یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در حقیقت خیلیها تصور میکنند وقتی فرزندشان در این رشته تحصیل میکند در آینده مکانیک خودرو میشود! به گفته دکتر محمد یعقوبی که از اساتید بنام این رشته در دانشگاه شیراز است، مهندسی مکانیک، شاخهای از مهندسی است که با طراحی، ساخت و راهاندازی دستگاهها و ماشینآلات مختلفی سر و کار دارد. بنابراین فعالیت متخصصان این رشته فراتر از تعمیر خودرو بوده و به جرات میتوان گفت این رشته از نظر دامنه فعالیت و کاربرد از گستردهترین رشتههای مهندسی به شمار میآید. اگر به شما بگویند دانش مکانیک، دانش زندگی است شاید قدری متعجب شوید، اما همه جنبههای زندگی به نوعی با مهندسی مکانیک در ارتباط است. هر دستگاهی که حرکت کند یا نیازمند مصرف انرژی باشد، ردپایی از یک مهندس مکانیک دیده میشود که در طراحی یا ساخت آن به ایفای نقش پرداخته است. با دکتر یعقوبی که از چهرههای ماندگار عرصه مهندسی مکانیک است درباره کسب و کار مهندسان مکانیک و همچنین حال و هوای پژوهش در کشور گفتوگو کردهایم.
اگر بخواهیم تعریف جامعی از مهندسی مکانیک داشته باشیم وارد چه حوزههایی میشویم؟
با توجه به گستردگی تدریجی علم در حوزههای مختلف و به عبارتی در رشتههای مختلف نمیتوان تعریف خاصی از مهندسی مکانیک ارائه کرد. البته این وضع در همه رشتهها وجود دارد، اما اگر بخواهیم از دید سختافزاری مهندسی را در نظر بگیریم و مهندسی را از این نظر تقسیمبندی کنیم، آنچه به سختافزار مربوط میشود در حوزه مهندسی مکانیک قرار میگیرد. برای مثال اگر هواپیما را در نظر بگیرید سیستم الکترونیکی آن به مهندسی برق و الکترونیک یا مخابرات مربوط است، اما بیشتر تجهیزات سختافزاری که در هواپیماها به چشم میخورد به حوزه مهندسی مکانیک مربوط است. این ویژگی را میتوان به صنایع دیگر هم تعمیم داد و به این ترتیب میتوان ردپایی از مهندسی مکانیک را در همه صنایع پیدا کرد.
یکی از پرسشهایی که معمولا از مهندسان مکانیک پرسیده میشود این است که آیا شما میتوانید اتومبیلی را تعمیر کنید. آیا تا به حال برای خودتان هم پیش آمده از دوستان، آشنایان و اقوام کسی از شما بخواهد ماشینش را تعمیر کنید؟
بله، برای من هم خیلی پیش آمده است. (میخندد) حتی پدر و مادرم زمانی که ماشین خریده بودند فکر میکردند من میتوانم ماشین آنها را تعمیر کنم. این تصور در فرهنگ ما ریشه دارد و اصحاب رسانه میتوانند از طریق اطلاعرسانی، این فرهنگ را در سطح جامعه تغییر دهند. یک مهندس مکانیک میتواند 300 شغل مختلف فنی داشته باشد و هر شغل میتواند با شغل دیگر کاملا متفاوت باشد. به عبارت دیگر، مهندسی مکانیک هم مانند دیگر رشتههای مهندسی حوزه گستردهای دارد، اما گفته میشود مهندسی مکانیک، مادر مهندسی است.
با توجه به این که در صحبتها به تنوع و گستردگی مشاغل این رشته اشاره کردید، به نظر میرسد وضع مهندسان مکانیک برای راهاندازی کسب و کار در بخش خصوصی خیلی بد نباشد. دلیل آن چیست؟
از نظر اهدافی که در آموزش مهندسی مکانیک مطرح است این حرف کاملا درست است، اما باید این نکته را اذعان کرد ما در دانشگاه معمولا آنقدر به کسب و کار نمیپردازیم. البته ممکن است بعضی اساتید در این زمینه یعنی تشویق دانشجویان به راهاندازی کسب و کار عملکرد بهتری داشته باشند. یعنی آموزش ما در دانشگاهها بیشتر به آموزش علوم، طراحی، استفاده از رایانه و فعالیتهای طراحی و مشاوره محدود میشود و بخش کسب و کار در آموزش دانشگاهی ما ضعیف است. ما باید دانشجو را طوری تربیت کنیم که وقتی فارغالتحصیل میشود و به بازار کار یا عرصه کسب و کار قدم میگذارد، خودش بتواند کارآفرین باشد و به دنبال کاری برود. اگرچه خیلی از فارغالتحصیلان نیز این کار را میکنند، اما راهاندازی کسب و کار یا به عبارتی کارآفرینی در کشور ما خیلی جنبه عمومی ندارد و باید این ویژگی در دانشجویان تقویت شود تا به تدریج این رویه در کشور جا بیفتد و دانشجویانی که از دانشگاهها فارغالتحصیل میشوند، بتوانند از توسعه صنعتی در کشور سهمی داشته باشند یا به عبارتی سهمی را به خود اختصاص دهند.
چرا رشته مهندسی مکانیک را انتخاب کردید؟
من سال 1324 در شهر زاهدان متولد شدم و سال 1343 دیپلم گرفتم. زاهدان آن زمان شهری کوچک و با جمعیت حدود 15 تا 20 هزار نفر بود. باید صادقانه بگویم آن زمان سطح علمی، فرهنگی و شناخت ما از رشتههای دانشگاهی بسیار محدود بود. ما دو رشته دانشگاهی را میشناختیم؛ یکی پزشکی و دیگری رشته مهندسی مکانیک. آنچه در پیرامون ما وجود داشت فقط به ماشین و هواپیما محدود میشد. پدر و مادرم هم اطلاع زیادی نداشتند. آنها نهتنها دانشگاهی نبودند، بلکه متاسفانه سواد هم نداشتند. بنابراین ما به اختیار خودمان باید رشته دانشگاهی مورد علاقهمان را انتخاب میکردیم. وقتی وارد دانشگاه شیراز شدم باید یک دوره همگانی سه ساله را سپری میکردم. آن زمان مقطع کارشناسی با شرایط امروز بسیار متفاوت بود. ما مجاز بودیم از بین رشتههای پزشکی، مهندسی و کشاورزی یکی را انتخاب کنیم که من از همان ابتدا قصد داشتم در رشته مهندسی تحصیل کنم و بعد از این که این رشته را انتخاب کردم هم با اساتیدی که داشتم مشورت کردم و در نهایت تصمیم گرفتم رشته مهندسی مکانیک را انتخاب کنم و ادامه دهم.
اگر میتوانستید به گذشته برگردید باز هم ترجیح میدادید به عنوان استاد دانشگاه در حوزه مهندسی مکانیک فعالیت کنید یا این که کسب و کار شخصی خودتان را راه میانداختید؟
من عشق و علاقه زیادی به آموزش و تحقیق دارم. یعنی به پژوهش بسیار علاقهمند هستم و از انجام هر گونه کار پژوهشی بسیار لذت میبرم. دوست دارم همیشه در ارتباط نزدیک با دانشجویان باشم و از این که میبینم دانشجویان همیشه به دنبال انجام کارهای جدید هستند، بسیار خوشحال میشوم. باور کنید گاهی بعضی دانشجویان را میبینم که حتی از من هم اطلاعات بیشتری دارند و در کارهای پژوهشی عملکرد بهتری از خود نشان میدهند. گاهی دانشجویان در توانایی یادگیری بعضی مفاهیم از اساتیدشان پیشی میگیرند و در پیدا کردن یافتههای جدید موفقتر عمل میکنند. این تجربهها به من روحیه میدهد. وقتی اساتید دانشگاه در کنار دانشجویان هستند روحیه بهتری دارند. در حقیقت، بودن در کنار دانشجویان موجب تقویت روحیه آنها میشود. بنابراین با توجه به ویژگیها و مزایایی که این شغل دارد اگر میتوانستم به گذشته برگردم باز هم همین شغل را انتخاب میکردم.
در شرایط کنونی در جامعه ما دانشگاه به صنعت اطمینان ندارد و در مقابل، صنعت هم به دانشگاه اطمینان ندارد و به نظر میرسد برای برقراری ارتباط بین آنها حلقه مفقودهای وجود دارد. به نظر شما اساتید دانشگاه تا چه اندازه میتوانند در برقراری ارتباط بین صنعت و دانشگاه نقش داشته باشند؟
مشکل اساسی، مشغلههای بسیار زیادی است که اساتید دانشگاه و دانشجویان با آن مواجه هستند. منظور من مشغلههای ذهنی است. اساتید دانشگاه به دنبال تلاش بیشتر هستند تا به این ترتیب بتوانند در زمینه کارهای علمی و پژوهشی نقش بیشتری داشته باشند. چنانچه دیدهاید در سالهای گذشته نیز دانشگاهها دستاوردهای علمی قابل توجهی داشتهاند. بنابراین اگر به شیوهای، مدیریت دانشگاهها و مدیریت آموزش عالی بستری فراهم کند اساتید دانشگاهها به صنعت روی آورند و صنعت هم در مقابل به دستاوردهای دانشگاهی نیاز داشته باشد این حلقه مفقوده پیدا میشود. مشکل اصلی ما در جامعه این است که صنعت ما صنعتی نیست که در این زمینه نیازی را احساس کند. یعنی صنعت اصلا احساس نمیکند که باید به دانشگاه اطمینان داشته باشد و با اساتید دانشگاه و دانشجویان در ارتباط باشد. صنعت ما صنعت دولتی است و به منابع دولتی وابسته است و نیازی را احساس نمیکند تا براساس این نیاز بخواهد از یک نوآوری یا کار علمی جدید حمایت کند و از مزایای آن بهرهمند شود. در حقیقت صنعت در کشور ما برخلاف بسیاری از کشورها تقاضا محور نیست. اگر صنعت در کشور ما تقاضامحور باشد همه اساتید دانشگاه به ایجاد ارتباط بین صنعت و دانشگاه علاقهمند خواهند بود. اساتید دانشگاههای ما ترجیح میدهند به جای انجام یک پژوهش علمی خاص کاری انجام دهند که مورد نیاز صنعت کشور خودمان باشد. بنابراین ایجاد ارتباط بین صنعت و دانشگاه مستلزم همکاری و همیاری هر دوی آنهاست. هم باید صنعت تقاضامحور باشد و هم در دانشگاهها ساز و کار خوبی فراهم شود تا اساتید دانشگاه با آزادی عمل زمینهای را برای ایجاد ارتباط بیشتر و بهتر بین صنعت و دانشگاه فراهم کنند و به این ترتیب میتوان امیدوار بود این ارتباط که اکنون بسیار کمرنگ است در آیندهای نزدیک تقویت شود.
بیشتر کارهای پژوهشی که در سطح کشور انجام میشود در حد مقاله است و کمتر اثر و نتیجه یک کار پژوهشی را در زندگی روزمره میبینیم. به طور کلی بییشتر دانشگاه به سمت مقاله محور بودن حرکت کردهاند. آیا در حوزه مکانیک نیز کارهای پژوهشی دانشجویان به مقاله محدود میشود؟
ابتدا باید به این نکته توجه کرد که در حقیقت عامل اصلی که موجب شده بیشتر دانشجویان امروزی سراغ مقاله بروند و به اصطلاح مقالهمحور باشند ناشی از شرایط فرهنگی، سیاسی و اقتصادی حاکم بر جامعه است. دانشجویان نخبه ما به دلیل این که به آینده کاری در کشور اطمینان ندارند به دنبال رفتن هستند. یکی از راهها برای رفتن از ایران و ادامه تحصیل یا اشتغال در کشورهای دیگر داشتن مقاله است. یعنی دانشجو باید کار علمی خوبی را در سابقه علمیاش داشته و توانسته باشد استعدادها و تواناییهایش را به شیوهای نشان دهد تا بتواند به کمک بورسی که از یک دانشگاه خارجی میگیرد برای ادامه تحصیل یا اشتغال به کشور دیگری مهاجرت کند. بنابراین شاید بتوان گفت یکی از علل اصلی مقاله محور شدن دانشجویان فرار مغزهاست، اما به طور کلی و به نظر من در رشته مهندسی مکانیک در مقایسه با دیگر رشته فضا برای انجام پژوهشهای کاربردی بهتر و مناسبتر است. اگر تحولات اخیر در کشور به سمت و سویی پیش برود که صنعت در کشور راه بیفتد، مهندسان مکانیک کشور میتوانند در بخشهای مختلف صنعت نفت، فولاد، راهآهن و همچنین بسیاری از صنایع دیگر مانند پتروشیمی از امکان ایجاد اشتغال و نوآوری بهره ببرند.
وقتی فردی به عنوان چهره ماندگار انتخاب میشود، مسئولیت و رسالت او در قبال جامعه علمی تغییر میکند. شما از وقتی به عنوان چهره ماندگار انتخاب شدهاید با پرچمی که در دست داشتهاید چه کردهاید؟
البته نباید کسی از خودش تعریف کند، اما من از آن زمان روز به روز با توجه به این که در مناسبتهای مختلف ازجمله همایش چهرههای ماندگار کشور و جشنواره علامه طباطبایی مورد تقدیر قرار گرفتهام، نسبت به دانشجویان و دانشگاه و حتی نسبت به کشور مسئولیت بیشتری را احساس میکنم. در سالهای گذشته، حداکثر با چهار دانشجو به عنوان استاد مشاور یا استاد راهنما همکاری داشتم، اما امروز برخلاف گذشته با تعداد دانشجویان بیشتری که از دانشگاه شیراز یا دیگر دانشگاهها هستند به عنوان استاد راهنما یا استاد مشاور همکاری میکنم. بر این اساس، فعالیتهای علمی بیشتری را در فهرست اولویتهای برنامه کاری خود گنجاندهام تا بتوانم در عرصه تولید علم و خدمت به جامعه علمی نقش پررنگتری داشته باشم. من از سال 49 که فارغالتحصیل شدم تا سال 52 به عنوان مربی در دانشگاه شیراز فعالیت خود را در حوزه علم آغاز کردم. پس از آن برای ادامه تحصیل به آمریکا رفتم و از سال 57 تا امروز در دانشگاه شیراز به جامعه علمی خدمت کردهام.
یعنی حدود 45 سال از زمانی که شما در رشته مهندسی مکانیک از دانشگاه شیراز فارغالتحصیل شدید، میگذرد. جزوههایی که دانشجوی امروز مینویسد با جزوههایی که شما در زمان دانشجویی مینوشتید تا چه اندازه متفاوت است؟
جزوههای دانشجویان امروز در مقایسه با جزوههای دوره دانشجویی ما کاملا متفاوت است. کتابها کاملا تغییر کرده است و در دانشگاه شیراز که من از نزدیک با اساتید رشته مهندسی مکانیک در ارتباط هستم کتابهایی تدریس میشود که کاملا به روز است ومطالبی که در کتابهای 30 سال پیش وجود دارد در مقایسه با محتوای کتابهای امروزی پیش پا افتاده به نظر میرسد. اساتید دانشگاه شیراز ازجمله اساتیدی هستند که همیشه براساس کتابهای روز دنیا در کلاسهای درس تدریس میکنند و این نکته بسیار مهمی است. البته در بسیاری از دیگر دانشگاههای کشور نیز روند کاری اساتید دانشگاه مشابه است. در دنیای امروز در حوزههای مختلف مطالب جدیدی به وجود آمده و به همین علت نمیتوان براساس محتوای کتابهای 30 تا 40 سال پیش دانشجوی امروز را تربیت کرد. البته در مقابل، دانشجو نیز باید زحمت بیشتری را متحمل شود و بیشتر تلاش کند.
خیلی از اساتید و بزرگان علم در کشور مشکل اصلی پژوهش در کشور را اختصاص ندادن بودجه کافی به حوزه پژوهش میدانند. آیا شما با این ایده موافقید یا این که فکر میکنید مشکل اصلی پیشرفت پژوهش در کشور را باید در جای دیگری جستجو کرد؟
به طور کلی در کشور ما سهم پژوهش از تولید ناخالص ملی حدود یکسوم جهانی است. یعنی اگر در جهان 3 درصد از تولید ناخالص ملی را به پژوهش اختصاص میدهند در کشور ما کمتر از یک درصد است. البته تلاشهای بسیاری انجام شده تا این سهم کمی افزایش پیدا کند، اما اگر از من بپرسند در این سالها برای انجام پژوهش با مشکلی مواجه بودهام یا خیر، باید بگویم خوشبختانه من در این سالها در زمینه بودجه پژوهشی با مشکلی روبهرو نشدهام. البته علت اصلی این است که به خاطر موفقیتهایی که در حوزه علم داشتهام، همیشه توانستهام بودجه لازم برای انجام پژوهش را در اختیار داشته باشم. دانشجو یا استادی که بودجه را برای انجام پژوهش بهانه میکند باید کمی هم خودش تلاش کند. حداقل تا جایی که من میدانم ما در دانشگاه شیراز برای اختصاص بودجه به امر پژوهش مشکلی نداریم و همه اساتید و دانشجویان میتوانند از این فرصت استفاده کنند. اگر استادی بخواهد کاری را انجام دهد، راههای مختلفی برای تامین اعتبار وجود دارد و دانشگاههای کشور ما معمولا از انجام کارهای پژوهشی حمایت میکنند و این ویژگی تقریبا در همه دانشگاههای کشور مشترک است.
در مقابل، افرادی هستند که بر این باورند اساسا نباید برای انجام کارهای پژوهشی از بودجه دولتی استفاده کرد. این افراد میگویند باید از ابتدا فضای کسب و کار ایجاد کرد تا صنعت بتواند برای خودش درآمد کسب کرده و از این درآمد برای انجام کارهای پژوهشی استفاده کند.
این نگرش دیگری است و ما نمیتوانیم یکدفعه و ناگهانی سیستم موجود را رها کرده و سیستم دیگری را جایگزین آن کنیم، اما به طور کلی این حرف درست است و باید تقاضاکننده اصلی برای پژوهش، صنعت، مراکز تولید فناوری و مراکز تولید کار باشد، اما هنوز هم در بسیاری از کشورها مانند آلمان بودجه پژوهش را دولت تامین میکند. علاوه براین در بسیاری از کشورهای دیگر نیز حمایت اصلی از پژوهش و تحقیق و حتی صنایع مختلف از سوی دولت انجام میشود. این رویکرد در کشورهای مختلف متفاوت است. البته در کشوری مانند آمریکا پژوهشها از سوی بخش خصوصی حمایت میشود. در مقابل در کشورهای اروپایی معمولا نهادهای دولتی وظیفه تامین بودجه پژوهش را برعهده دارند. در حقیقت، ترکیب این رویکردها در همه جای دنیا وجود دارد. ما باید به سمتی حرکت کنیم پژوهشهایی که انجام میشود تقاضامحور باشد و صنعت از پژوهش حمایت کند.
مهندسی، نیازمند فرهنگسازی است
یکی از اشکالات فرهنگی که درباره مهندسی در جامعه ما وجود دارد این است که دوره مهندسی از ابتدای علم مهندسی در کشور تغییرات بسیاری را پشتسر گذاشته است. دورههای مهندسی در چند مرحله تغییر کرده است. این وضع نهتنها در مهندسی مکانیک بلکه در همه رشتههای مهندسی از مهندسی برق تا مهندسی شیمی و مهندسی صنایع و مکانیک وجود دارد. ابتدا مهندسی به عنوان مهندسی حرفهای مطرح بود، یعنی مهندسان با این هدف تربیت میشدند که بتوانند کار حرفهای انجام دهند و ماشین یا موتور تعمیر کنند، دستگاهی را راهاندازی کنند یا حتی کارخانه سیمان یا کارخانه ذوبآهن راهاندازی کنند. در حقیقت ابتدا مهندسان به عنوان نیروهای حرفهای تربیت میشدند.
این فرهنگ از حدود60 سال پیش در جامعه باقی مانده است. هنوز هم تصور میشود مهندسی که تربیت میشود باید با حرفه خاصی آشنایی داشته باشد. اگرچه این حرف درست است، یعنی ما در تربیت مهندسی تقسیمبندیهای مختلفی داریم؛ بخشی از آن تربیت حرفهای را شامل میشود و زمانی که مهندسی فارغالتحصیل میشود میتواند وارد کارخانهای مانند کارخانه پارچهبافی شود یا میتواند در کارخانه ذوبآهن یا ریلسازی کار کند. بنابراین میتوان گفت این افراد مهندس حرفهای هستند و این تعریف هم درست است. چون این فرد مهندسی است که وارد حوزه تخصصی فعالیت میشود. از 20 تا 25 سال پیش به بعد مهندسانی که تربیت میشوند دیگر حرفهای نیستند. اگرچه ما پیش از انقلاب مهندسان حرفهای زیادی داشتیم که اینها در دهههای اخیر همه به مهندسان علوم تبدیل شدهاند. بنابراین آنچه در 20 سال گذشته آموزش داده شده است، علوم مهندسی بوده که به مهندسان مکانیک آموزش داده شده است. یعنی این افراد فارغالتحصیل نشدهاند که وقتی کشتی خراب میشود بتوانند آن را تعمیر کنند یا وقتی راهآهن دچار مشکل میشود، مشکل به وجود آمده را برطرف کنند. مهندسان مکانیک به طور عام مهندس هستند و از یک دانش پایه و عمومی از علوم مهندسی برخوردارند. در رشتههای دیگر نیز به همین صورت است. البته این مهندسان باید در آن صنعت دوره خاصی را بگذرانند تا بتوانند در پالایشگاه با برج تقطیر کار کنند یا در زمینه طراحی و مهندسی فعالیت کنند. البته اکنون نیز دوره طراحی گذشته است و مهندسی که امروز تربیت میشود باید یک مهندس کارآفرین باشد. دانشگاهها باید دانشگاه کارآفرین باشد. در مراحل مختلف هدف آموزش تغییر پیدا میکند و این تغییرات متناسب با تغییرات جهانی و تغییرات ایجاد شده در حوزه علم و دانش در سطح دنیا و همچنین تغییرات ایجاد شده در سطح کشور است. ما باید از این تغییرات تبعیت کنیم تا بتوانیم در بازار پررقابت جهانی مهندسانی خلاق و کارآفرین و نوآور تربیت کنیم.
فرانک فراهانی جم / گروه دانش
مجلات تخصصی، پل ارتباطی صنعت و دانشگاه
دستیابی به دانشهای نوین مستلزم وجود بستری است که فرآیند رسیدن به علم و فناوری را تسهیل میکند. بنابراین در کنار رشد و تولید باید به تخصصهای گوناگون هم دسترسی داشته باشیم که بدون تردید نشریات تخصصی در پررنگترشدن نقش متخصصان نقش مهمی را ایفا میکنند. در حقیقت شاید بتوان گفت نشریات تخصصی بستر نخبهپروری است.
مخاطبان دکههای روزنامهفروشی افرادی هستند که میتوان آنها را در گروههای مختلفی تقسیمبندی کرد. اگرچه گروهی از آنها مخاطب نشریات اجتماعی هستند و گروهی دیگر نشریات دولتی را ترجیح میدهند، اما در کنار این طیف وسیع از مخاطبان گروه دیگری هم وجود دارند که مخاطب نشریات تخصصی هستند.
نخستین جایی که میتوان ایدهها و پژوهشهای علمی و نظریات ارائه شده از سوی دانشجویان را در آن به شیوهای تخصصی مورد بحث و بررسی قرار داد، مجلات و نشریات تخصصی است. بیش از هزار نشریه تخصصی در رشتههای مختلف علمی در حوزههای مختلف از علوم انسانی و ارتباطات تا علوم پایه و مهندسی در کشور منتشر میشود که در هر یک از این نشریات به یک رشته خاص پرداخته میشود. یکی از این نشریات نشریه پژوهشی مهندسی مکانیک است. روند انتشار نشریات تخصصی در سطح دنیا به گونهای است که معمولا انجمنهای تخصصی این مسئولیت را بر عهده میگیرند و دانشگاهها کمتر در این روند نقش یا دخالت دارند، اما در کشور ما مجلات به طور عمده از سوی دانشگاهها منتشر میشود.
به عبارت دیگر، 90 درصد نشریات تخصصی در کشور ما در دانشگاهها منتشر میشود. البته هر یک از این دو رویکرد یعنی انتشار نشریات از سوی دانشگاهها یا انجمنها میتواند تبعات مختلفی داشته باشد. وقتی انجمنی یک نشریه تخصصی منتشر میکند این کار جنبه ملی پیدا میکند. انجمن، جایگاهی است که هم صنعت میتواند در آنجا نقش داشته باشد و هم دانشگاه. نشریه تخصصی مهندسی مکانیک نیز سالهاست از سوی انجمن مهندسی مکانیک ایران چاپ و منتشر میشود. بسیاری از متخصصان امیدوارند روزی برسد دانشگاهها به چاپ مجله نیازی نداشته باشند و همه نشریات تخصصی توسط انجمنها منتشر شود.
آنها بر این باورند انجمنها نهادهای غیردولتی هستند که میتوانند در ایجاد ارتباط بین صنعت و دانشگاه نقش مهمی داشته باشند. در حقیقت، مخاطبان نشریات تخصصی پژوهشگران دانشگاه و افراد دستاندرکار در بخش صنعت هستند و این نشریات میتواند یک پل ارتباطی میان صنعت و پژوهشگران باشد.
ایلیا امیری
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد