مجردها باید برای تحمل بهتر تنهایی، مهارت‌های زندگی دوران مجردی را بیاموزند

دنیای گول‌زننده تجرد

ما مخلوقاتی هستیم که با یکدیگر ارتباط داریم. همه انسان‌ها به صورت اجتماعی زندگی می‌کنند و اکثر افراد دنبال تماس و ارتباطات اجتماعی هستند. با وجود این، امروزه در دنیای اطراف ما افرادی هستند که تنها زندگی می‌کنند و بزرگ‌ترین دسته آنان افراد مجردی هستند که ازدواج نکرده‌اند. باقی نیز شامل افراد مجردی است که طلاق گرفته یا بیوه شده‌اند. شما به عنوان یک فرد مجرد در هر دسته‌‌ای که جا داشته باشید، می‌خواهید افراد مهم زندگی‌تان دوست‌تان داشته باشند، متقابلا نیز افرادی خواستار عشق و حمایت شما هستند. در واقع ابراز و دریافت حمایت در کانون نیازهای عاطفی فرد مجرد قرار دارد و احساس خوشبختی او از این راه حاصل می‌شود. با وجود این، یک فرد مجرد لازم است برخی مهارت‌های زندگی خاص دوران تجرد را بیاموزد تا بتواند فشارهای زندگی را در تنهایی بهتر تحمل کند و با داشتن نگرش درست درباره تجرد خود از باورهای غلط پرهیز کند و هر نوع شکست و ناکامی را به تجردش نسبت ندهد.
کد خبر: ۵۵۵۷۵۸

ترس از تجرد

معمولا افراد زیادی وجود دارند که به دلیل ترس و هراس از تجرد، رابطه‌ای رقت‌انگیز و حتی آمیخته با سوءرفتار و سوءاستفاده را ادامه می‌دهند. ترس از مشکلات مالی، پیداکردن فردی دیگر، شرمندگی از دربه‌دری و از دست‌دادن پایگاه اجتماعی برخی از دلایلی است که باعث می‌شود فرد یک عمر به رابطه‌ای ناخوشایند و حتی خطرناک تن بدهد. در واقع اگر برای تجرد هراسی علاجی پیدا شود و ترس افراد از تنهایی بریزید و به تبع آن روابط بد و ناخوشایند خود را قطع کنند، آمار طلاق افزایش چشمگیر موقت خواهد داشت، اما دیری نمی‌گذرد این افزایش آمار طلاق تا حد زیادی و برای همیشه فروکش کرده و به زیر حد قبلی می‌رسد، چرا که از آن پس طرفین نه بر اثر ترس، بلکه از روی میل، زندگی خود را از سر می‌گیرند؛ خواه با همسر قبلی خود یا با همسر جدیدشان.

گرچه بسیاری آزادی و حق انتخاب را بهترین فایده تجرد دانسته‌اند، اما احساس تنهایی و انزوا بدترین ضرر تجرد از نظر بسیاری از افراد محسوب می‌شود. به عبارت دیگر، حق انتخاب و آزادی و تمام فواید خودخواهی سالم جزو عواقب خوب تجرد هستند (البته اگر افراد مجرد بتوانند از آنها بخوبی بهره ببرند) اما تجرد مثل هر چیز دیگری هزینه‌ای دارد که برای بسیاری همان احساس تنهایی است. به همین دلیل شناخت این احساسات و نحوه غلبه بر آنها حائز اهمیت است. وقتی افراد مجرد، خود را آماده کردند که چطور از فواید مجردبودنشان حداکثر بهره و استفاده مفید را ببرند، آن‌گاه فردی می‌شوند که می‌توانند از سبک زندگی مجردی خود و از تنها بودنش بهره ببرند.

معمولا افراد مجرد ـ‌ خواه افراد مطلقه یا افراد ازدواج‌نکرده‌ ـ درباره تنهایی خود شک و تردید‌هایی دارند که معمولا هم درست از آب درنمی‌آید و مانع تصمیم‌گیری درست و منطقی آنان نیز می‌شود. این موارد عبارتند از:

ـ می‌ترسیدم اطرافیان مرا طرد کنند یا با من رفتار بدی داشته باشند، اما فهمیدم واقعا هیچ نیازی به تائید یا رد آنان ندارم.

ـ دچار سندرم «بدون جنس مخالف هیچی نیستم» بودم، اما بعدها عزت نفسم زیاد شد و دیگر چنین احساس بدی ندارم.

ـ می‌ترسیدم بی‌پولی را نتوانم تحمل کنم.

ـ همیشه با روی پای خود ایستادن مشکل داشتم و فکر می‌کردم آدم گوشه‌گیری خواهم شد.

ـ بین زندگی زناشویی و تجرد گیر کرده بودم.

ـ همیشه هنگام مشکلات به همسرم پناه می‌بردم تا جایی که فکر می‌کردم نمی‌توانم بدون او زندگی کنم.

ـ هرگز فکر نمی‌کردم بتوانم خودکفا شوم تا این‌که فهمیدم اگر بخواهم به زندگی ادامه دهم باید مستقل شوم و خودکفا باشم.

ـ از تغییر و تحول و ورود به مرحله جدید بیزار بودم.

ترس از احساس تنهایی

مجردها یا کسانی که دوباره مجرد شده‌اند، بیش از هر چیز خواهان رفع احساس تنهایی و انزوای خود هستند. این دو احساس اگرچه تا حدودی اجتناب‌ناپذیر است، ولی منحصرا جزئی از زندگی مجردی نیستند. احساس تنهایی همان‌طور که در مجردها رایج است، بین متاهل‌ها نیز وجود دارد، اما در اینجا یک فرق مهم وجود دارد و آن این است که چون متاهل‌ها همسری دارند که می‌توانند او را مسئول تنهایی «ناخوشایند» خود بدانند، گاهی اوقات نام دیگری چون ناکامی، نادیده گرفته‌شدن یا فاصله گرفتن را بر آن می‌گذارند، اما وقتی همسری در کار نیست، چاره‌ای ندارند جز آن که خود را به خاطر احساس نارضایتی خود سرزنش کنند. در حقیقت، بهترین راه‌حل برای رفع احساس تنهایی این است که اول نگرش‌های مولد احساس تنهایی خود را بشناسید و کنار بگذارید. این نگرش ممکن است شامل مواردی چون «ناخوشایند و نچسب هستید» یا «تا وقتی رابطه آرمانی پیدا نکنید، هرگز خوشبخت نخواهید شد» یا مواردی از این قبیل باشد. تا زمانی که چنین نگرش‌های منفی نسبت به خود دارید احساس تنهایی و انزوا می‌کنید. پس قبل از هر چیز به خودتان گوشزد کنید اتفاقات بد و ترسناک هم بالاخره می‌گذرد و تمام می‌شود. سپس سعی کنید به جای ترس با مسائل روبه‌رو شوید. تلاش کنید از آزادی و تنهایی خود حداکثر استفاده مفید را ببرید و آن را یکی از بهترین موهبت‌های زندگی خود تصور کنید. به جای آن که کیفیت را در مدت زمانی که باید با دیگران سپری کنید، جستجو کنید می‌توانید حضور خودتان را مغتنم شمرید. یاد بگیرید در تنهایی هم می‌توانید کارهای تعالی‌بخش زیادی انجام دهید. به‌عنوان مثال فکر‌کردن و خلق‌کردن، بازدید از نمایشگاه‌ها و موزه‌ها و فعالیت‌های هنری که به تنهایی می‌توانید انجام دهید، اگر مطالعه را دوست دارید می‌توانید در تنهایی خود غرق مطالعه شوید، برخی نیز فعالیت‌هایی چون باغبانی، مرتب‌کردن و تزئین، ورزش و رفتن به دل طبیعت و همچنین تفکر، تخیل، انجام کارهای خلاقانه و معنوی، نوشتن، نقاشی، درس‌خواندن و بسیاری از فعالیت‌های مفید را دوست دارند که می‌توانند خود را در آنها غرق کنند. پس به دنبال علایق خود باشید و زمان خود را پر کنید.

مکانیسم‌های دفاعی مورد استفاده مجردها

از آنجا که بعضی از احساسات دردناک هستند، ما هم مجهز به مکانیسم‌هایی هستیم که خود را مقابل آنان محافظت کنیم. مثلا پرخوری می‌کنیم، خود را در دام روابط نامناسب می‌اندازیم، بدرفتاری می‌کنیم یا به هر کسی که سر راه‌مان سبز می‌شود محکم می‌چسبیم یا مثل خیلی‌ها به آن عادت می‌کنیم. اگر اطرافیان نیز تعارف کنند و بگویند چقدر خوب از پس این شرایط برآمده‌اید، تعارفات آنان را می‌پذیریم و بعد در خلوت با خود می‌گوییم آیا واقعا چنین است؟ حس می‌کنید دیگر نمی‌توانید ادامه دهید. گویی دیگر تحمل این همه فشار را ندارید. کلمات ناامید و مایوس‌کننده نیز دیگر جزو کلماتی نیست که فقط در فرهنگ لغات آنان را ببینید، آنها جزئی از زندگی روزمره شما می‌شوند، اما اغلب آنچه ما علیه آن موضع دفاعی می‌گیریم، وقتی با آن روبه‌رو می‌شویم، آنقدرها هم وحشتناک نیستند. معمولا مکانیسم‌هایی که اغلب افراد مجرد از آن استفاده می‌کنند، عبارتند از:

ـ کار زیاد

ـ پرخوری

ـ بیرون‌رفتن زیاد

ـ زندگی خود را وقف دیگران کردن

ـ انکار‌کردن که البته زیاد به فرد صدمه نمی‌زند.

ـ خود را اسیر رابطه دیگری کردن

ـ تماشا‌کردن زیاد تلویزیون

ـ رژیم‌های وسواسی گرفتن

ـ ورزش‌کردن به طور وسواسی

به عنوان یک فرد مجرد سعی کنید به جای استفاده از مکانیسم‌های فوق، از ذهن مثبت خود استفاده کنید. مثلا جملات تاکیدی مثبت را ملکه ذهن خود کنید. جملات را به زبان حال بگویید انگار چیزی را که می‌خواهید و آرزو می‌کنید اتفاق افتاده است. جملات را به صورت مثبت با خود تکرار کنید. به خود بگویید «من دیگر جذب افراد غیرقابل دسترس نمی‌شوم.» برای هر عقیده منفی یک عقیده مثبت جایگزین کنید. هیچ‌گاه نگویید همه «مردها یا زن‌ها» بد هستند، بگویید «من افراد خوب را انتخاب می‌کنم» و عقیده داشته باشید روابط‌تان روز به روز بهتر می‌شود. به این ترتیب، وقتی بارها جملات مثبت را تکرار کنید، مطمئنا دست به کارهایی می‌زنید که تغییرات زیبا و دلخواهی را در زندگی شما به وجود می‌آورند. عقاید منفی را دور بریزید. خواسته‌های مثبت خود را بارها و بارها تکرار کنید. آنها را روی دیوار اتاق خواب خود بچسبانید. هنگام صرف غذا، در موقع رانندگی، در حمام و زمان پیاده‌روی آنان را تکرار کنید تا ملکه ذهن شما شوند و عقاید کهنه و باورهای قدیمی را به این وسیله دور بریزید.

به افراد مجرد توصیه می‌شود

ـ از برقرار‌کردن روابط ناموفق و غیرعملی اجتناب کنید و مراقب گزینه‌های نامناسبی که به شما پیشنهاد می‌شود یا شما به دیگران پیشنهاد می‌کنید، باشید. در این میان (گزینه‌ها)‌ افرادی می‌توانند اهل بدرفتاری باشند یا جزو کسانی باشند که نمی‌توانند یا نمی‌خواهند دنبال تعهد واقعی باشند. انتخاب با شماست.

ـ از آمادگی احساسی و هیجانی خود مطمئن شوید. اگر از قبل روابطی داشته‌اید که هنوز با آن مشغله ذهنی دارید پس برای یک رابطه ماندگار هنوز آماده نیستید. همچنین بدانید در هر مقطعی از زندگی یک نفر هست که به شما علاقه‌مند شود و به شما نیاز بیشتری داشته باشد تا شما به او. نباید فقط صرف نیاز طرف مقابل «درگیر» رابطه با وی شوید.

ـ روی ارزش‌های اصلی خود تمرکز کنید. به صفات، خصوصیات و رفتارهایی که طرف مقابل‌تان حتما باید داشته باشد فکر کنید. شاید صداقت، وفاداری،‌ قابل اعتماد بودن، دلسوزی و شوخ‌طبعی برای شما ارزشمند باشد.

ـ مراقب «سندرم یک روح در دو بدن» باشید. این یک حقیقت ریاضی است که هر چه شرایط شما برای پیدا‌کردن یک جفت «کامل» سفت و سخت‌تر باشد، افراد کمتری با شرایط شما تطبیق خواهند یافت، بنابراین باید زمان بیشتری را صرف پیدا‌کردن شخص مناسب کنید؛ پس مراقب باشید دچار این «سندرم» نشوید.

ـ ببینید آیا واقعا به یک رابطه جدید نیاز دارید و رابطه جدیدی را می‌خواهید و از خود بپرسید اگر الان رابطه دلخواه خود را داشتم، اوضاع چه فرقی می‌کرد؟ سپس به واکنش‌تان در برابر این سوال فکر کنید.

ـ هنگام مجردی هرگز این باور دردآور را که «راه‌حلی ندارید» دنبال نکنید. وقتی به این باور غلط پناه می‌برید نه‌تنها اوضاع بهتر نخواهد شد، بلکه رنج زیادی را به خود تحمیل می‌کنید، بخش عاقل‌وجود شما می‌گوید شما بدون وجود دیگری نیز زنده خواهید ماند و به زندگی ادامه خواهید داد و اگر باورهای غلط خود را درباره تجرد کنار بگذارید؛ حتی خوشحال‌تر، قوی‌تر و کامرواتر نیز خواهید شد! فراموش نکنید دنیای مجردها پر از افرادی است که شایان تحسین‌اند، مادران و پدران مجردی که برای حمایت از خانواده‌شان و تعلیم فرزندان‌شان کار می‌کنند، سزاوار بهترین درودها هستند؛ افرادی که با درد و رنج طلاق مبارزه می‌کنند و موفق می‌شوند روحیه مثبتش را حفظ کنند. افراد تنهایی که انرژی خود را در راه مثبتی به کار می‌گیرند و تمام هم و غم خود را برای دسترسی به اهداف بزرگ‌شان صرف می‌کنند سزاوار تحسین و ستایش هستند.

معصومه اسدی / جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها