اصلاح طلبان از زمانی که شکل گرفتند و خود را عرضه کردند تاکنون با برخی مواضع و رفتارهای خود چالشهایی را در حوزههای گوناگون ایجاد کردهاند.
این طیف سیاسی از زمانی که توانست خود را بیابد و نشان دهد، همواره از اصلاح مسائلی سخن گفته است که در پی آن باعث واکنشهای جدی مردمی و حاکمیتی شده است.اما در مقابل باعث حمایت دیگران هم شده است. حمایتی که از سوی دشمنان انقلاب اسلامی اتخاذ شده و همین موضوع انحراف آنها را بیشتر جلوه میدهد.
سالهای اولیه که اصلاح طلبان با شعارهای زیبا و رنگارنگ توانستند دل مردم را به دست آورند، بیشتر رویکرد آْنها بر روی مسائل سیاسی بود. نتیجه آن هم اتفاقات ۱۸ تیر ۷۸ بود که باعث شد فتنه در آن زمان خود را نشان دهد.
روشنگریهایی که در آن زمان درباره فتنه گران ۷۸ شد، باعث شد تا مردم با حضور خود آن را خاموش کنند. اما فتنه ۷۸ آتش زیر خاکستری بود که منتظر شعله ور شدن دوباره برای ضربه زدن به انقلاب اسلامی بود.
اصلاح طلبان کار خود را در حوزه استحاله سیاسی به مذهبی و فرهنگی هم کشاندند و با گسترش آن تنشها و چالشهای دیگری را برای کشور به وجود آوردند.
شعارهای آنها با رنگ و لعاب آزادی در حوزه مذهب و فرهنگ در دوران اصلاحات باعث شد تا فضای کشور آلوده شود. حوزه کتاب و سینما، برداشتهای دینی و مذهبی که از آن به عنوان پلورالیسم دینی مطرح شد.
«پلورالیزم دینی به این معناست که حقیقت و رستگاری منحصر در دین ویژهای نبوده و همۀ ادیان بهرهای از حقیقت مطلق و غایت قصوی دارند؛ در نتیجه پیروی از برنامه های هر یک از آنها می تواند مایۀ نجات و رستگاری انسان باشد. بر این اساس نزاع حق و باطل از میان ادیان رخت بربسته، خصومت ها و نزاع ها و مجادلات دینی نیز جای خود را به همدلی و همسویی می دهد.»
آیا با این تعریف میتوان ادعا کرد که اکنون ادیان دیگر که دستخوش تحریفات گسترده شدهاند میتوانند مایه نجات و رستگاری انسان شوند؟ رفتارهایی که از سوی حاکمان کشورهایی که اکنون در دنیا به اعمال جنایتکارانه متوسل میشوند و البته خود را پیرو دین و آیین مذهبی خود میدانند با حقیقت و رستگاری سنخیت دارد؟
پلورالیسم دینی یا همان کثرت گرایی نسبت به دین، ایدئولوژی است که غرب آن را ساخته است تا بتواند دیگر ادیان الهی به ویژه اسلام را با چالش روبرو سازد و در این ایده هضم کند. حال آن که دین اسلام به عنوان کاملترین و آخرین دین از سوی خاتم الانبیا محمد مصطفی (ص) برای نجات و رستگاری بشر به ارمغان آورده شد. پس پلورالیسم دینی با خاتمیت پیامبر اکرم (ص) نمیتوان تناسبی داشته باشد.
سال ۱۳۸۱ بود، ۲۹ خرداد ماه همدان و در جمع دانشجویی آقای هاشم آغاجری سخنانی را مطرح کرد و در آن وهن دین اسلام و تشیع مورد نظر بود.
او از طیف اصلاح طلب بود و این سخنان باعث شد تا فضای دینی، مذهبی و اعتقادی کشور دستخوش فرازو نشیبهایی شود. علما و مراجع علیه سخنان آن شخص موضعگیری کردند مردم هم نسبت به آن سخنان ابراز انزجار نمودند و قوه قضاییه نیز وارد عمل شد و پس از دادگاهی او حکم اعدام برای آغاجری صادر شد. او پس از گذشت ۶ سال از زندان آزاد شد. کشور به واسطه اعمال قانونی که برای او در نظر گرفته شده بود از سوی سازمانهای حقوق بشر و کشورهای غربی تحت فشار قرار گرفت.
اما حسن اینگونه گروههای سیاسی و طیفها که در پی فضا سازیهای منفی در کشور هستند و قصد دارند تا با اینگونه سخنان و مواضع برای کشور هزینه تراشی کنند این است که نشان میدهد افکار عمومی جامعه تحت تاثیر اینگونه ایدهها که میخواهد مبانی و اعتقادات دینی و مذهبی مردم را هدف قرار دهد، قرار نمیگیرند. شاید باشند برخی افراد که با شنیدن و خواندن آن سخنان و مواضع، شکی در دلشان ایجاد شود اما قاطبه مردم فریب اینگونه ایدئولوژیها را نخواهند خورد. گمان میرفت که اینگونه تفکرات متحجرانه که حضرت امام (ره) اینگونه اسلام را به اسلام آمریکایی تعبیر کردند، پایان یافته است اما اینگونه نبود.
تفکرات این چنینی، پس از تحمل شکست به بازآفرینی خود میپردازند تا در زمان مناسب دوباره خود را عرضه کنند. روز پنجشنبه هفته گذشته یادآور سال ۸۱ همدان بود.
اسلام آمریکایی از مهد لیبرالیسم یعنی غرب تغذیه میشود. از همین روست که میبینیم در شبکههای ماهوارهای غربی مسلمات شرع را زیرسوال میبرند، تساوی زن و مردم را مطرح میکنند، قصاص را زیر سوال میبرند، فرقههای مذهبی الحادی را رواج میدهند، احکام اسلام را به سخره میگیرند، حجاب را محدودیت فردی و سلب آزادی معرفی میکنند و بسیاری موارد دیگر.
به همین خاطر است که میتوان اصلاحات را استحالهای به سوی اسلام آمریکایی دانست.
در راستای پیگیری استحاله فرهنگی و دینی که از سوی برخی اصلاح طلبان دنبال میشود، سعید رضوی فقیه از اعضای حزب منحله مشارکت در همایش اصلاح طلبان در همدان جا پای هاشم آغاجری گذاشته و سخنانی را مطرح کرده است که از جنس اتهام به نظام و رهبری است.
خطی که اصلاح طلبان تندرو پیگیری میکنند، خطی است که قلم آن در دست غرب است. تخریب و اتهام وارد کردن به انقلاب و تضعیف جایگاه ولایت فقیه از همان آغاز به کار این طیف سیاسی در دستور کار آنها بوده است. این اتفاقات باعث میشود تا افکار عمومی جامعه با چنین تفکراتی آشنا شوند اما در کنار آن باید روشنگریهای لازم صورت گیرد تا تأثیر پذیری در جامعه از بین برود.
تفکراتی که اعتقاد دارند قصاص غیر انسانی است، یا فرقه ضاله بهائیت به عنوان یک دین پذیرفته شود، یا این که احکام شرع اسلامی باید تغییر کنند و... باید از سوی علما و روحانیت با پاسخهای منطقی و روشنگرانه به دفاع از حقانیت و مظلومیت اسلام و تشیع روبرو شود. بعد سیاسی اینگونه اظهار نظرات جای خود اما بعد مذهبی و فرهنگی آن مهمتر است. (سیاست روز)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد