حجم وسیع این مطالعات و نتایج آنها مبین این واقعیت است که کشورها حتی اگر از ثروتهای طبیعی چون نفت و گاز و معادن کمبهره باشند یا مجهز به پیشرفتهترین تکنولوژی عصر نیز نباشند، فقط با تکیه بر نیروی انسانی دانشمدار، خلاق و متعهد خود میتوانند پلههای توسعه را بسرعت طیکرده و جایگاه مناسبی را در ایجاد رفاه اجتماعی برای مردمان خود فراهم سازند.
در واقع در نظام اقتصادی مبتنی بر چارچوبهای فرارقابتی امروز، سرمایه انسانی با ارزشترین سرمایه و بزرگترین دارایی هر بنگاه، سازمان و کشوری محسوب میشود که اگر چه در هیچ یک از اسناد حسابداری و حسابرسی لحاظ نمیشود ولی نتیجه سود و زیان سازمانها را رقم میزند.
اما در این میان آنچه ضرورت توجه بیشتر به بحث نیروی انسانی را افزون میکند آن است که نحوه اثرگذاری سرمایه انسانی بر رشد اقتصادی، مکانیسمهای اثرگذاری آن و نیز تاثیرات کوتاهمدت و بلندمدت سرمایه انسانی بر رشد و توسعه اقتصادی نیازمند بسترسازی متوازن از طریق کوتاه کردن مسیر صنعت و دانشگاه و افزایش عیار برنامههای آموزشی و بهسازی نیروی انسانی توانمند است.
متاسفانه در کشور ما واقعیت دردناکی که در چند دهه گذشته به طور مستمر مشاهده میشود آن است که کارخانجات تولیدی و همچنین بنگاههای بازرگانی، با جوانان جویای کاری مواجه هستند که تنها دارایی و اندوخته ایشان از پس بیش از 15 سال تحصیل، مشتی فرمول و عدد و رقم است. در این رهگذر بار نبود آموزشهای عملیاتی و اجرایی وتطبیقی با واقعیتهای موجود بازار، بیش از گذشته بر فعالان اقتصادی سنگینی میکند که در نهایت منجر به کاهش بهرهوری و افزایش هزینه تمام شده تولید و تجارت گشته و استراتژیهای کسب وکار سازمانهای اقتصادی را دچار اخلال مینماید.
نکته قابل تامل آن است که متاسفانه برخی استادان دانشگاهی در حوزه صنعت نیز در این خصوص فاقد سابقه اجرایی و عملیاتی یا رابطه مستقیم با بخش تولید بوده و فقط از کانال اعداد و ارقام و فرمولها دستی بر آتش دارند لذا شاید بهتر باشد پیش از آنکه به فکر راه چاره برای از بین بردن شکاف میان جوانان فارغالتحصیل دانشگاهی با صنعت و چالشهای تولید باشیم، راه کوتاه کردن فاصله میان دانشگاه و صنعت را در افزایش حضور فعالانه و همکاری نزدیک استادان دانشگاهی با صنعت و تولید ملی بدانیم.
ضمن آنکه نباید از این نکته غفلت کنیم که حضور در عرصه تولید و صنعت زمانی ارزشمند و موثر است که مبتنی بر عقبههای شایستهسالارانه مورد تائید نخبگان فنی مربوط و متخصصان دانشمدار باشد و نه انتصابهای سیاسی و جناحی.
از منظر دیگر از آنجا که نهادهای آموزشی به عنوان یک اصل اساسی و ضروری در تحقق مولفههای توسعه مطرح هستند باید نظام آموزشی کشور به سمتی برود که علاوه بر تربیت نیروی متخصص، نیروهای با شهامت و شجاع در تصمیمگیری که بتوانند بار مسئولیت کارآفرینی در حوزه تولید و تجارت را بر دوش بکشند نیز پرورش یابند.
کشورهای توسعه یافته به کارآفرینی به عنوان راهبردی برای توسعه مینگرند و به دلیل جایگاه ویژه کارآفرینان در روند توسعه پایدار و رشد و شکوفایی اقتصادی، تلاش میکنند افراد را به فعالیتهای کارآفرینانه هدایت کنند و در این راه به توانمندسازی دانشآموختگان دانشگاهی اهمیت میدهند.
خوشبختانه عمق ادراک فعالان اقتصادی بخش خصوصی به رابطه مستقیم و معنادار جذب و سرمایهگذاری محققانه بر نیروی انسانی بیش ازگذشته شده و عیار برنامههای آموزشی و بهسازی نیروی انسانی در این بخش از اقتصاد افزایش پیدا کرده است، اما صنعت و تجارت هنوز در انتظار بهسازی مسیر صنعت و دانشگاه برای گذر از عصر نگاه فیزیکی به نیروی انسانی است.
محمدحسین برخوردار - رئیس مجمع واردات
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد