
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
میتوان گفت بیشتر مردم علاقهای به شنیدن انتقاد ندارند. در ضمن افراد بسیار کمی هستند که میدانند چگونه انتقاد کنند تا کمترین صدمه را به فرد انتقادشونده برسانند و هویت او را تهدید نکنند. از طرفی انتقاد و این بازخوردهای منفی برای روابط اجتماعی و زندگیمان نقشی حیاتی و ضروری دارد. تا وقتی از ناحیه دیگران نسبت به عملکردمان بازخوردی نداشته باشیم، نمیتوانیم کیفیت کارمان را ارتقا دهیم. همچنین گاهی خود متوجه اشتباه دوست یا عزیزی میشویم و میخواهیم او را تا آنجا که لازم است، راهنمایی کنیم. بنابراین چگونه میتوانیم این کار را انجام دهیم یا خودمان انتقادپذیر باشیم؟
یادگیری زیر سایه انتقاد
ما بخش وسیعی از اشتباهات خود را با شنیدن انتقاد دیگران متوجه میشویم و به تصحیح آن میپردازیم. در حقیقت در مدارس و دانشگاهها برای این که اشتباه ما را به ما گوشزد کنند، مورد نقد قرار میگیریم یا مربیان هنگام مسابقات ورزشی با شنیدن بازخوردهای منفی تماشاچیان که عمدتا بسیار تلخ است، به برخی از خطاهایشان پی میبرند.
انسان بیشتر آموختههایش را براساس این انتقادها میآموزد، اما انتقادها معمولا خام و بدترکیب و غیرعادی به نظر میرسند. حتی کسانی که آن انتقادها را ارائه میدهند خود نیز طعم تلخش را کاملا حس میکنند.
چرا انتقاد را دوست نداریم؟
افراد نسبت به انتقاد واکنش شدید نشان میدهند و حتی فرقی نمیکند که چگونه بیان شده باشد. در این گونه مواقع ضربان قلب بشدت افزایش مییابد و فشار خون بالا میرود و فرد وارد حالت تدافعی یا فرار میشود.
بنا بر گفته محققان، مغز انسان معمولا احساسات و پدیدههای منفی را نسبت به مثبت بسیار بزرگتر از آنچه هست، ارزیابی میکند و دقیقا به همین دلیل است که معمولا باختهایمان برایمان بسیار سنگینتر از بردهایمان حس میشود. حساسیت شدید ما نسبت به انتقاد ممکن است ما را به اشتباه اندازد.
مدیر مهد کودکی از یکی از معلمهای باتجربهاش درباره برنامه تحصیلی وی توضیح خواسته بود. از آنجا که این معلم بسیار باتجربه بود، از این حرکت بشدت آزرده شد و در برابر مدیر واکنش نشان داده بود. مدیر هم در پاسخ گفته بود او نسبت به برنامهریزی وی کوچکترین تردیدی ندارد و فقط میخواسته به مشاوران تحصیلی توضیح دهد. در واقع او از معلم درخواست کمک کرده است.
معمولا افراد از ترس این که از اجتماع طرد نشوند یا ارتباط خود با دیگران را از دست ندهند، از انتقاد استقبال نمیکنند و معمولا آن را تهدیدی نسبت به هستی و بقای خود میدانند.
ارتباطهای اجتماعی دلیل حیات و زندگی ماست و معمولا چیزی که ما از آن با نام هویت یاد میکنیم، زمانی مفهوم پیدا میکند که میان گروهی باشیم که به آن تعلق داریم و انتقاد با به خطر انداختن عضویت فردی از گروهی خاص این هویت را تهدید میکند.
دلیل دیگر این است که اصولا کسی خواهان شنیدن بازخوردهای منفی نیست، مگر این که واقعا دوست داشته باشد آن را بشنود. مثلا همکاری را در نظر بگیرید؛ وقتی شما مشغول انجام دادن کاری رایانهای هستید، کنارتان میایستد و مدام تذکر میدهد که کارتان را چگونه انجام دهید که سریعتر و دقیقتر انجام شود، مسلما شما را عصبانی میکند، زیرا او عملا به شما میگوید تاکنون کارهایتان غلط بوده است و شما این مساله را نوعی ورود بدون اجازه و خصمانه به حریم خصوصی تان تلقی میکنید، اما اگر این نصیحت را خودتان از قبل میخواستید دچار چنین احساسی نمیشدید.
مشکل دیگر این است که انتقادها معمولا از سوی کسانی ابراز میشود که او را لایق بیان چنین انتقادهایی نمیدانیم. ما وقتی بازخورد منفی کسی را میخواهیم در واقع او را درنقش یک منتقد پذیرفتهایم و همین مساله موجب میشود درک دوجانبهای میان ما به وجود آید. در ضمن شنیدن انتقاد از سوی یک مسئول بسیار راحتتر است تا از کسی که در رده خودمان است، زیرا انتقاد چنین فردی را نوعی رقابت و تهدید میپنداریم.
واکنش شخصیتهای متفاوت در برابر انتقاد
شخصیتهای متفاوت در برابر انتقاد عکسالعملهای بسیار متفاوت از خود نشان میدهند. افراد کاملا خودشیفته انتقاد را نوعی حمله شخصی میدانند و در برابر آن بسیار احساس ناامنی کرده و حتی ممکن است عزت نفس خود را از دست بدهند.
از طرف دیگر اشخاصی هستند که انتقادها را با آغوش باز میپذیرند، زیرا دوست دارند توانایی خود را درخصوص این که چقدر میتوانند نرم و انعطافپذیر باشند، محک بزنند و انتقادها را فرصتی برای بهبود عملکرد و پیشرفت خود میدانند. افراد بسیار جوان هم هنوز از لحاظ سیستم عصب شناسی به آن حد از توانایی دست نیافتهاند که بتوانند بازخوردهای منفی را تحمل کرده و از آنها چیزی بیاموزند.
چگونه میتوان انتقادپذیر بود؟
از آنجا که فرد در برخورد با انتقاد آن را نوعی طردشدگی اجتماعی میداند با درک این که این موضوع صرفا احساسی غیرمنطقی است، میتواند در برخورد با چنین بازخوردی منفی، اول از همه حالت تدافعی به خود نگیرد و نفسی عمیق کشیده و به صندلی خود تکیه دهد و به آن فکر کند و ازآن درس بگیرد. در واقع هر زمان انتقادی از شما میشود پذیرای آن باشید، زیرا شاید درست باشد و در رشد و بالندگیتان موثر باشد حتی خودتان میتوانید از کسانی که به آنها و انصافشان اعتماد دارید بازخورد منفیشان نسبت به خودتان را جویا شوید. سازندهترین انتقادها آنهایی هستند که افراد داوطلبانه به استقبال آن میروند. وقتی بتوانید با این نوع بازخوردها به درستی برخورد کنید، میتواند مفید واقع شود.
چگونه باید انتقاد کرد؟
مراقب لحن و کلام تان باشید: بنابه گفته روانشناسان، در اکثر جوامع بیشتر مردم هنوز یاد نگرفتهاند چگونه انتقاد کنند یا انتقاد بشنوند؛ البته دادن بازخوردهای منفی به دیگران بسیار سخت است و مهارت خاصی میطلبد. اگر میخواهید به کسی چنین بازخوردی بدهید باید واقعا بدانید که این کار را چگونه انجام دهید. در واقع باید رفتار شخص را هدف بگیرید نه شخصیت او را.
لحن کلامتان باید بسیار نرم و ملایم باشد و قبل از هر چیز جملهای مثبت به کلامتان بیفزایید. مثلا به جای این که به همکارتان بگویید: «بس است چقدر سر و صدا میکنید.» بگویید: «حرفهایتان شنیدنی هستند، اما وقتی مشغول انجام دادن کاری هستم، واقعا حواسم پرت میشود و ممکن است در کارم اشتباه کنم.»
با چهره باز انتقادتان را مطرح کنید: تحقیقات نشان داده است حتی بازخوردهای مثبت و تعریفهایی که با چهرهای عبوس انجام میشود، فرد را دلخور میکند بنابراین هنگام ارائه انتقاد مراقب حالت چهرهتان باشید. برخورد عصبانی، افراد را در حالت تدافعی قرار میدهد. بنابراین وقتی عصبانی هستید بهتر است از کسی انتقاد نکنید، چراکه عصبانیت همچون دیواری بین شما و شنونده قرار میگیرد و شما اصلا به هدف و مقصودتان نمیرسید. از طرفی نباید بیش از حد شاد و نرم باشد که اثرش از بین رفته و نتواند پیام را آن گونه که باید منتقل کند.
هرگز انتقاد نکنید، مگر این که از شما خواسته شود: اگر بدون اجازه کسی از عملکردش انتقاد کنید نهتنها انتقادتان سازنده نخواهد بود، بلکه باعث رنجش هم میشوید. شما زمانی میتوانید از کسی انتقاد کنید که اجازه آن کار را داشته باشید. مثلا مدیر او در سرکار یا معلم یا والدینش باشید.
طرف مقابلتان را بشناسید: مراقب باشید از چه کسی انتقاد میکنید. اگر او از نوع افراد خودشیفته باشد هر نوع انتقادی را حمله شخصی تصور میکند و در حالت تدافعی بسیار سختی قرار میگیرد و حتی ممکن است باعث شوید اعتماد به نفسش را به کلی از دست بدهد.
رفتار شخص مقابل را بپذیرید: فراموش نکنید هنگام ارائه انتقاد فرد شنونده مسلما واکنشی ناراحتکننده خواهد داشت. شما این واکنش را با رفتاری بدتر پاسخ ندهید. ممکن است انتقادتان بعدا اثر خود را نشان دهد.
روشهای مناسب بیابید: سعی کنید با توجه به روحیه شخص مقابل، انتقادتان را مطرح کنید و روشی برگزینید که مناسب آن شخص است تا به نتیجه دلخواه دست یابید.
منبع:psychologytoday
مترجم: نادیا زکالوند
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی عیدانه با نخستین مدالآور نقره زنان ایران در رقابتهای المپیک
رئیس سازمان اورژانس کشور از برنامههای امدادگران در تعطیلات عید میگوید
در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با دکتر محمدجواد ایروانی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی شد