حس اولیه خجالت، همگانی است و ممکن است از آن به عنوان یک راهکار برای کنار آمدن و رویارویی با شرایط جدید اجتماعی استفاده شود. خجالت ترکیبی از احساسات مختلف است؛ احساساتی مانند ترس و علاقه، تنش و آرامش و....
در هنگام خجالت، ضربان قلب و فشار خون فرد افزایش مییابد. کسی که رو در روی فرد خجالتی قرار دارد، این کمرویی را از برگرداندن نگاه و یا زل زدن به سمت پایین و کم حرفی و توداری او متوجه میشود. طرز صحبت کردن یک آدم خجالتی معمولا آرام، لرزان و مردد است. بچههای کوچک و کمرو دو الگوی رفتاری مشخص دارند؛ نگرانی و احتیاط و همچنین عدم مشارکت در فعالیتهای اجتماعی.
اینگونه کودکان معمولا بازیهای فردی را ترجیح میدهند و کمتر علاقهای به فعالیتهای اجتماعی و دسته جمعی دارند. با این راهکار در حقیقت آنها با نگرانیها و استرسهای خجالت کشیدن در جمع مقابله میکنند.
بچههای کمرو و خجالتی، در برخی مراحل خاص زندگی آسیبپذیرترند. خجالت توأم با ترس در بین نوزادان نسبت به افراد غریبه و نا آشنا دیده میشود و خجالت و کمرویی توأم با احساس دستپاچگی بهطور معمول در سنین 4 تا 5 سال بروز میکند.
در چه شرایطی بچهها احساس خجالت میکنند؟
شرایط اجتماعی جدید و رویارویی با افراد غریبه دلیل اکثر خجالتها و کمروییهاست. بویژه اگر فرد خجالتی، فکر کند که مرکز توجه دیگران قرار گرفته است.
یکی از دلایل خجالت کشیدن بچهها ممکن است حس رقابت در مدرسه باشد. این حالت برای برخی بزرگسالان در محل کار نیز پیش میآید.
در مورد کودکان، نقش والدین بسیار مهم است به طوریکه متخصصان معتقدند والدینی که دائم به بچهها یادآوری میکنند که دیگران چه فکری نسبت به آنها میکنند یا به کودکان خود استقلال کمی میدهند، باعث ایجاد حس خجالت و کمرویی در بچهها میشوند.
چرا بعضی از بچهها خجالتیترند؟
محققان هم ذات بچهها و هم شیوه تربیتی آنها را در این امر دخیل میدانند. بعضی از بچهها ذاتا خجالتی هستند، آنها بیشتر از سایر بچهها در شرایط اجتماعی جدید، دچار نگرانی و خجالت میشوند.
بعضی از جنبههای خجالت نیز اکتسابی هستند. سابقه فرهنگی خانواده و محیط خانوادگی، الگوهایی را برای روابط اجتماعی به کودک میآموزند. به عنوان مثال تحقیقات نشان میدهند بچههای چینی در مهد کودکها خجالتیتر از نژاد سفیدپوست هستند و کودکان سوئدی بیش از کودکان آمریکایی خجالت میکشند.
همچنین والدین به اشتباه تصور میکنند با بر چسبهایی مانند خجالتی بودن (که برخی مواقع تا حد تمسخر پیش میرود) میتوان بچهها را تشویق به فعالیتهای اجتماعی کرد. آنها باید با زبانی خوش و با کلام بچهگانه، کودکان را راضی کنند تا در فعالیتهای اجتماعی شرکت نمایند.
مدارکی نیز مبنی بر تأثیر و اهمیت وراثت و خصوصیات ذاتی در بروز خجالت و کمرویی وجود دارد. در حقیقت، وراثت نقش مهمی در خجالتی بودن بچهها دارد.
در تحقیقات انجام گرفته بچههای خجالتی تفاوت عمدهای با بچههای غیر خجالتی داشتهاند. از جمله آنها تعداد ضربان قلب بالاتر و پایدارتری دارند. این تحقیقات به ما میگویند، از سن 2 تا 5 سالگی، کودکان خجالتی، شروع به برخوردهای توأم با خجالت و کمرویی با همسالان خود و بزرگترها میکنند.
علی رغم تمام موارد ذکر شده، بیشتر تحقیقات بیان کننده این امر هستند که عوامل وراثتی تنها بخش کوچکی از افراد را تحتالشعاع قرار میدهند. بچههای زیادی بودهاند که علیرغم داشتن زمینه وراثتی توانستهاند با خجالتی بودن خود همراه با سعی و تلاش پدر و مادرشان کنار بیایند.
چه زمانی خجالتی بودن مشکل محسوب میشود؟
گفتیم که خجالت یک پاسخ طبیعی به شرایط اجتماعی جدید است. با داشتن احساس خجالت و خجالت کشیدن، کودکان به صورت موقت خود را از شرایط محیط جدید دور میکنند و احساس میکنند بر شرایط جدید کنترل دارند. البته وقتی که بچهها تجربه آشنایی با افراد جدید و نا آشنا را پیدا میکنند، خجالت آنها کاهش مییابد.
بچههای خجالتی ممکن است به هنگام بازی از طرف همسالان خود نیز به حاشیه رانده شوند و به آنها توجهی نشود و به همین دلیل شانس کمی برای بهبود و رشد مهارتهای اجتماعی خود دارند. بچههایی که خجالتی رشد میکنند و وارد مرحله بزرگسالی میشوند معمولا از همسالان خود منزویتر بوده و دوستان صمیمی کمتری دارند.
افراد خجالتی از نظر همسنوسالان خود به عنوان افرادی دیده میشوند که کمتر رفتاری دوستانه دارند. همچنین بچههای خجالتی در سنین مدرسه کمتر دوست پیدا میکنند و بیشتر ترجیح میدهند که تنها باشند. به همین دلیل این بچهها در بازیهای دسته جمعی نیز مهارت کمتری دارند که این موضوع نیز باعث کنار گذاشته شدن آنها از سوی هم کلاسیها میشود.
راههای کمک کردن به کودک خجالتی
برای کمک به این بچهها، یکی از گامهای اولیه این است که سعی کنید کودک را کامل و درست بشناسید و نسبت به علائق و احساسات او حساس باشید. از این طریق میتوانید با کودک خود رابطه برقرار کنید و نشان دهید که به او احترام میگذارید. این مساله باعث میشود که کودک در برابر شما مطمئنتر باشد و کمتر خود را معذب ببیند.
گام بعدی، افزایش اعتماد به نفس او است. بچههای خجالتی نسبت به خودشان حسی منفی دارند و احساس میکنند که مورد پذیرش نیستند.
باید مهارت بچههای خجالتی را افزایش داد و استحکام بخشید. از این طریق، حس استقلال آنها بیشتر میشود. برای موفقیت در این مسیر فراموش نکنید که باید بیشتر و بیشتر آنها را مورد تحسین قرار دهید. همیشه به یاد داشته باشید، بچههایی که نسبت به خودشان حس خوبی دارند، معمولا خجالت نمیکشند.
گام سوم، مهارتهای اجتماعی او را بهبود بخشید. بچهها را تشویق کنید تا برنامههای اجتماعی بیشتری داشته باشند حتی اگر فقط بازی باشد. بسیاری از روانشناسان معتقدند که باید به کودکان لغات و جملاتی را که در روابط اجتماعی مورد استفاده قرار میگیرند و همچنین مهارتهای زندگی اجتماعی را آموزش داد.
بازیهای دو نفره به کودک کمک میکند تا راحتتر بتواند با این مشکل روبرو شود و جسارت او را افزایش میدهد. همچنین بازی کردن با گروههای جدید همسالان کمک میکند تا آنها بیشتر و بهتر ارتباط برقرار کنند.
یک گام دیگر؛ به کودک اجازه دهید تا کمکم با شرایط جدید کنار بیاید. وارد کردن کودک با اجبار به شرایط جدیدی که از آن هراس دارد، چاره ساز نبوده و کمکی به بهبود مهارتهای اجتماعی او نمیکند. به جای این کار، شما باید به او کمک کنید تا هنگام ورود به یک جمع جدید، احساس امنیت داشته باشد. همچنین برای وارد شدن به شرایط جدید و ایجاد ارتباطات جدید، به شیوهای که خود باید بیابید، او را به این روابط علاقهمند کنید.
به یاد داشته باشید که خجالت و کمرویی برخوردی کاملا بد و منفی نیست. لازم نیست همه کودکان مرکز توجه قرار بگیرند. در ضمن فراموش نکنید که ویژگیهایی نظیر آرامش و فروتنی نکات مثبت افراد خجالتی هستند.
و نکته آخر آنکه، تا جایی که کودک بیش از حد تحملش ناراحت نباشد یا از طرف دیگران طرد نشود، لازم نیست اقدامی در مورد حس خجالت او انجام شود. اما در هر شرایطی، لازم است که با کودک خود دوست باشیم؛ آن چنان دوستیای که او در کنار ما احساس امنیت و آرامش و آسایش کند.
منبع: چاردیواری
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد