سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
پاسخ به این پرسشها در زمانهای که از ظهور و اوج ادیان فاصله دارد، الزامی مینماید. نواندیشان، سنتگرایان، فیلسوفان، اصولگرایان و افراطیون دینی هر کدام از زاویهای در پی پاسخ به این سوالات هستند. پاسخ هم از سبک زندگی، اخلاق کاری و خانوادگی، تا حکومت داری و رویکرد به سیاست، اقتصاد و فرهنگ متدینین را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
نفس این پرسشها پرسشهایی مدرن هستند که با توجه به تحولات دنیای امروز و رویکردهای جدید به انسان و جهان رخ دادهاند. بدیهی است هر حرفی درباره دین، واکنشی تازه به سوالاتی تازه در یک حوزه پرقدمت و بنیادین است یعنی همه این گروههای دینی از نواندیش تا سنتگرا، از اعتدالی تا افراطی گروههایی مدرن و متجدد محسوب میشوند، گروههایی نوظهور در پی تعیین جایگاه دین در جهان مدرن. عدهای از این گروهها بر این باورند که دین باید متحول شود و عدهای در پی متحول کردن زمانهاند؛عدهای در پی راهی بینابین برای هم متدین بودن و هم امروزی بودن هستند و اهل آشتی و تفاهم؛ اما عدهای دیگر بنا به اعتقاد افراطیشان معتقد به مبارزه با هریک از این حوزهها هستند؛ از بین بردن هر یک از آنها و به قدرت نشاندن دیگری، دین یا بی دینی. در این میان آنچه ناگزیر به نظر میآید و بسیاری سعی در نادیده گرفتنش دارند، این است که جهان مدرن بیدین نشده و دنیای دین از تحولات مدرن مصون نمانده است. پس هر پاسخی به سوالات ابتدایی این نوشته، هر چند فردی و افراطی، بههیچوجه ناب و محض نیست و آغشته به مناسبات زمان است.
اما افراطیون حاضر به پذیرش این نتیجه نیستند که اگر بودند دیگر افراطی نمیماندند. لحظه پذیرش تأثیر و تأثر ناگزیر دین و تجدد، لحظه افراطی نبودن هم هست و لذا بسختی برای افراطیون چنین لحظهای رخ میدهد. بحث چگونگی و رفتار افراطیون دینی، اما بحثی آشنا و حالا برای همه مردم جهان شناخته شده است. آنچه مبهم و محل بحثهای فراوان است، نوع برخورد غیر افراطیون با افراطیون دینی است. چگونه باید با افراطیون دینی برخورد کرد و به شرط پذیرفته شدن در کنار آنها بخوبی زیست؟
اغلب موارد گروههای افراطی خود حاضر به زندگی و همزیستی با دیگران نیستند، اما گاهی در موضع ضعف یا با توجه به شرایط و الزامات و مصلحت خود، مجبور به زندگی کنار کسانی میشوند که هم عقیده آنها نیستند. هماکنون بخشی از طالبان خود را آماده مذاکره اعلام کرده که این مساله موجب بحثهای زیاد و تضاد گروههای سیاسی مختلف در افغانستان و حتی کشورهای درگیر دیگر از جمله آمریکا و اتحادیه اروپا شده است. حالا با طالبان پس از جنگ، پس از آن همه سر بریده، چگونه میتوان پای میز مذاکره نشست و مشکل بعد از دشوار بودن نفس مذاکره با قاتلان از نظر اخلاقی، این است که با اینها چگونه باید حرف زد؟ چه باید گفت؟ باید به نقل چنگ زد یا به عقل؟ باید لبخند زد یا با جدیتی قهرآلود، اکراه خود را از سخن گفتن نشان داد؟
مثال دیگر فضای زندگی بسیاری از کشورهای اروپایی است. آنها مواجه با رشد افرادی هستند که نسل دوم و سوم مهاجران پاکستانی و عرب را تشکیل میدهند و بشدت در مسائل دینی افراطیاند، آنقدر که برای برانداختن حکومت مرکزی متکی به طبقه متوسط سوریه لشکرکشی میکنند و زن و مرد به آنجا میروند. آدمهایی از این دست را در همسایگی خود، محل کار، مسجد محل، پارک و... تصور کنید. بله، رفتار با افراطیون بیشتر از آنکه برای خود افراطیون پیچیده باشد، برای دیگران پیچیده است. آنها با توجه به رویکرد خود و اعتقاداتشان دنیای سادهای دارند و در دیدگاه تند خود میپذیرند یا نفی میکنند. تکلیفشان روشن است، همواره و در همه عرصهها افراطی بودن سادهتر از معتدل بودن بوده است. همین نبود راه سوم است که آنها را افراطی میکند، فقدان راهی دیگر که غیر از نفی یا تائید، تعامل، گفتوگو و همزیستی را فراهم آورد، هر چند با نقد و مخالفت همراه باشد. سوال اساسی این است که گروههای اجتماعی دیگر، اعم از اقلیت و اکثریت که غیرافراطی هستند و طرفدار زندگی مسالمتآمیز، باید چه رفتاری را انتخاب کنند؟
برای پاسخ به این پرسش به نظر میرسد روانشناسی از نظر تمرکز بر فرد و روح و روانش، از فلسفه، سیاست و جامعهشناسی کارسازتر باشد. افراطیون در همه جای دنیا و در همه عقاید وجود دارند. یکی از مهمترین نظریههایی که درباره افراطگرایی دینی وجود دارد، نظریهای است که اتفاقا افراطی بودن را از موضوع افراط (اینجا در دین) جدا کرد و معتقد است آدمها فارغ از عقیده خود افراطی یا اعتدالی هستند.
این نظریه با اتکا به رویکردی روانشناختی، آدمهای افراطی را در همه ادیان و عقاید، دارای خصوصیات روانی و واکنشهای رفتاری ـ گفتاری به نسبت مشترک دانسته و آنها را در یک دستهبندی قرار میدهد. این نظریه آغاز افراطگرایی را اشخاص میداندکه گاه به سبب مجموعه پیچیدهای از دلایل اجتماعی، سیاسی، هویتی و خانوادگی به سمت دیدگاههای افراطی میروند. حتی در اینجا مرزهای روانشناسی، جامعهشناسی و سیاست به هم میآمیزد و بسیار پیچیده میشود اما مسلم است که در اینجا برخورد از محلهها و پاتوقها شروع میشود، به مدارس عمومی و مراکز فرهنگی میرسد و سیاست هم که در همه جا حضوری فعال و اجتنابناپذیر دارد.
در یک کلام برای جلوگیری از رشد افراطیون، باید افراطیون را پذیرفت؛ آنها را با هنر، تلویزیون و ورزش وارد گفتوگو با جامعه کرد. طرد یعنی ایجاد فضایی مطلوب برای تغذیه و رشد افراطیگری. آنچه افراطیون را قوی میکند افیون انزوا و انحصاری است که در شرایط گلخانهای و بدون درکی از عالم بیرون، ساخته میشود، شرایطی که افراطی را تندخو میکند و امنیتش را در یک فضای وهم گونه متزلزل جلوه میدهد، و این هراس همیشگی و احساس نبود امنیت، خشونت را سبب میشود. منزوی و صامت کردن و به حاشیه راندن افراطیون یعنی ناتوانی در کنترل رشد میزان قدرت و تندخویی آنها؛ چیزی که مورد پسند راهبران و سیاستگذارانشان هم هست؛ راهبرانی که بیشتر قدرت و منافع اقتصادی را در نظر دارند و مسائل اعتقادی آنها صرفاً اهرم فشاری برای دیگران و عنصری برای فریب پیروانشان است.
ورود افراطیون به رسانههای عمومی بهجای تبعیدشان به رسانههای مضحک خودشان، دعوت به گفتوگو در فضاهای جدی علمی، دینی و دانشگاهی، آنها را بهمرور وارد قواعد بازی دنیای واقعی میکند. انگار از خواب بیدارشان میکند و آنها را وادار به ترویج انسانی، متمدنانه و شهری عقیدهشان و اصلاح زمانمند، اما ماندگارشان میکند. نادیده گرفتن افراطیون در ادیان مختلف سبب نادیده گرفتن چشمه زلال دین به عنوان راهی برای رهایی انسان از خود بیگانه امروز شده است، توفیقات بشر جدید، تعالی خود را در حالی در دین مییابد که صدای دین شنیده شود اما نادیده گرفتن افراطیون سبب پرصدا شدن آنها در گلولهها و تیغها میشود (شده است) و همین طور بحران گمکردن دین توسط انسان را تشدید و ادامهدار خواهد کرد.
شاید بهتر باشد به همسایه افراطی خود لبخند بزنیم؛ سلام دهیم و با او گفت و گو کنیم؛ به او بگوییم تو را در نظر میگیریم؛ درباره تو حرف میزنیم. بگوییم که چگونه به نظر میرسد و بگوییم که عالم همیشه به فکرهای بهتر نیاز دارد و اگر او یکی از آنها را دارد، میشنویم. به او اجازه ندهیم از مخدر انزوایش نوازش بگیرد و امثال خوی افراطیاش را تشدید کند و در مناسبات قدرت و ثروت امثال بن لادن و ریگی گیرکند.
علیرضا نراقی / جامجم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد