زندگی در خوابگاه یا پانسیون، اغلب برای همه تجربه خوشایندی نیست و با آنچه در ذهن داریم بسیار متفاوت است.
گاهی انطباق با جمعی که هیچ شناختی از یکدیگر نداریم باعث میشود دچار مشکلاتی همچون افسردگی و انزواطلبی شویم.
به هرحال زندگی در خوابگاه ویژگیهایی دارد که برخی از آنها میتواند بسیار جذاب، سرگرمکننده، تفریحی و لذتبخش باشد، اما همیشه هم این گونه نیست.
اگر خوششانس باشید و هم اتاقیهایتان افرادی سازگار، همراه، دارای روحیه همکاری باشند، زندگی خوابگاهی شما بخوبی سپری میشود، اما مشکل این است که هر یک از دانشجویان در خانواده و شهری متفاوت و با فرهنگی خاص بزرگ شدهاند.
معمولا در دوران زندگی در خانه، کمتر کار خانه انجام دادهاند یا خرید و آشپزی کردهاند به همین علت زندگی تنهایی آن طور هم که تصور میکردند نیست و همین باعث سرخوردگی و ناراحتی آنها میشود.
امیرحسین جلالی، روانشناس و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی دانشگاه تهران معتقد است: مهم نیست تفاوت داشته باشیم، بلکه مهم است یاد بگیریم چگونه اختلافهایی را که بر اثر این اتفاقات به وجود میآیند برطرف کنیم. به همین دلیل مهارت حل اختلاف در این زمینه بسیار کمککننده و مفید است.
تجربه زندگی گروهی
کمتر کسی در مدرسه و خانواده یاد میگیرد که در جمع دوستان و همسنهای خود چگونه زندگی کند.
اغلب ما به انجام کارها به صورت فردی عادت داریم. شاید شما هم تجربه کار گروهی مانند درست کردن روزنامهدیواری در مدرسه را داشته باشید، اما معمولا بیشتر این گروهها نمیتوانند با هم کنار بیایند و خواسته خودشان را به جمع ترجیح میدهند.
جلالی در این باره میگوید:خانواده و مدرسه باید زندگی در گروه را به بچهها آموزش دهند و به آنها بیاموزند چگونه در یک جمع با مشورت یکدیگر کاری را از پیش ببرند.
وی تاکید میکند: اگر از کودکی تجربه کار گروهی و زندگی در جمع را داشته باشیم، در بزرگسالی امکان تطبیق بیشتری با محیط خوابگاه و دیگر محیطهایی که نیاز به همکاری گروهی دارید خواهیم داشت.
خطرات زندگی در جمع
ورود به دانشگاه و اقامت در شهری غریب، در کنار سختیهایش رویای زیبایی است. قبل از ورود به دانشگاه زندگی با همسالان، استقلال نسبی از خانواده و مواردی مشابه آن، رویای جذابی برای افراد میسازد؛ اما به گفته جلالی، محیط خوابگاه، پانسیون و محیطهای اجتماعی که جوانان دور هم جمع میشوند، هم فرصت است و هم تهدید.
وی ادامه میدهد: هماکنون گروههای مرجع که افراد باورها و تفکرات خود را از آنها میگیرند، تغییر کرده و تاثیر آنها بیشتراز گروههای سنتی گذشته مانند خانواده یا معلمان است.
این روانشناس میگوید: فرد از حضور در گروههای همسال احساس هویت میکند و به آن احساس تعلق دارد، زیرا باورها و عقایدشان همنوع است؛ اما همیشه هم این گونه نیست و ممکن است گروه خطراتی هم داشته باشد و الگوی رفتاری مثبت نداشته باشد. در این صورت حضور در آن نتایج منفی دارد. به گفته او، گاه در گروههای همسال عقاید و آدابی وجود دارد که افراد ناگزیرند برای ماندن در آن جمع به آن تن دهند که نمونه آن میتواند کشیدن سیگار یا استفاده از مواد مخدر باشد.
بنابراین زندگی در خوابگاه میتواند تجربه خوبی باشد، به شرط آنکه هم اتاقیها و گروهها، خطر و تهدیدی برای هم محسوب نشوند؛ زیرا خوابگاه دانشجویی، تنها محل استراحت دانشجو نیست، محلی است برای آموزش بیشتر دانشجو در تعامل با دیگر دانشجویان.
وی یادآور میشود:فرهنگ افراد متفاوت است و گاه برای حریم خصوصی هم احترام قائل نیستند، برای همین مشکلاتی را برای یکدیگر به وجود میآورند و گاهی سبب دعوا و نزاع در بین دانشجویان میشود و آسیب فراوانی را به آنها وارد میکند.
در کل جدایی از خانواده، وارد شدن از یک محیط سنتی و گاهی کوچک شهرستان به محیطی شهری و بزرگ و کمبود امکانات خوابگاه باعث ایجاد استرس و افسردگی میشود که در این صورت دانشجو حالت از خود بیگانگی دارد و گاهی برای برطرف کردن آن حتی به استعمال موادمخدر و سایر ناهنجاریها روی میآورد.
روح و روان در خوابگاه
معمولا دانشجویان خوابگاهی به دلیل کمبود فضای شخصی و دوری از فضای خانواده دچار استرس و فشار عصبی میشوند.
به هر حال دانشجویان با ورود به خوابگاه و آغاز زندگی جدید در مقابل خود شرایط جدیدی میبینند که موجب بروز واکنشهای متفاوتی در بین آنها میشود، عکسالعمل فرد در برابر این مسائل تاثیرات مثبت و منفی در زندگی آنها به دنبال دارد. برخی دانشجویان با درک کامل از شرایط جدید سعی بر آن دارند که خود را با آن منطبق کرده و از زندگی جدید به عنوان یک فرصت استفاده کنند و برخی دانشجویانی که توانایی سازگاری با محیط جدید را ندارند، واکنشهای منفی از خود بروز میدهند. براساس گفتههای این استاد دانشگاه هر تغییر در زندگی، در سن کم ممکن است از نظر روانی آسیب زننده باشد و قبولی در دانشگاه و دوری از خانواده و ورود به محیطی که هنجارهای متفاوتی دارد، ممکن است فرد را دچار بیماریهای روانی کند.
وی با بیان اینکه در چنین محیطهایی ممکن است بیماریهای نهفته در فرد مانند افسردگی بروز کند، ادامه میدهد: احساس دلتنگی، افت تحصیلی و منزوی شدن هم میتواند در چنین شرایطی بروز کند.
وی با بیان اینکه دانشجویان خوابگاهی به دلیل کمبود فضای شخصی و دوری از فضای خانواده دچار استرس و فشار عصبی میشوند، میافزاید: هنگامی که نوجوان وارد فضای جدیدی مانند دانشگاه میشود، دچار حالات روانی جدیدی میشود که درک آن برای خود وی نیز مشکل است. یکی از دلایل آن این است که با جدایی از والدین، انرژی عاطفی که همراه آنها بوده است از بین میرود.
نداشتن آشنایی باعث اضطراب میشود و بزرگترین منبع اضطراب تغییر در شرایط است، شخص با ورود به خوابگاه از شهری به شهر دیگر زندگی مستقلی ازخانواده آغاز میکند و در شرایط متفاوتی از زندگی قبل قرار میگیرد که خود عامل ایجاد استرس و فشارهای روحی بر دانشجو میشود.
بررسیهای سازمان سنجش نشان میدهد اضطراب و بیماری اعصاب و روان بیشترین بیماری در بین دانشجویان بویژه در ترمهای اول است.
جلالی میگوید: بیماریها و تمامی عواملی که باعث بروز مشکلات برای دانشجویان میشود، تاثیر بسزایی بر پیشرفت تحصیلی آنها دارد، به گونهای که آمار بالای مشروط شدن و پایین بودن میانگین نمرات آنها، نشاندهنده این امر است.
یک تجربه
حوریه رضاییزاده، چهار سال تجربه زندگی در خوابگاه دارد. او درباره تجربهاش میگوید: ترم اول بسیار سخت گذشت و تقریبا هرشب کابوس میدیدم. هماتاقیهایم سه نفر بودند که با هم دوست بودند و ترم بالایی محسوب میشدند، برای همین تجربه بیشتری نسبت به من داشتند، اما کمتر به زندگی گروهی توجه میکردند و بینظمیهای آنها باعث عذاب من میشد.
او با تاکید بر اینکه خوابگاه مسافرخانه نیست، توضیح میدهد: اغلب دانشجویان تصور میکنند تنها باید در خانه و کنار خانواده به مسائل بهداشتی و نظافت اهمیت دهند، در حالی که هرجایی که فرد زندگی میکند محل زندگی اوست و باید به نظافت آن اهمیت دهد.
حوریه در ترمهای بعد سعی کرد با همکلاسیها یا همشهریهایش هماتاقی شود و برای راحت بودن در جمع گاهی گذشت کند. به این ترتیب او در سالهای بعد زندگی بهتری در خوابگاه داشت، اما به هر حال حاضر نیست دوباره در خوابگاه زندگی کند.
حسن علییاری، ترم اول است که در خوابگاه زندگی میکند. او از تجربیاتش میگوید: پسرها معمولا راحتتر با هم کنار میآیند و مسائل را میپذیرند، اما باز هم شرایط سخت است چون پنج نفری که با هم زندگی میکنیم هر کدام از یک شهر هستیم و آداب خاصی داریم. آن طور که حسن تعریف میکند دور هم بودنها باعث میشود پسرها کمتر احساس دلتنگی کنند، اما معمولا ترمهای اول دانشجویان بیشتر به مرخصی میروند.
او تاکید میکند: باید مراقب جمعها بود و به هر کسی اعتماد نکرد،به هرحال چیزهایی شنیده میشود که اصلا خوب نیست و در شأن یک دانشجو نیست.
جلالی اعتقاد دارد دانشجویان باید برای وارد شدن به محیط جدید و زندگی دستهجمعی آموزش ببینند و از معضلات پیش رو و خطراتی که اطراف آنها وجود دارد آگاه شوند، همچنین وجود مراکز مشاوره در خوابگاهها ضروری است؛ زیرا به اعتقاد وی، دانشجویی که از شهری کوچک به شهری بزرگ مانند تهران میآید، اگر آمادگی تغییرات را نداشته باشد دچار سرگشتگی میشود. برخی از این دانشجویان از بسیاری از خط قرمزها عبور میکنند و به دلیل احساس گناه و ترس از اعمالشان دچار افسردگی و بیماریهای روحی شده و حتی به استعمال موادمخدر نیز روی میآورند.
بنابراین بهتر است در مدارس و خانواده، زندگی گروهی آموزش داده شود تا فرد بهتر بتواند در بزرگسالی در گروههای همسال خود زندگی کند و مسائل و تغییرات را بپذیرد.
در اغلب کشورهای دنیا شیوه انطباق با جمع، از کودکی به فرد آموزش داده میشود. البته بررسیهای سازمان سنجش نشان میدهد کسانی که قبل از مدرسه تجربه مهد کودک دارند در بزرگسالی راحتتر در خوابگاه و پانسیونها زندگی میکنند.
زهرا تالانی /جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی عیدانه با نخستین مدالآور نقره زنان ایران در رقابتهای المپیک
رئیس سازمان اورژانس کشور از برنامههای امدادگران در تعطیلات عید میگوید
در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با دکتر محمدجواد ایروانی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی شد