بینجامد.
حالا شما تصور کنید در فصول و روزهای غیرتعطیل مدام تبلیغ میکنیم و به قول بعضی دوستان دنبال فرهنگسازی هستیم که مردم را به دیدن موزهها و بازدید از ابنیه و اماکن تاریخی ترغیب و تشویق کنیم و بعد، وقتی جماعت در ایام تعطیل فراغ بالی مییابند و دعوت مسوولان میراث فرهنگی را اجابت میکنند، به یکباره حتی در جایی مثل تخت جمشید با ترافیک مردمی مواجه میشوند. ترافیکی که نهتنها موجبات لذت نبردن آنها را از این ابنیه فراهم میکند که حتی وادارشان میکند خودشان را لعن و نفرین کنند و پشت دست داغ کنند که دیگر به سراغ موزه و بنای تاریخی نروند.یعنی درست در جایی که باید مردم را به دیدن آثار تاریخی ترغیب کنیم، کاری میکنیم که دیگر هیچکس رغبت بازدید از این اماکن را نداشته باشد. با این اوصاف اینکه علاقهمندان هنر ایرانی چه میکشند در مرحله بعدی قرار میگیرد. این وسط شما تصور کنید حالا مهمان خارجی را که وسط جمعیت گیر افتاده، راه نفسش بسته شده و از آنطرف، حرص میخورد و فریاد میزند که یکی جلوی آن پسر را بگیرد که دارد با چاقو گلهای روی سرستون جمشید را به باد فنا میدهد.
محمدرضا پارسا / جامجم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد