غلامعلی حداد عادل، سیاستمدار محجوبی است که معمولا از حاشیهها پرهیز میکند و همین مساله باعث میشود در طول مصاحبه آنقدر شمرده و حسابشده صحبت کند تا مواضعش، باعث جنجال و حاشیه نشود. با این حال نمیتواند اختلاف سلیقه خود را با جریان حامی دولت، کتمان کند و از این جریان به عنوان یکی از رقیبان خود و دیگر اعضای ائتلاف سهگانه در انتخابات ریاستجمهوری یاد میکند. وی که از مدتی قبل با محمدباقر قالیباف و علیاکبر ولایتی، ائتلافی را برای انتخابات ریاستجمهوری آینده تشکیل داده است نسبت به آینده این ائتلاف خوشبین است، اما در ادامه صحبتهایش این نکته را هم میگوید که حتی اگر این ائتلاف به نتیجه نرسد و هر یک از نامزدها به صورت انفرادی در انتخابات شرکت کنند، تازه شرایط شبیه زمانی میشود که هیچ ائتلافی صورت نگرفته بوده است و بنابراین تشکیل این ائتلاف، ضرری نخواهد داشت.
ما تجربه انتخابات 84 را داریم که در آن مقطع جمعی از فعالان اصولگرا احساس وظیفه کرده و اعلام نامزدی کردند و با نگرانی از تشتت و با میل وحدت، قرار گذاشتند که بر اساس مکانیسمی به سمت اجماع بر یک نامزد حرکت کنند. اما هرچه جلوتر رفتیم دیدیم تکتک این چهرهها اقدامات خود را به صورت فردی انجام دادند، به سفرهای انتخاباتی رفتند و ستادهای جداگانهای تشکیل دادند. در نهایت هم هرکدام از این چهرهها احساس کردند برای خودشان، آرایی دارند و نیازی نیست که دیگران برای آنها تصمیم بگیرند و به مرور خروجها شروع شد. آذر 83 بود که قرار شد تمام نامزدها در جلسهای جمع شوند، اما آقای احمدینژاد دقیقه 90 با ارسال نامهای اعلام کرد که ما از این جمع خارج شدیم. الان از نظر روح کلی، همان تجربه در حال تکرار است، البته اگر در مورد افراد بخواهیم قضاوت کنیم شاید بتوانیم تفاوتی میان شرایط فعلی با شرایط آن سال قائل شویم. حال سوال اینجاست که با آن تجربه و با شرایط فعلی، مدلی را که الان در حال پیگیری هستید با چه مولفههایی موفق ارزیابی میکنید، مدلی که در گذشته ناکام بوده است؟
مگر غیر از این است که در نهایت ممکن است نتیجه مدل فعلی به نتیجه تجربه قبلی منجر شود. فرض کنیم حاصل تمام تلاشها بینتیجه باشد، در چنین صورتی هرکدام از ما به صورت انفرادی شرکت میکنیم، اگر این کارها را هم نکنیم نتیجه همین میشود؛ بنابراین بدتر از وضع فعلی نخواهد شد. ولی این احتمال هم هست که بهتر شود. یعنی میخواهم بگویم یک وقتی ممکن است این سه نفری که دور هم جمع شدهاند و میگویند میخواهیم با هم ائتلاف کنیم و به وحدت برسیم اگر موفق نشوند اوضاع بدتر میشود، در این حالت میتوانیم بگوییم چرا این کار را کردید، ولی یک وقت هم هست که اگر موفق نشوند تازه شرایط میشود مثل زمانی که اصلا ائتلاف نکرده بودند و بدتر از آن زمان نمیشود. البته ما امیدواریم بهتر شود تا از تکثر و تشتت جلوگیری شود. مثالی میزنم، اگر زمانی شما معتقد شدید که برای علاج یک بیماری باید به پزشکی مراجعه و داروی تجویز شده توسط او را استفاده کنید، حالا در یک نوبت اگر آن دارو را استفاده نکردید آیا به این معنی است که اگر دفعه بعد بیمار شدید قید دکتر و درمان و همه اینها را بزنید؟ درد جامعه ما همین تفرقه است. حتی اگر ده بار هم شکست بخوریم، فکر ایجاد وحدت نباید از ذهن ما بیرون برود. اینگونه امور هم که چند نفر دور هم جمع میشوند هیچ ضمانت اجرایی جز مسئولیتهای وجدانی و ایمانی خود آن افراد ندارد. اگر فردی در دلش این باشد که با دیگران بازی کند و آنها را بازی بدهد، دروغ بگوید و بظاهر شرکت کند، اما نیتش چیز دیگری باشد نتیجه نمیگیرد، اما ممکن است واقعا افرادی در جامعه ما پیدا شوند که حرف دلشان با حرف زبانشان یکی باشد.
آقای دکتر! خیلی خوشبینانه به سوال من پاسخ ندادید. آیا احتمال میدهید دوباره این تجربه به نتیجه مطلوب نرسد؟
من پیشگو نیستم که بگویم حتما به نتیجه میرسیم.
به هر حال از خود و دو چهره دیگری که با آنها ائتلاف کردهاید شناخت دارید و بر اساس این شناخت، میتوانید ارزیابی کلی از آینده داشته باشید؟
در حال حاضر از اینکه این کار به نتیجه برسد ناامید نیستم.
اما در ظاهر خیلی هم امیدوار نیستید؟
چرا، خوشبین هستم و لااقل در مورد آنچه به خودم مربوط میشود، خیالم راحت است و نسبت به دوستان دیگرم هم بدبین نیستم. حالا بالاخره این هم میدان امتحانی است و آزمایش و محکی برای همه ماست.
سال 84 که حرکت مشابه ائتلاف فعلی شما انجام شد شرایط با الان متفاوت بود. در آن زمان اصولگراها رقابت جدی با اصلاحطلبان داشتند و پس از اینکه هشت سال دولت در دست اصلاحطلبان بود میخواستند دولتی اصولگرا را بر سر کار بیاورند، اما الان به نظر نمیرسد که اصولگرایان خطر خیلی جدی را از جانب اصلاحطلبان احساس کنند. با توجه به چنین شرایطی، شما رقیب واقعی خود را در انتخابات کدام گروه یا جریان میدانید که این انگیزه را به شما داده که به دنبال ایجاد یک ائتلاف برای بالا بردن شانس پیروزی در انتخابات باشید؟
بنده صحنه را متفاوت از شما میبینم. در نظر من تفاوت انتخابات 92 با 84 و 88 این است که در آنجا رقابت میان اصولگرایان و اصلاحطلبان بود اما در شرایط فعلی، یک ضلع سومی هم ایجاد شده و آن جریان طرفدار دولت است که بعضیها نام انحراف را بر آن گذاشتهاند. به هر حال این جریان یک ضلع سومی در عرصه انتخابات است. درون خود اصولگرایان هم از ابتدای مجلس هفتم یعنی در ده سال گذشته، انشعاباتی ایجاد شده است. به همین دلیل، رقابت به یک معنا بیشتر شده است، علاوه بر این فشار اقتصادی هم زیاد شده و تحلیل بنده این است که یک دلیل خاص برای این تحریمهای اقتصادی این است که ما یک انتخابات پیش رو داریم و عدهای هم در صددند بذری را که تحریمکنندگان افشاندهاند، در انتخابات درو کنند. چنین واقعیتهایی، صحنه انتخابات 92 را از دورههای انتخابات گذشته، متمایز و البته حساستر میکند. جهات دیگری هم هست و مشکلاتی که هم اکنون در روابط بین قوا و در روابط میان مجلس و دولت یا قوه قضاییه و دولت مشاهده میشود، ایجاب میکند که ما خیلی حساب شده در انتخابات 92 عمل کنیم و مهمترین نکته این است که با تکثر نامزدها، زمینه شکست اصولگرایی را فراهم نکنیم.
با وجود حساسیتهایی نظیر تحریمها و شرایط اقتصادی که اشاره کردید اگر هر یک از شما به صورت فردی هم اقدام میکردید بالاخره یک نفر رای میآورد و... .
نه معلوم نبود که یک نفر رای بیاورد و ممکن است یک نفر از غیر اصولگراها رای بیاورد.
سوال من همین است که با توجه به اینکه حتی اصلاحطلبان هم شانس چندانی برای پیروزی خود در انتخابات قائل نیستند، میشود این برداشت را از صحبتهای شما کرد که هدف ائتلاف شما جلوگیری از پیروزی نامزدی از جریان حامیان دولت و ادامه روند فعلی است؟
بالاخره همه برای انتخابات خیز برداشتهاند و همه هم فکر میکنند پیروز میشوند. ما اگر لااقل بتوانیم بین آنهایی که با هم اختلاف اصولی ندارند وحدت ایجاد کنیم، احتمال پیروزیمان مقداری بیشتر میشود.
شما سه ضلع را شامل دولت، اصلاحطلبان و ائتلاف اصولگرایان میدانید. یعنی احتمال میدهید اساسا با دولت هم به رقابت خواهید پرداخت یا اینکه این احتمال هست که آنها هم بیایند و جذب ائتلاف شما شوند؟
ما هیچ منعی نمیبینیم که هر کسی مایل باشد بیاید و از نامزدی که از این ائتلاف بیرون میآید حمایت کند. منعی نمیبینیم، ولی این در اختیار خودشان است.
برداشت من از صحبتهای شما این است شما آنها را رقیب خودتان میدانید؟
واقعیت همین است. یعنی ما احتمال میدهیم آنها با دیدگاههای خاصی که دارند نامزدی معرفی کنند، اصلاحطلبان هم همین طور و چون این احتمال را میدهیم، سعی میکنیم تا حد امکان میان اصولگرایان از تعدد نامزدها کم کنیم.
یعنی نامزد جریان حامی دولت را اصولگرا نمیدانید؟
بالاخره ما با آنها اختلاف سلیقه داریم.
در اصول هم مشترک نیستید؟
در اصول که با خیلیها مشترکیم، ولی به هر حال اختلاف سلیقه وجود دارد.
حضور شما در این ائتلاف باعث انتقادهایی شد. خیلیها تصور نمیکردند شما مشخصا با آقای قالیباف و حتی تا حدودی با آقای ولایتی وارد یک ائتلاف شوید. مشخصا دولتیها و جریان پایداری، انتقادات زیادی از این اقدام شما داشتند و بعضی از آنها عباراتی به کار بردند با این مضمون که کلا از شما ناامید شدهاند و شما را از دست رفته دیدند. شما پاسخی به این انتقادها ندارید؟
بله اینها بهایی است که ما برای وحدت میپردازیم. بالاخره هر چیزی یک بهایی دارد. وحدت هم یک قیمتی دارد که تا نپردازیم به آن نمیرسیم.
خیلی کلی پاسخ دادید.
منظورم این است که بالاخره ما سه نفر، مثل هم که نیستیم. وحدت هم میان کسانی برقرار میشود که مثل هم نیستند وگرنه اگر مثل هم بودند که وحدت داشتند.
به نظر میرسید شما روابط نزدیکتری با آن دو جریانی که اشاره کردم یعنی هم جریان دولتی و هم جریان نزدیک به آقای مصباحیزدی و جبهه پایداری داشته باشید. ولی در یک اتفاق پیش بینی نشده شما وارد این ائتلاف شدید و از نظر بسیاری از فعالان سیاسی، این اقدام شما دور از انتظار بود.
بله زیرا تصور میکنم بعضی از دوستان ما بیشتر روی آرمانگرایی تاکید میکنند، اما من سعی میکنم ترکیبی از آرمانگرایی و واقع بینی را در عمل سیاسی، مبنای کارم قرار دهم. همیشه ما این موضوع را مطرح میکنیم که انتخاب در عالم سیاست، انتخاب بین خوب و بد نیست و بعضی وقتها غیر از این است. یعنی سیاه و سفید نیست. حالا من نمیخواهم بگویم دوستانی که من با آنها ائتلاف کردهام بد هستند، ولی میخواهم بگویم عالم سیاست اینطور است که یک وقت شما با این نیت که به خوبترین برسید، گرفتار بدترین میشوید.
یعنی اگر خیلی آرمانگرا باشیم؟
بله، اختلاف نظر ما با دوستان در مبانی نیست، بلکه در روش است.
فکر نمیکردید با آن جریانهایی که اسم بردم بیشتر نزدیک باشید تا با جریانهای دیگر؟ لااقل قبلا اینطور به نظر میرسید.
مساله این است ما کاری بکنیم که بالاخره نامزدی به مردم معرفی شود که در مجموع، هم رایآور باشد و هم درجه قابل قبولی از شرایط لازم را داشته باشد. موضوع اصلی این است.
فردی که درنهایت از ائتلاف شما معرفی میشود، تیم خودش را هم معرفی میکند؟
اینبار ما تلاش میکنیم زودتر، افرادی شناسایی شوند که حداقل قابلیتها و تجربههای لازم را داشته باشند و اینطور نباشد که در دقیقه 90 ناچار باشیم برای وزارتخانهها، افرادی را تعیین کنیم و بعد هم پشت سر هم وزیران را عوض کنیم.
الان بر اساس آنچه اعلام شده است، مبنای کار ائتلاف برای تعیین نامزد نهایی، نظرسنجی خواهد بود. بحثی که مطرح است، اینکه این نظرسنجی در چه جامعه آماری و به چه طریقی انجام خواهد شد که بعدا نتایج همین نظرسنجی به منشأ اختلاف میان اعضای ائتلاف تبدیل نشود؟
ما جزئیات نتیجهگیری از این ائتلاف را در آینده به اطلاع میرسانیم. خودمان هم در حال بررسی شیوهها و روشها هستیم. در حال حاضر ما بر سر کلیت امر، توافق کردهایم و آرام آرام راجع به نحوه جمعبندی و نتیجهگیری با توجه به همین نکاتی که گفتید که مثلا نظرسنجی چگونه انجام شود یا اینکه غیر از نظرسنجی و با روشهایی دیگر به نتیجه برسیم، در مورد همه اینها در حال بحث و مشورت هستیم.
یعنی خودتان هم هنوز راجع به این موضوعات به نتیجه نهایی نرسیدهاید؟
نه به نتیجه نهایی نرسیدهایم، ولی اینطور نیست که اصلا فکر نکرده باشیم.
مشکلی که در سال 84 بود هم مربوط به همین موضوع بود. به این صورت که چون در آن مقطع هم، مسائل خیلی شفاف نبود، رفتهرفته فاصله افراد با یکدیگر زیاد شد. الان هم اگر تا چند هفته آینده، مکانیسم نهایی تصمیمگیری قطعی نشود فکر نمیکنید هر کسی به خودش حق میدهد جداگانه فعالیت کند؟
مشکل سال 84 از شفاف نبودن روش نبود، بلکه از عدم شفافیت آدمها بود.
آیا این موضوع را که گفته شده امکان دارد نامزد نهایی این ائتلاف از میان اعضای آن نباشد تائید میکنید؟
بله، ممکن است. اصلا ممکن است کسی را پیدا کنیم که اصولگرا باشد و به این نتیجه برسیم که رای هم دارد و ما هر سه نفر به نفع او کنار برویم.
آیا واقعا چنین موضوعی را محتمل میدانید؟
بله، مگر ریاستجمهوری میراث پدری ماست که بگوییم فقط باید به ما برسد و به نام ما سه نفر ثبت شده باشد. اگر کسی آمد و دیدیم همان ملاکهایی که این سه نفر را دور هم جمع کرده است در آن نفر چهارم هم وجود دارد، حتما او هم مثل این سه نفر خواهد بود. یعنی این فرض، فرض غلطی نیست.
بخشی از منتقدان دولت معتقدند دولت بعدی که سر کار میآید با مشکلات فراوانی روبهروست. از یک طرف وعدههای بیشماری که آقای احمدینژاد داده و توقعاتی که ایشان بالا برده، همچنین تحریم ها و مواردی از این قبیل. از سوی دیگر، دولت و خود آقای احمدینژاد اعلام میکنند ما راه را باز کردهایم و هر کس دیگری که بیاید کارها روی غلتک افتاده است و کارها خیلی راحت پیش میرود. شما اگر نامزد نهایی اصولگرایان باشید و در انتخابات به پیروزی برسید تصور میکنید آینده کشور چگونه خواهد بود؟
بدون اینکه بخواهم خدمات دولت را انکار کنم باید بگویم دولت آینده کار سختی بر دوش دارد.
از چه جهت؟
از جهت شرایطی که در کشور ما وجود دارد و بخصوص از نظر اقتصادی. حداقل میتوان گفت همین سختیهایی که دولت فعلی دارد، بر دوش دولت آینده هم خواهد بود.
آیا معتقدید به دلیل عملکرد دولت فعلی، دولت آینده کار سختی دارد؟
اگر این هم نبود، شرایط اقتصادی کشور ما و تحریمهای تحمیلی و مشکلات دیگر، اداره کشور را مشکلتر کرده و این یک واقعیت است که هم شامل دولت فعلی میشود و هم دولت بعدی.
احتمال دارد در ماههای آینده که به انتخابات نزدیکتر میشویم لحن انتقادی شما نسبت به دولت تند شود، بخصوص اگر رقیب دولتی داشته باشید؟
شما چرا جنجال را پیش خرید میکنید؟
پیشبینی شما در این زمینه چیست؟ زیرا از صحبتهایتان اینگونه احساس میشود که الان تا اندازهای مواضع شما نسبت به ماههای گذشته دچار تغییرات مختصری شده است.
بهتر است صبر کنیم و ببینیم در ماههای آینده چه میشود.
اگر نامزد نهایی ائتلاف شما فردی غیر از خودتان باشد و در مقابل نیز رقیبی از جریان دولت داشته باشید، آیا شما در این میدان بیطرف خواهید بود یا اینکه خیلی محکم پشت سر نامزد ائتلاف خودتان میایستید؟
بالاخره ما جزو این ائتلاف هستیم و انشاءالله رفیق نیمهراه نخواهیم بود.
آقای ولایتی اعلام کرده بود این ائتلاف با احزاب رایزنی نمیکند و طرف مذاکره آن، افراد هستند. در روزهای اخیر هم اعلام شده جبهه پیروان خط امام و رهبری با مکانیسمی به دنبال دستیابی به یک نامزد برای حضور در انتخابات است. با توجه به این اظهار نظر آقای ولایتی آیا این احتمال وجود ندارد ائتلاف سهگانه با تشکلهای اصولگرا مانند جبهه پیروان به تفاهم برسد و یک نامزد مشترک داشته باشند؟
من احتمال میدهم آنها هم اگر نظرسنجی بکنند در نهایت به یکی از همین سه نفری که در ائتلاف سهگانه حضور دارند، برسند. ما مخالفتی با کارهایی که دیگران میکنند نداریم، ولی احتمال میدهیم نتیجهای که آنها از راه دیگری به دست خواهند آورد با یکی از این سه نفر انطباق داشته باشد.
بهتر نبود سیستم را به صورت تشکلی و حزبی جلو میبردید؟
تجربه خوبی در این زمینه نداشتیم. الان شما بین همین سه نفر هم دارید شک میکنید چه برسد به سه تا حزب. یعنی اگر سهنفر نتوانند با یکدیگر ائتلاف کنند سه تا تشکل یا دهتا تشکل به طریق اولی نمیتوانند ائتلاف کنند.
حالا اگر بخواهیم موضوع را کمی کلیتر ببینیم آیا فکر میکنید اصلاحطلبان، نامزد شاخصی در انتخابات خواهند داشت؟
من نمیدانم منظور شما از شاخص چیست؟
رایآور و مطرح بودن؟
به هر حال آنها سعی میکنند با توجه به همه تجربههایی که دارند یک بار دیگر بخت خودشان را آزمایش کنند؛ بنابراین طبیعی است به دنبال فردی بروند که با توجه به جمیع شرایط بتواند برای آنها رایی بیاورد، ولی اینکه آیا پیروز میشوند یا نه، باید صبر کنیم تا انتخابات برگزار شود. از حالا ما نباید مطلبی را القا کنیم.
برخی سایتها نوشته بودند آقای قالیباف در روزهای اخیر در دیدار با برخی نمایندگان صحبتهایی در مورد اعضای ائتلاف سهگانه داشته و از جمله اینکه اعلام کرده آقای حداد عادل را در سطح ریاست جمهوری نمیداند. واکنش شما به چنین مطالبی چیست؟
هر روزی، مجموعهای از شایعات و اکاذیب، حول و حوش این ائتلاف منتشر میشود. این مطلبی هم که شما گفتید، خبرامروز است و خبر دیروز، یک دروغ دیگری بود و خبر پریروز یک دروغ دیگر. فردا هم باید منتظر شایعه دیگری باشیم. خیلی تلاش میشود این ائتلاف را مخدوش کنند و تصور میکنم این صحبتها هم از همین جا نشأت میگیرد.
در انتخابات مجلس نهم، شما که عضو شورای مرکزی جبهه متحد اصولگرایان بودید، تاکید زیادی بر لحاظشدن نظر روحانیت در جمعبندی نهایی کار اصولگرایان داشتید. الان درائتلاف سهگانه شما برای انتخابات ریاستجمهوری، جایگاه روحانیت کجاست؟
شما تعابیری را در سوال خودتان میآورید که از نظر من، هم درست است و هم میتواند منشأ سوءتفاهم باشد. در اینکه ما در این انقلاب از روحانیت جدا نیستیم شک نیست، اما این به آن معنا نیست که ما روحانیت را یک حزب میبینیم که بخواهیم آن را در انتخابات در کنار بقیه احزاب قرار داده و سهمی را به روحانیت بدهیم.
نه منظورم این است که الان تعامل شما با روحانیت و مشخصا با جامعتین چگونه است؟
ما سعی میکنیم در ارتباط با مقامات روحانی و علمای مبارزی مثل آیتالله مهدویکنی، آیتالله جنتی و آیتالله یزدی که آنها را از پیشگامان انقلاب و از یاران رهبر معظم انقلاب میدانیم، در هر مقطعی مشورت داشته باشیم و معیارها و ارزشهای مورد نظر آنها را رعایت کنیم. ولی نه آنها روی مصداق نظرمیدهند و نه ما وارد آن وادی میشویم.
با توجه به نزدیکشدن به انتخابات، فضای کشور رفتهرفته بازتر میشود و بعضا اظهارنظرها و موضعگیری های متفاوتی را شاهدیم که بعضی از آنها با واکنشهای زیادی روبهرو میشود. از جمله اینها میتوان به اظهارات آقای عسکراولادی در روزهای اخیر یا موضعگیریهای آیتالله هاشمی رفسنجانی اشاره کرد. نظر شما درباره این موارد بخصوص درباره مواضع آقای عسکراولادی چیست؟
من برای آقای عسکراولادی، احترام زیادی قائلم و ایشان را همیشه به عنوان برادر بزرگتر نیروهای انقلابی اصولگرا، تلقی کرده و میکنم، ولی با اظهارات اخیر ایشان موافق نیستم و با حفظاحترام، باید بگویم موضع بنده در این قضیه با موضع آقای عسکراولادی فرق میکند.
بعضیها اینگونه اظهارات را در چنین شرایطی، تلاش برای جلوگیری از تکصداییشدن کشور میدانند. آیا شما هم چنین دغدغهای دارید؟
در اینکه انتخابات نباید تک صدایی باشد شک نیست. ولی آقای عسکراولادی، خودشان چنین انگیزهای را مطرح نکردهاند و این تحلیل دیگران است. یعنی آقای عسکراولادی، انگیزه و مبنای ورود خودشان را به این مباحث، اصول دیگری اعلامکردهاند که البته آن اصول، مورد احترام ماست ولی در تشخیص مصداق ممکن است ما با آقای عسکراولادی، اختلاف نظر داشته باشیم.
آقای عسکراولادی در مصاحبههای خودشان اعلام کردند که میخواهیم انتخابات را به یک جشن ملی تبدیل کنیم.
بله، ایشان میخواهد وحدت را تحکیم کند و در آن شکی نیست. ایشان میخواهد جامعه را از تفرقه بیشتر حفظ کند. ما این انگیزه را تحسین میکنیم، ولی در مصداق، بحث داریم. البته همانطور که اشاره کردم ایشان پیشگام و پیشکسوت و جزو السابقونالسابقون هستند، ولی در این زمینه، بنده نظر دیگری دارم و فکر میکنم که مثل من هم کم نباشند.
بخشی از سوال قبلی من به مواضع اخیر آیتالله هاشمی رفسنجانی مربوط میشد. ایشان در ادبیاتشان، ترکیبی از صحبتهای خیلی روشن و مبهم استفاده میکنند. مثلا در جایی گفتند ما همیشه به عنوان یک کشور دموکراتیک شناخته شدهایم و باید تلاش کنیم انتخاباتی با استاندارد جهانی برگزار کنیم. این در حالی است که اگر ما دورههای گذشته انتخابات را مرور کنیم بعید است انتخاباتی را بیابیم که از نظر غربیها، استاندارد بوده باشد. به صورت کلی میتوان گفت در ادبیات ایشان از یک طرف بخصوص در موارد مربوط به رهبری و بحث وحدت، گونهای از اصولگرایی مشاهده میشود و از طرف دیگر هم بحثهای متفاوتی مطرح میشود. نظر شما در این زمینه چیست؟
بالاخره آقای هاشمی، همین است که میفرمایید.
یعنی همیشه همینطور بوده است؟
نخیر.
آیا احتمال میدهید در آستانه انتخابات، واگراییها مجددا نسبت به آقای هاشمی بیشتر شود؟
ما دلمان نمیخواهد چنین اتفاقی بیفتد، ولی احتمالش هست.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد