زنان چرا به جنایت دست می‌زنند؟

فرار خونین از تنگنا

سه ضربه زدم. فقط سه ضربه. هدی اشک می‌ریزد و اعتراف می‌کند. او شوهرش را کشته است؛فجیع و بیرحمانه: از دستش خسته شده بودم. اذیتم می‌کرد مشروب می‌خورد و از خود بی‌خود می‌شد بعد بدرفتاری می‌کرد. دیگر طاقت نیاوردم. هدی که توسط کارآگاهان پلیس آگاهی استان کردستان دستگیر شده است برای قتل شوهرش از پیش نقشه کشید و ابتدا او را با قرص‌های خواب‌آور بی‌هوش کرد و سپس با ضربات کلنگ به قتل رساند. اکثر زنانی که به اتهام قتل در زندان هستند، شوهر خود را هدف خشونت‌شان قرار داده‌اند و در واقع همسرکشی رایج‌ترین جنایت زنانه محسوب می‌شود.
کد خبر: ۵۴۷۳۳۰

زهرا ـ الف زن دیگری است که او نیز شوهرش را کشته و پرونده‌اش در مراجع قضایی تهران در حال رسیدگی است. او می‌گوید: چند بار به فکرم رسید طلاق بگیرم اما نتوانستم این کار را انجام بدهم، هم شوهرم راضی به جدایی نبود و هم این‌که خانواده خودم مخالفت می‌کردند. روز حادثه دوباره با شوهرم دعوایم شد. او شروع به کتک زدنم کرد. چاقویی روی زمین بود که داشتم با آن سبزی خرد می‌کردم آن را به طرفش گرفتم تا بترسد و عقب برود اما نفهمیدم چه شد چاقو در بدنش فرو رفت.

اگرچه هدی و زهرا خودشان دست به قتل زده‌اند، اما در بیشتر موارد زنان فقط پشت پرده جنایت‌ها می‌ایستند و اجرای سناریوی خونینی را که طراحی کرده‌اند تماشا می‌کنند. آنان نقش اصلی را در این سناریو به مردانی اجیر یا اغفال شده می‌سپارند. زنی که در استان سیستان و بلوچستان شوهرش را به قتل رسانده، در اعترافات خود گفته است: از رفتارهای شوهرم ذله شده بودم. او بداخلاق بود و مرتب کتکم می‌زد و من چاره‌ای جز سکوت نداشتم تا این‌که پسری به خواستگاری خواهرم آمد او عاشق خواهرم بود و می‌گفت اصلا نمی‌تواند زندگی بدون او را تحمل کند ولی من با ازدواج‌شان مخالفت و کاری کردم آن پسر تقریبا ناامید شود. خواستگار خواهرم حاضر بود هر شرطی را قبول کند تا من از مخالفت دست بردارم. درنهایت شرط خودم را گفتم و توضیح دادم باید شوهرم را بکشد تا بتواند به خواسته‌اش برسد آن پسر هم قبول کرد و روز حادثه به خانه ما آمد و بعد از کشتن شوهرم با چاقو فرار کرد بعد من با پلیس تماس گرفتم و به دروغ گفتم دو سارق که نقاب به صورت داشتند وارد خانه‌مان شدند و بعد از قتل فرار کردند.

نرگس‌ـ ب زن دیگری است که نقشه قتل شوهرش را طراحی و با کمک مرد دیگری اجرا کرد او اگرچه اکنون اتهامش را رد می‌کند و منکر دست داشتن در جنایت می‌شود، بعد از دستگیری توسط کارآگاهان پلیس آگاهی شهریار در اعترافات اولیه‌اش گفته بود: چون با شوهرم اختلاف داشتم به زنی که از دوستانم بود وضع مالی خوبی نداشت گفتم حاضر هستم برای کشتن مردی که مزاحمم می‌شود پول خوبی بدهم آن زن هم با شوهرش صحبت کرد و بالاخره قرار شد آن مرد قتل را انجام بدهد. البته او در جریان کار متوجه شد هدف اصلی، شوهر من است اما باز هم مخالفتی نکرد من دو میلیون تومان به وی پرداخت کردم و قرار شد بعد از اتمام کار چهار میلیون تومان دیگر هم بدهم روز حادثه آن مرد شوهرم را به بهانه‌ای به خارج از شهر کشاند و با شلیک گلوله کشت.

این فقط شوهران نیستند که قربانی جنایت‌های زنانه می‌شوند گاه خشم افسارگسیخته زنان متوجه فرزندان‌شان می‌شود. بنابر آمار بعد از ناپدری و پدر، مادران بیشترین سهم را در قتل کودکان دارند. معصومه زنی بیست و یک ساله است که دختر دو ساله خود را به قتل رسانده و جنازه او را مخفیانه دفن کرده بود. راز این زن زمانی فاش شد که با مراجعه به پلیس ادعا کرد کودکش مفقود شده است. معصومه می‌گوید: من از شوهرم جدا شده‌ام و خودم توانایی نگهداری از فاطمه را نداشتم برای همین به شوهرم گفتم او بچه را پیش خودش ببرد اما قبول نکرد. روز حادثه بچه را پیش پدرش بردم تا شاید بتوانم فاطمه را همانجا بگذارم اما همسر سابقم باز هم قبول نکرد بچه را نگه دارد. وقتی در خیابان بودیم فاطمه شروع به گریه و زاری کرد. یک لحظه کنترل خودم را از دست دادم و چند ضربه محکم به سر و صورتش زدم و بعد فهمیدم او نفس نمی‌کشد. بعد از آن جنازه را به شهر خودمان در شمال کشور بردم و در قبرستانی متروک دفن کردم بعد دوباره به تهران برگشتم و مدعی شدم فرزندم گم شده است.

زن دیگری که در تهران پسر دبستانی خود را به قتل رسانده است، توضیح می‌دهد:آن روز پسرم به مدرسه نرفته بود. من هم اعصابم به هم ریخته بود وتحمل هیچ سر و صدایی را نداشتم. از بازی‌ها و شیطنت‌های پسرم کلافه شدم و بعد نفهمیدم چه طور شد او را به اتاق خواب بردم و رختخواب‌ها را رویش ریختم. مدتی بعد متوجه شدم پسرم خفه شده است. بعد با شوهرم تماس گرفتم و گفتم پسرمان بدحال شده و سریع خودش را برساند. با هم پسرم را به بیمارستان بردیم و آنجا گفتند دیگر کاری نمی‌شود کرد.

اعظم زنی از استان اردبیل است که به اتهام قتل در زندان به سر می‌برد. او می‌گوید: شوهرم از زن اولش جدا شده بود و با پسر چهار ساله‌اش زندگی می‌کرد. وقتی ما ازدواج کردیم چاره‌ای نداشتم جز این‌که آن بچه را هم تحمل کنم. بعد از مدتی اختلافات من و شوهرم شروع شد و برای انتقام گرفتن از او بچه‌اش را کشتم بعد هم فرار کردم. می‌خواستم از کشور خارج شوم که گیر افتادم.

جنایت‌های زنانه انواع دیگری هم دارد اما اکثر آنها خانوادگی است. سحردختر جوانی است که به اتهام قتل پدرش به قصاص محکوم شده است. او می‌گوید: پدرم با ازدواج من مخالف بود و هیچ دلیل منطقی هم نداشت می‌دانستم مادرم هم با پدرم مشکل و اختلاف دارد برای همین به او پیشنهاد دادم پدرم را بکشیم و او هم قبول کرد روز حادثه در غذای پدرم داروی خواب‌آور ریختیم و بعد مادرم چهار ضربه و من 41 ضربه به پدرم زدم و او را کشتیم.

مونا نیز در استان فارس خواهرش را به قتل رسانده است. او توضیح می‌دهد: فهمیده بودم خواهرم با پسری غریبه رابطه دارد چند بار به او تذکر داده بودم اما توجهی نکرده بود برای همین هم تصمیم گرفتم او را بکشم. چون خواهرم آبروی خانوادگی ما را به باد داده بود و باید به سزای عملش می‌رسید.

هرچند آمار دقیقی از نسبت مردان قاتل به زنان جنایتکار وجود ندارد، اما مروری ساده بر اخبار منتشر شده و پرونده‌هایی که در اختیار محاکم قضایی قرار می‌گیرد، نشان‌دهنده آن است که هنوز آمار قتل‌های به وقوع پیوسته توسط زنان اندک و ناچیز است ولی با ریشه‌یابی همین جنایت‌ها و موشکافی پرونده‌های موجود می‌توان عوامل زمینه‌ساز در جنایت‌های زنان را تشخیص داد و برای رفع و از بین بردن آنها اقدام کرد.

نمای دور

زنان قاتل در جهان

جنایت‌های زنانه در همه کشورهای جهان دیده می‌شود. زنی چهل و سه ساله که دو کودک یازده ماهه و پنج ساله خود را در اسپانیا کشته است بعد از دستگیری در اعترافاتش گفت: شوهرم به زندان افتاد و من می‌ترسیدم دادگاه به‌ خاطر وضع مالی‌ام بچه‌ها را از من بگیرد. برای همین تصمیم به قتل آنها گرفتم. من عاشق بچه‌هایم بودم و نمی‌خواستم از آنها دور‌شوم.

زنی بیست و هشت ساله نیز در آلمان پنج‌ قلوهایش را دقایقی بعد از تولد کشت. او بعد از دستگیری به پلیس گفت: من دو بچه دیگر هم دارم و فکر کردم از عهده تامین مخارج پنج‌ قلوها برنمی‌آیم به همین دلیل قبل از آن که همسرم از موضوع مطلع شود آنان را به قتل رساندم.

زن جوانی نیز که در تگزاس آمریکا مردی را به قتل رسانده است، می‌گوید: من با این مرد دوست بودم و مدتی طولانی با هم زندگی می‌کردیم اما این اواخر دچار اختلاف شده بودیم و احساس می‌کردم وقت آن رسیده است هرچه زودتر از هم جدا شویم ولی او قبول نمی‌کرد. رفتارهایش برایم آزاردهنده بود برای همین شب حادثه بعد از جرو بحثی مفصل با کلتی که برای خودش بود و آن را در کشوی اتاق خواب می‌گذاشت وی را به قتل رساندم. بعد هم به پلیس تلفن زدم و موضوع را گفتم. من زمان قتل واقعا شوکه بودم و نمی‌فهمیدم چه کار می‌کنم.

برداشت اول

مثلث فرد، خانواده و جامعه

کاظم بیرجندی ـ آسیب‌شناس اجتماعی

هرگز نمی‌توان به این سوال که زنان چرا دست به قتل می‌زنند پاسخی دقیق و قطعی داد چرا که به تعداد انسان‌های روی زمین، شرایط متنوع، انگیزه‌های متفاوت و زمینه های رفتاری گوناگون وجود دارد. به عبارتی آن‌طور که نقل شده همه آدمیان به هم شبیه هستند چراکه ویژگی‌های مشترکی دارند. برخی از آدم‌ها فقط به هم شبیه هستند چون شرایط یکسانی را تجربه کرده‌اند و هیچ انسانی به دیگری شبیه نیست زیرا هر شخصی اوضاع خانوادگی، فردی و... منحصر به فردی دارد. با وجود این می‌توان با تقسیم‌بندی کلی‌تری به این سوال جواب داد. زنان به‌دلیل شرایط روحی و روانی و همچنین توان جسمانی خود معمولا کمتر به رفتارهای خشونت‌آمیز می‌اندیشند یا لااقل می‌توان گفت کمتر دست به چنین اعمالی می‌زنند. بنابراین وقتی چنین رفتاری از زنی سر می‌زند سه ریشه اصلی دارد. یکی از آنها شرایط روانی فرد است. تجربه نشان داده بسیاری از زنان قاتل از انواع اختلالات شخصیتی رنج می‌برند البته شاید میزان اختلال آنها به حد جنون نباشد اما همان مقدار از بیماری در عملکرد آنها تاثیر داشته است.

دلیل دوم به خانواده باز می‌گردد معمولا زنانی دست به رفتارهای خشن می‌زنند که در خانواده از حقوق طبیعی خود محروم شده‌اند و این اتفاق را بیش از همه در خانواده‌های مردسالار شاهد هستیم. این زنان چون نمی‌توانند برای خواسته‌های خود پاسخی مناسب پیدا کنند و همیشه سرکوب شده‌ و به آنان فهمانده شده است حقی برای اعتراض یا مطالبه خواسته‌شان ندارند بتدریج به سمتی می‌روند که با حرکتی تکانه‌ای و انفجاری خود را از قید و بندهای خلاف منطق و حتی قانون و عرف خلاص کنند.

دلیل سوم هم بی‌شک اجتماعی است. اگر در جامعه شرایط لازم مهیا باشد تا زنان بتوانند حقوق خود را پیگیری کنند و تحت حمایت قرار بگیرند، آمار این قتل‌ها کم می‌شود. از طرفی جامعه وظیفه دارد شهروندان را برای زندگی اجتماعی و خانوادگی آماده کند و مهارت‌های لازم را به آنها یاد بدهد این کار از طریق رسانه‌های جمعی انجام می‌شود و به نظر می‌رسد کم‌کاری‌هایی در این حوزه انجام شده است.

برداشت دوم

اختلالات روانی در زنان قاتل

عاطفه کشاورزی ـ روان‌شناس

هر قتلی را در دو زیرگروه اتفاقی یا با تصمیم می‌توان جای داد. در این بین زنان به غیر از موارد فرزندکشی غالبا با تصمیم قبلی دست به جنایت می‌زنند و کمتر شاهد قتل‌های اتفاقی توسط آنان هستیم. همین موضوع نشان می‌دهد آنها قبل از اجرای قتل، مدت‌های طولانی به این موضوع اندیشیده‌اند و پیش از آن نیز برای از بین بردن مشکلات خود راه‌های دیگر را سنجیده‌ اما به نتیجه نرسیده‌اند. بنابراین زنان معمولا در شرایطی دست به قتل می‌زنند که فشارهای شدید عصبی به اختلال رفتاری در آنان منجر شده است. خشم افسارگسیخته را در بسیاری از این زنان می‌توان تشخیص داد. آنان به محض ارتکاب جنایت و تخلیه هیجان خود احساس گناه و پشیمانی می‌کنند. همین نشان می‌دهد رفتار آنها در تفکری ناسالم ریشه دارد که خود آن ناشی از شرایطی است که به فرد تحمیل شده است. در بسیاری از موارد وقتی زنان دچار اضطراب‌های شدید، بدبینی، پرخاشگری، اختلال در خواب، احساس نارضایتی از خود و... می‌شوند اگر بموقع به روانپزشک و روان‌شناس مراجعه کنند مشکل آنها کنترل و درمان می‌شود و هرگز کار به ارتکاب قتل نمی‌رسد اما متاسفانه فرهنگ کمک گرفتن از روان‌‌درمانگر در کشور ما هنوز آن‌طور که باید و شاید جا نیفتاده است. مورد بعدی وقوع فرزندکشی است. اکثر مادران قاتل بدون برنامه‌ریزی قبلی و تحت تاثیر هیجانی کنترل نشده فرزند خود را به قتل می‌رسانند که چنین رفتاری نیز از همان اختلالات روانی نشات می‌گیرد و می‌توان آن را پیش از وقوع حادثه‌ای غیرقابل جبران درمان کرد. باید توجه داشت منظور از این تحلیل این نیست که چنین زنانی حتما بیمار روانی هستند بلکه مقصود این است که اکثر قریب به اتفاق آنان به صورت طیفی از درجاتی از اختلال برخوردارند. از سوی دیگر بسیاری از شوهرکشی‌ها در پی مشکلات طولانی مدت خانوادگی به وقوع می‌پیوندد که با زوج‌درمانی می‌توان بسیاری از این مشکلات را حل کرد و اگر هم راه چاره‌ای برای حفظ زندگی مشترک وجود نداشته باشد مشاور می‌تواند در فرآیند طلاق به زوجین کمک کند تا چنین حوادثی رخ ندهد.

زهرا الیاسی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها