انسان با این فعالیتها که تا آن زمان برای جهان غریبه بود شروع به تاختن کرد. زمینها را زیر کشت برد، علفخواران بزرگ را شکار کرد و برای گوشتخواران بزرگ احترام ویژهای قائل بود. بعد از انقلاب کشاورزی و انقلاب صنعتی همه چیز برای حیات وحش دگرگون شد.
آنها زودتر منقرض میشدند و مشکلات بیشتری برای بقا داشتند. امـــروز سرعت انقراض گونهها بسیار زیاد است به طوری که بسیار از گونهها قبل از شناخته شدن منقرض میشوند.
دلایل انقراض به سه دسته کلی عوامل محیطی، عوامل ذاتی و عوامل انسانی تقسیم میشود. در بسیاری موارد انسان عوامل محیطی انقراض را تشدید میکند یا به وجود میآورد.
عوامل محیطی انقراض
اثر تغییر اقلیم در انقراض گونهها بسیار زیاد و علت بروز بسیاری مشکلات دیگر است. به طورکلی، زمانی که درجه حرارت و اقلیم بسیار سریع تغییر میکند، حفاظت از تنوع زیستی زمین غیرممکن است. اغلب گونهها شرایط آب و هوایی متغیر و فصول طولانی یا شرایط متغیر محیط را نمیتوانند تحمل کنند. در این شرایط بیشتر گونهها از بین میروند و مهمترین مساله گونههای باقیمانده، یافتن غذاست.
زمانی که محیط گرمتر میشود شرایط برای شیوع بیماریهای همهگیر مناسبتر میشود. گرمتر شدن محیط میتواند باعث شیوع مالاریا یا از بین رفتن اکوسیستمهای مرجانی شود. همچنین میتواند چرخهزیستی حشرات را مختل کند. تغییر اقلیم نتیجه غیرمستقیمی از فعالیتهای انسان است.
تغییر سطح دریا و جریانهای دریایی نتیجه ذوبشدن بیش از حد یخها در قطب و یخچالهای دائم در مناطق مرتفع است. ذوب شدن یخها، عمق، شوری و چگالی آب دریا را تغییر میدهد که ممکن است حیات دریایی بویژه اکوسیستمهای مرجانی را به خطر اندازد. با افزایش عمق، نور کمتری به بستر دریا میرسد و آب سردتر خواهد شد. این پدیده نتیجه غیرمستقیمی از فعالیتهای انسان است. تابشهای کیهانی و تابشهای خورشیدی از خارج جو زمین ناشی میشود.
فرضیهای وجود دارد که میگوید قرار گرفتن در معرض تابشهای کیهانی میتواند باعث تضعیف مخزن ژنی در گونهها شود. باران اسیدی میتواند بسیاری از گونههای آبزی را از بین ببرد. این پدیده زمانی رخ میدهد که جو حاوی مقادیر زیادی دیاکسید گوگرد یا دیاکسید نیتروژن باشد. باران اسیدی اسیدیته خاک و دریاچهها را تغییر میدهد.
این پدیده، در نتیجه فعالیتهای انسانی رخ میدهد. باران اسیدی خطر بزرگی برای گونههای رودخانهای و دریاچهای اطراف کلانشهرهای ایران نظیر تهران و اصفهان است. هر گونه مکانیسمهای دفاعی ویژهای برای مقابله با بیماریها دارد اما گاهی بیماریهای جدید باعث مرگ و میر جمعیتهای یک گونه میشود. اپیدمیها ممکن است منشاء انسانی یا طبیعی داشته باشد.
گونههای غیربومی گونههایی هستند که به یک قلمروی جدید وارد میشوند و زمانی از آنها به عنوان گونه مهاجم یاد میشود که آفت شوند و گونههای بومی را به چالش بکشند یا از بین ببرند.
بیشتر اوقات رقابت برای بقا بین دو گونه بومی و غیربومی به نابودی گونه بومی منجر میشود. معمولا گونه غیربومی به وسیله انسان به مناطق جدید منتقل میشود. نظیر بسیاری از گونههای اروپایی که به استرالیا وارد شدهاند.
عوامل انسانی انقراض
انسان با فعالیتهای خود گرمایش جهانی و آلودگیهای محیطی را تشدید میکند. در بسیاری از مناطق مردم بومی باورهای نادرستی نسبت به حیات وحش دارند که خود باعث شکار، کشتار، قربانیکردن و شکنجهکردن حیات وحش میشود.
به طور کلی، دو عامل شکار و تخریب زیستگاه در انقراض گونهها نقش مهمی دارد. مهمترین عامل انسانی انقراض گونهها تخریب زیستگاه است.
تخریب زیستگاه با افزایش جمعیت انسان بیشتر میشود. گرم شدن زمین و تغییر اقلیم، آلودگی، برداشت بیرویه گیاهان دارویی، برداشت از معادن و استفاده بیش از ظرفیت مراتع به عنوان چراگاه، همه عوامل تخریب زیستگاه محسوب میشود.
نابودی زیستگاه 86 درصد از پرندگان، 86 درصد از پستانداران و 88 درصد دوزیستان جهان را تهدید میکند. تجزیه زیستگاهها یا تکهتکه شدن توسط جادهها، گسترش شهرها و روستاها مقدمهای برای نابودی کامل آنهاست.
یکی دیگر از عوامل مهم تخریب زیستگاهها نشت نفت در اکوسیستمهای دریایی یا ساحلی است که به گونههای دریایی بویژه مرجانها آسیب جدی وارد میکند. یکی از بارزترین مثالها در مورد تخریب زیستگاه، احداث جاده روی دریاچه ارومیه و احداث سدهای زیاد در حوضه آبریز آن است.
به طور کلی، شکار میتواند افراد مستعد برای تولیدمثل را از جمعیت یک گونه حذف کند. شکار چه به صورت قانونی و چه غیرقانونی سرعت انقراض را افزایش میدهد اگر تراکم کم یا جمعیت کوچک باشد.
شکار قانونی به خودی خود به معنای معقول بودن آن نیست زیرا ممکن است شکار یک جمعیت کوچک از خرس در یک کشور مجاز باشد که به سیاست آن کشور مرتبط است.
یکی از مثالهای بارز انقراض مدرن به دلیل شکار و کشتار توسط انسان، انقراض دودو در جزیره موریس (Mauritius) است.
در ایران نیز به دلیل شکار بیرویه بسیاری از پستانداران علفخوار نظیر آهوی ایرانی، جبیر، کل و بز، قوچ و میش و گوشتخوارانی نظیر خرس و پلنگ به صورت محلی منقرض شدهاند.
عوامل ذاتی انقراض
کمیاب بودن گونه، مهاجرت کردن یا نکردن، تخصصی بودن یا نبودن، نوسانات جمعیتی، وضع تغذیه و سازگاریهای تغذیه، طول عمر و توانایی تولیدمثل همه از عوامل ذاتی یا درونی انقراض گونهها محسوب میشود. کمیاب بودن گونه، خطر انقراض را برای آن بیشتر میکند.
گونهای که تراکم (تعداد در واحد سطح یا حجم) پایین ولی در عوض پراکندگی وسیع دارد زودتر کمیاب و در نهایت زودتر منقرض خواهد شد. گونهای که میتواند مهاجرت کند، در واقع میتواند از عامل تهدید دور شود دیرتر منقرض میشود. این مساله در مورد پرندگان و پستانداران مهاجر مصداق دارد.
همچنین مهاجرت کردن و وارد شدن به یک جمعیت جدید و تولیدمثل در آن باعث تقویت مخزن ژنی آن جمعیت میشود.
گونههای تخصصی مانند گونههایی که فقط در یک زیستگاه زندگی میکنند نسبت به گونههایی که در چند زیستگاه زندگی میکنند بیشتر در خطر انقراض قرار میگیرند. همچنین گونههایی که نوسانات جمعیتی شدید دارند یا تعداد نوزادان آنها کم است، از گونههایی با جمعیت پایدار یا تعداد نوزادان زیاد زودتر منقرض میشوند.
انقراض و انواع آن
انقراض پدیدهای غیرقابلانکار، طبیعی و قابلتوجه است. این پدیده در صد سال اخیر نظر بسیاری از جانورشناسان، گیاهشناسان و زیستشناسان حفاظت، پژوهشگران، فعالان محیطزیست و کارشناسان حیات وحش را به خود جلب کرده است.
انقراض زمانی رخ میدهد که آخرین فرد یک گونه میمیرد. انقراض میتواند به سه صورت محلی، منطقهای یا جهانی اتفاق بیفتد. اگر گونهای در یک ناحیه کوچک نظیر یک جزیره از بین برود، دچار انقراض محلی شده و اگر در یک ناحیه وسیعتر نظیر استان یا یک کشور منقرض شده باشد، انقراض در مقیاس منطقهای رخ داده است. اگر گونهای در تمام محدوده پراکندگی خود از بین برود، آن گونه دچار انقراض جهانی شده است.
سرعت انقراض گونهها در سالهای اخیر حدود هزار برابر سرعت طبیعی آن است و این سرعت میتواند نابودگر حیات در بسیاری از مناطق زمین باشد. برای برخی گروههای موجودات زنده سرعت انقراض تا 11 هزار برابر افزایش داشته است که بسیار تکاندهنده است.
نوع دیگری از انقراض، انقراض کاذب است که پدیدهای نامحسوس و قابل تامل است. انقراض کاذب (Pseudoextinction) معنای متفاوتی دارد و به انقراض در طول تکامل اشاره دارد. به این معنا که وقتی یک گونه به دو گونه مجزا تکامل مییابد، گونه اولیه یا گونه مادر یا جد آن از بین میرود که به انقراض کاذب معروف است.
فراوانی نسبی انقراض حقیقی و انقراض کاذب در تاریخ تکاملی هنوز ناشناخته است. همچنین نمیدانیم کدامیک بیشتر رخ دادهاند. انقراض تودهای نوع دیگری از انقراض و نسبتا نادر است.
انقراض تودهای (Massextinction) انقراض همزمان گونههای حیاتوحش است که میتواند حیات روی زمین را کاهش دهد.
علی ترک قشقایی - جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد