
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اصالتا دماوندی است و سه ماه است به جرم حمل مواد به ندامتگاه این شهر آمده، اما کشش معرق او را به کارگاه زندان آورده و به او آموخته با همان دستهایی که تا سه ماه قبل مواد جا به جا میکرد حالا تکههای نازک چوب را ببرد و کنار هم بچیند. میگوید اگر معرق را یاد بگیرد و حرفهای شود، بعد از آزادی سراغ مواد نمیرود و این را با لبخندی بر گوشه لب میگوید که من باورش میکنم. من دوست دارم باور کنم که کار با چوب و اره و خلق زیباترین نقشهای معرق، جای تجارت مرگ را در زندگی رضا میگیرد و او میگوید باور کن فروش مواد را کنار میگذارم.
بهرام شش ماه حبس کشیده و یک ماه دیگر از محکومیتش مانده است. جرمش را نمیگوید و من هم در کارش باریک نمیشوم که میدانم شرم گفتن دارد. دستهای زمخت و پینه بستهای دارد، با صورتی چروک افتاده که به سیاهی میزند و در تلفیق با تهریشهای سفیدش، شبیه گندمزارهای درو شده است. او قبل از آمدن به ندامتگاه تراشکار بوده و این به پوست قاچقاچ کف دستهایش میآید. جای بهرام در کارگاه خیاطی ندامتگاه دماوند است، کنار چند جوانی که سرنخ لباسهای دوخته شده را میزنند. بهرام سراغ خیاطی آمده، چون میگوید زندان آدمها را دیوانه میکند و اگر بیکار بمانند دیوانهتر میشوند. او میگوید کار که باشد، فکر و خیال میرود و نفس زندانی باز میشود. برای همین است که کار در خیاطخانه ندامتگاه را دو دستی چسبیده است. نخهای اضافه کش شلوارهایی که آن سوی کارگاه با سرعت از زیر سوزن چرخهای صنعتی بیرون میآید، با قیچی محمد بریده میشود؛ مردی متاهل و سی ساله، پدر دختری کوچک که حالا به جرم درگیری در ندامتگاه است. زندان به چشم محمد جای خوبی نیست؛ ولی برای مهار شرارت آدمها لازم است.
او پیش از آن که به زندان بیاید پزشکیار بوده، اما وقت اضافه زندگیاش به بطالت میگذشته و در این وقتهای تلف شده با جوانهای دماوند بر سر هیچ و پوچ بحث میکرده و درگیر میشده تا این که یکی از این درگیریها او را به ندامتگاه کشانده است. محمد اما دیگر نمیخواهد به زندان برگردد. میگوید جذب خیاطی شده و چهار ماه دیگر که به خانه برگردد، وقتهای اضافهاش را با دوخت و دوز پر میکند.
کار، رنج زندان را کم میکند
برای من که شهروندی آزاد هستم، ندامتگاه تازهساز دماوند (تاسیس سال 85) با سکوت ممتد و چشمانداز باز کوهستان، فرصتی برای به آرامش رسیدن است اما برای کسی که مرتکب جرم شده، زندان دشمن آزادی است. زندان را که به چشم دشمن نگاه کنی، تحملش سخت میشود و بیعلت نیست که زندانیان کینه زندان را به دل میگیرند.
با این حال اگر در زندان، دقایق و ثانیههای بیامید محبوسان پر شود، جدال میان زندان و زندانی کمتر میشود و این برقراری صلح، نیاز جدی زندانهاست. آدم بیکار فکر ناجور به سرش میزند و افکار بد میپیچد در تار و پود ذهنش. برای همین داشتن شغل در زندان، بیش از آزادی به کار زندانی میآید.
البته این موضوع از سال 1315 خورشیدی مورد توجه است. در این سال، قانون وادار کردن زندانیان غیرسیاسی به کار در موسسات صنعتی و کشاورزی به تصویب رسید و این روند تا 11 سال ادامه پیدا کرد تا این که سال 1326 فعالیت اشتغالزایی در زندانها آغاز شد و در دهه 30، کار به تاسیس بنگاه تعاون و صنایع برای اشتغال مددجویان رسید.
اکنون نیز بنیاد تعاون و حرفهآموزی زندانیان همین راه را میرود، البته با فراگیری بیشتر، مشاغل متنوعتر و امکانات بهتر؛ هر چند هنوز هم کاستیهایی وجود دارد که مانع اشتغال صددرصدی زندانیان در دوران محکومیت میشود.
کار خواهان دارد، کار نیست
در هر زندان، تعداد محکومانی که رغبتی به انجام کار ندارند، انگشتشمار است، در مقابل ولع آموختن حرفه و مشغول شدن به یک کار و کسب و درآمد در دوران محکومیت در وجود بیشتر زندانیان موج میزند. آمارهای بنیاد تعاون و حرفهآموزی زندانیان این اشتیاق و توانمندی را تائید میکند که البته تاکنون به علت کمبود اعتبارات فقط به بخشی از این تقاضا پاسخ داده شده است.
آمارها نشان میدهد هر سال در زندانهای کشور در 200 رشته برای بیش از صدهزار مددجو، دورههای آموزشی فنی و حرفهای برگزار میشود که از این تعداد 70 هزار نفر موفق به دریافت مدرک میشوند. هماکنون 60 هزار نفر به واسطه همین مدارک فنی و حرفهای در زندانهای کشور شغل دارند و از بنیاد تعاون حقوق میگیرند، اما آنها که از این قافله جاماندهاند، آنهایی هستند که کمبود امکانات و نبود پول کافی برای توسعه اشتغال، آنها را به زندانیان بیکار تبدیل کرده است. رئیس بنیاد تعاون و حرفهآموزی زندانیان میگوید، تعداد نیروهای آماده به کار 40 هزار نفر است که اگر فرصت اشتغال برایشان فراهم شود همانند 60 هزار نفری که هم اکنون مزد میگیرند، قادر به تامین هزینههای خود و نیز پسانداز بخشی از درآمدشان برای روزهای پس از آزادی هستند.
ایجاد 40 هزار شغل در زندانها اما معطل عملی شدن تعهدات قانونی است. سه سال است مجلس بودجهای را به عنوان تسهیلات وام برای بنیاد تعاون و حرفهآموزی زندانیان در نظر گرفته که اگر این تسهیلات در اختیار بنیاد قرار بگیرد، این 40 هزار نفر نیز از مزایای داشتن شغل در زندان بهرهمند میشوند. البته این تسهیلات معوق، رقمهای بزرگی دارد، به طوری که تسهیلات پرداخت نشده سال 90، 620 میلیارد تومان است و مجموع تسهیلات سال 91 و 92، 2880 میلیارد تومان.
گرچه این رقمها بزرگ است و تامین آن کاری نه چندان آسان، اما اگر به فواید سرمایهگذاری در بخش حرفهآموزی زندانیان توجه شود، فوایدی به مراتب ارزشمندتر عاید اجتماع میشود. هماکنون نرخ بازگشت به زندانها 20 درصد است؛ یعنی از هر 100 نفر که از زندانها آزاد میشوند، 20 نفرشان دوباره به زندان برمیگردند. البته این وضع در نقاطی که به حرفهآموزی زندانیان توجه شده، برای آنها شغل ایجاد شده و کسب درآمد، انگیزه داشتن زندگی سالم را در آنها به وجود آورده، نرخ بازگشت مجدد زندانیان به زندان تا ده برابر کم شده و این بزرگترین نفعی است که حرفهآموزی زندانیان عاید جامعه میکند.
60 هزار زندانی صاحب کار
در همه 32 استان کشور، زندانها به حرفهآموزی رو آوردهاند؛ البته در برخی استانها و زندانها بیشتر و در برخی نقاط کمتر. دست ساختهها و تولیدات زندانیان که در 200 رشته متمرکز است، بویژه در رشتههای هنری و صنایع دستی به اندازهای حرفهای است که نمیشود میان تولیدات آنها با تولیدکنندگان حرفهای تفاوت قائل شد.
باغداری، صنایع کشاورزی، پرورش آبزیان، دامداری و دامپروری، مبلمان شهری، قطعات صنعتی، عمران و ساختمان، صنایع چوب، مصنوعات چرمی، منسوجات و پوشاک، صنایع دستی، صنایع غذایی و صنایع الکترونیک زمینههایی است که هم اکنون 60 هزار زندانی بابت فعالیت در آنها کسب درآمد میکنند.
درآمدزا بودن فعالیت زندانیان، شاهکلید حل بسیاری از مشکلات آنهاست. ورود به زندان باعث قطع ارتباط فرد با محیط کار خود و در نتیجه قطع درآمدش میشود که این موضوع، زندانی و خانواده او را در مضیقه جدی قرار میدهد. زمانی که یک زندانی موفق به کار در زندان میشود و فعالیتش به کسب درآمد میانجامد، این معادله به هم میخورد، همان طور که وضع معیشت 60 هزار زندانی صاحب شغل در زندانهای کشور تغییر کرده است.
البته این درآمدها لزوما رقمهای بزرگی نیست، اما چون 50 درصد درآمد ماهانه زندانیان به خانوادههای آنها داده میشود، 20 درصد برایشان پسانداز میشود و 5 درصد نیز برای بیمه عمر و سرمایهگذاریشان هزینه میشود، تا حدی خانوادههای آنها از تنگناهای معیشتی بیرون میآیند و پس از آزادی نیز مبلغی قابل توجه در اختیار زندانی قرار میگیرد که در روزهای سخت پس از خروج از زندان به کارش خواهد آمد.
هم اکنون در زندانها مددجویان فرشبافی هستند که درآمد ماهانهشان تا 700 هزار تومان نیز میرسد؛ درآمدی که اگر سازمانها و نهادها میزان سفارشات خود به زندانها را افزایش دهند، رقمش بالاتر خواهد رفت.
مریم خباز / گروه جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی عیدانه با نخستین مدالآور نقره زنان ایران در رقابتهای المپیک
رئیس سازمان اورژانس کشور از برنامههای امدادگران در تعطیلات عید میگوید
در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با دکتر محمدجواد ایروانی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی شد