نماینده ولی فقیه و رئیس شورای زکات استان بوشهر گفت؛

بوشهر پیشتاز در عرصه پرادخت زکات

آرامش و همدلی بعداز تشویش و افتراق

اعمال عبادی ـ اسلامی به طور کلی دارای دو جنبه است؛ جنبه فردی و جنبه اجتماعی. جنبه فردی اعمال، پایه و شالوده عمل را شکل می‌دهد و شرط اولیه صحت اعمال عبادی ما در صحت جنبه فردی آنهاست، اما بسیاری از اعمال عبادی ما دارای جنبه اجتماعی نیز است، چرا که شکل و شرط اجرای آن نمود خاصی در جامعه دارد و به‌واسطه همین نمود تاثیرگذار است.
کد خبر: ۵۷۷۴۹۷
آرامش و همدلی بعداز تشویش و افتراق

روزه ماه مبارک رمضان، از جمله اعمالی است که در زندگی اجتماعی مسلمانان تاثیرگذار بوده و نمود خاصی را به ماه رمضان در کشورهای اسلامی می‌بخشد. اجتماعات انسانی معمولا در همه ادوار تاریخ از حیث رفاه و ثروت، دارای طبقات و تنوع بوده‌اند.

در جوامع اسلامی نیز از بدو پیدایش همواره شاهد تفاوت در وضع معیشتی افراد بوده‌ایم. برخی ثروتمند و برخی فقیرند، برخی زمین دارند و برخی رعیت، برخی مالکند و برخی مستاجر. زندگی گروه دوم، همواره سرشار از ریاضت و سختی و اضطراب است و حال آن که زندگی گروه اول همیشه تامین بوده و در آسایش و رفاه هستند‌ (حداقل این چیزی است که گروه دوم درباره گروه اول می‌گویند).

در بعضی دوره‌های تاریخی، در حالی که برخی افراد حتی از تهیه اولیه‌ترین نیازها عاجز بوده‌اند، برخی دیگر بدون دغدغه کار و تلاش، از تامین امکانات تفریحی و رفاهی خود و چند نسل بعد از خود نیز مطمئن بوده‌اند.

بنابراین در عمده جوامع تاریخ، اعضای جامعه به دو قشر تقسیم شده‌اند؛ اکثریتی که ریاضت و سختی می‌دیدند و اقلیتی که همواره در رفاه و آسایش بوده‌اند.

پس ریاضت در جوامع به یک قشر اختصاص می‌یافت و این قشر در کنار تمام دشواری‌های زندگی مخصوص به طبقه اجتماعی خود، یک ریاضت روانی را نیز ‌باید متحمل می‌شدند و آن نظاره کردن رفاه و آسایش اقلیت مرفه جامعه بود.

این دوگانگی و تضاد مالی در جامعه موجب تضادهای روحی و روانی می‌شود و نوعی دوگانگی هویتی بین اعضای جامعه ایجاد می‌کند. این دوگانگی‌های هویتی می‌تواند بتدریج درون جامعه را به تشویش و بحران بکشاند.

در هر جامعه‌ای برای غلبه بر این وضع، سازوکارهایی فراهم می‌شود. بسیاری از جوامع قدیم و جدید، برای مدیریت این تضاد، از عنصر قدرت استفاده می‌کردند.

از آنجا که اقلیت مرفه در چنین جامعه‌ای صاحب قدرت‌های مدیریتی و سیاسی نیز بوده‌اند، صدای اعتراض اقلیت جامعه مساوات‌طلب را با قوه قهریه سرکوب می‌کردند. برخی جوامع نیز از حمایت‌های مالی و رفاهی برای کم کردن فاصله میان دو طرف این تضاد استفاده کرده‌اند.

از زمانی که پیامبر اسلام(ص)‌، اولین جامعه و نظام اسلامی را محقق کردند، با چنین مساله‌ای روبه‌رو بودند.

ایشان به تبع جهان‌بینی و انسان‌شناسی اسلامی، تفاوت بین انسان‌ها را نه انکار می‌کردند و نه نهی. تفاوت بین افراد بشر، چه در استعدادهای طبیعی و خدادادی و چه در وضع و طبقه اجتماعی و اقتصادی، به نحو مشروط پذیرفته شده است اما با وجود این تفاوت، تضاد بین طبقات مرفه و زحمتکش جامعه نیز در جامعه سیاسی‌ای که پیامبر(ص)‌ رهبری آن را به دست داشتند، مساله‌آفرین بود.

از سوی دیگر، عمده افرادی که در بدو پیدایش اسلام، آن را یاری کرده و برای آن دشواری‌های بسیاری را متحمل شدند، از مردمان فقیر و تهیدست جامعه بودند.

شاید اگر هر فردی به جای پیامبر(ص)‌ بود ولی از معارف وحیانی بهره‌ای نداشت و از بینش عمیق نسبت به جامعه بی‌نصیب بود، از همان ابتدا که صاحب قدرت شد، حکم به مصادره اموال ثروتمندان و تقسیم آنها بین پیروان خود می‌داد، اما جامعه نبوی، جامعه احساسی و عاطفی نیست بلکه روح قانونمداری در آن حاکم است.

نقش تعادل‌آفرین زکات در جامعه اسلامی

اسلام با محترم شمردن اموال و دارایی‌های همه طبقات جامعه، برای رسیدن به نقطه‌ای که بتوان بر تضادهای مادی جامعه غلبه کرد، سازوکارهای فردی و اجتماعی را فراهم کرد.

سازوکارهای اجتماعی دین، مربوط به احکامی از اسلام است که در مصرف درصدی از درآمدهای سالانه افراد محدودیت ایجاد می‌کند و بر هر مسلمان واجب می‌گرداند بخشی از اموالش را به عنوان زکات یا خمس به مصرف‌های خاصی اختصاص دهد.

با این شیوه (بویژه درباره زکات) فقرای جامعه در بخشی از درآمدها و سودهای جامعه سهیم شوند و تا حدی از شدت این دو گانگی و تضاد کاسته شود. در واقع زکات در اسلام، نوعی بازگرداندن آرامش اقتصادی به جامعه بعد از تشویش احتمالی حاصل از یک سودجویی و فعالیت اقتصادی است.

در هر منفعت‌جویی و کسب درآمد، ولو این فعالیت از مسیری مشروع حاصل شده باشد، بخشی از افراد جامعه متضرر شده یا دست‌کم از فوایدی محروم می‌شوند.

زکات موجب می‌شود این توازن از دست رفته در جامعه تا حد بسیاری جبران شود و سلامت اقتصادی آن که شرط تحقق سلامت معنوی است، به‌آن بازگردد و شاید همین یکی از علل همراهی مکرر نماز و زکات در آیات قرآن است: «مساجد خدا را تنها کسانی آباد می‏کنند که به خدا و روز بازپسین ایمان آورده و نماز برپا داشته و زکات داده و جز از خدا نترسیده‏اند. پس امید است که اینان از راه‌‏یافتگان باشند.» (توبه، آیه 18)

روزه و نقش آن در همبستگی جامعه اسلامی

اما راهکار دیگر اسلام برای غلبه بر تضادهای اجتماعی، عمل عبادی روزه است. البته فلسفه وجوب روزه در ماه رمضان را نمی‌توان به یک کارکرد اجتماعی صرف خلاصه کرد، چرا که روزه گرفتن دارای نتایج روحی و فردی خاصی است و از آن گذشته یکی از مهم‌ترین اعمال عبادی محسوب می‌شود که همه منافع و نتایج آن را ـ همانند همه عبادت‌ها ـ نمی‌توان به طور کامل برشمرد، اما یکی از کارکردهای روزه ماه رمضان را می‌توان نزدیک کردن قلوب اعضای جامعه اسلامی دانست.

در وجوب ماه رمضان، بین طبقات مختلف اجتماعی جامعه اسلامی تفاوتی وجود ندارد. همه افراد موظف به روزه‌داری هستند و چنین نیست که صرفا روزه بر ثروتمندان واجب باشد، تا آنها به وضع فقرا آگاهی یابند و نیز چنین نیست که روزه صرفا بر فقرا واجب باشد تا وضع مالی خود را به عنوان یک عبادت برای خود تحمل‌پذیر کنند، بلکه روزه برای همه افراد واجب است و این وجوب، هرچند امر به انجام ندادن یک عمل است، اما مشهود نبودن این عمل، در جامعه یک نمود ویژه دارد و به جامعه اسلامی در ماه رمضان، رنگ و بوی خاصی می‌بخشد، به گونه‌ای که گویی همه افراد و اعضای جامعه در انجام ندادن یک عمل با هم متعهد شده‌اند و تفاوت‌های مالی و معیشتی آنها رنگ باخته است.

از بین رفتن تفاوت‌های معیشتی در جامعه تحت تاثیر روزه ماه رمضان، نوعی آرامش خاطر را به بار می‌آورد که مختص یک عمل عبادی است.

چرا که مشهود نبودن مظاهر فاصله‌های طبقاتی و معیشتی در ماه رمضان، در اصل با فرمانی الهی صورت می‌گیرد ‌ نه با دستور و آیین‌نامه بشری بنابراین اعضای جامعه اسلامی، ریاضتی مشروع و الهی را به شکل جمعی تحمل می‌کنند.

این ریاضت، ریاضت بسیار دشواری نیست و حتی براساس آموزه‌های دینی نباید به جسم فرد آسیب برساند، بلکه توافقی است برای بازداشتن خود از آنچه برایمان ضروری نیست و این بازداشتن خود و ممانعت نفس، ما را به درک شرایط افرادی از جامعه که حتی توان برآوردن اولیه‌ترین نیازها را ندارند، قادر خواهد ساخت.

در چنین شرایطی، اعضای جامعه به نوعی مساوات و برابری با هم نزدیک می‌شوند. این مساوات در مظاهر مالی و معیشتی جامعه نیست، چرا که تفاوت‌های مالی و معیشتی و ثروت افراد محفوظ است، اما در بین قلوب افراد به واسطه ممانعت از استمرار بر تظاهر و تفاخر حاصل شده است.

احساس نزدیکی و مساوات در بین قلوب افراد جامعه، آنها را آماده پذیرش پیام‌های توحیدی و وحدانی می‌کند، زیرا همین تفاوت‌های معیشتی و دنیوی است که افراد را از یکدلی آنها در ایمان دور می‌کند: «چون که بیرنگی اسیر رنگ شد‌/‌ موسی‌ای با موسی‌ای در جنگ شد.» و زمانی که این رنگ‌ها هر چه بیشتر زایل شود، ایمان در جامعه نمود بیشتری می‌یابد و قلوب افراد برای پذیرش پیام ایمان آماده می‌شود و شاید همین است راز نزول قرآن در ماه مبارک رمضان.

حسین آشتیانی - جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها