این مرد کلاهبرداری حرفهای است، اما روزی که با تلفن همراه یکی از نمایندگان مجلس تماس گرفت و در حالی که از شدت گریه، هقهق میکرد، توضیح داد که در سانحه رانندگی همسرش را از دست داده و فرزندانی مجروح روی دستش ماندهاند، این نماینده به حرفهایش شک نکرد.
همین شد که تیر گریهها و لحن سوزناکش بههدفش نشست و این نماینده مجلس را دست به جیب کرد.
بعد از آن نمایندگان دیگر مجلس هم دست به کار کمک به این مرد شدند و کمکهای نقدیشان را به حساب این مرد واریز کردند که سرانجام 15 نماینده به حساب او 30 میلیون تومان پول ریختند.
اما ماه این ماجرا پشت ابر نماند و وقتی نمایندگان مجلس از مرکز درمانی مورد ادعای این مرد استعلام کردند، مشخص شد که نه چنین تصادفی رخ داده و نه چنین افرادی در بیمارستان بستری شدهاند.
وقتی حراست مجلس این موضوع را با پلیس آگاهی ناجا در میان گذاشت، طولی نکشید که این مرد شیاد در یکی از استانهای شمالی کشور دستگیر شد، مردی که شگردش مراجعه به دفاتر نمایندگان مجلس و ادارات دولتی و اشک ریختن برای گرفتن شماره تلفن همراه مسئولان بود.
این کلاهبردار حرفهای حالا البته زندانی شده، اما مشکل این است که هزاران نفر مثل او وجود دارند که بدون زحمت، ورِ شیطانی مغزشان را به کار میگیرند و با چسباندن همه بدبختیهای عالم به خود، مردم مهربان و نوعدوست را تلکه میکنند.
این روزها دیگر نمیشود نیازمند واقعی را از شیاد حرفهای تشخیص داد و ایراد جامعه ما هم همین است و به این دلیل است که اگر روزی نیازمندی واقعی نیز بغض گلو را قورت دهد و به ما رو بیندازد، او را یکی از گرگهای پنهان در لباس میش میبینیم. میگویند اعتماد، المثنی ندارد که مدام به بادش بدهی و بعد دوباره از نو تهیهاش کنی، اما شیادان حرفهای به این چیزها فکر نمیکنند. پس بهتر است تکتک ما به جای ترک نیکوکاری، خشکها را از ترها جدا کنیم و اگر قصد کمک داریم، مطمئن شویم که امداد ما به اهلش خواهد رسید.
مریم خباز - گروه جامعه
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد