ولادیمیر پوتین، هفتم اکتبر 1953 در شهر لنینگراد روسیه بهدنیا آمد. وی دومین رئیسجمهور کشورش پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق محسوب میشود که بعد از بوریس یلتسین به قدرت رسید. در سال ۱۹۷۵ پوتین در رشته حقوق از دانشگاه لنینگراد فارغالتحصیل شد. او چند سال بعد مدرک دکترای خود را در رشته اقتصاد دریافت کرد. پس از فارغالتحصیلی از سوی « کا.گ.ب » ـ سازمان ضد جاسوسی اتحاد جماهیر شوروی سابق ـ به همکاری دعوت شد و از سال 1985 تا سال 1990 از سوی سازمان اطلاعات روسیه بهعنوان مامور در آلمان مشغول به کار شد.
در بیست و هشتم جولای 1983 با «لودمیلا پوتینا» ازدواج و همراه وی مدتی در آلمان زندگی کرد. آنان صاحب دو فرزند دختر به نامهای ماریا و یکاترینا پوتینا شدند که هر دو در آلمان شرقی رشد کردند. سال گذشته اعلام شد پوتین و همسرش از یکدیگر جدا شدهاند و زندگی مشترک این دو به پایان رسیده است. سایت دیلیمیل در خبری اعلام کرد شاید دلیل جدایی پوتین از همسرش، دختر سی سالهای باشد که قبل از این ورزشکار ژیمناستیک بوده است. بعدها شایعات زیادی مطرح شد که رئیسجمهور روسیه به دنبال ازدواج با این خانم یعنی آلینا کابائوا است، اما هرگز صحت این خبرها تائید نشد.
پوتین از سال 2000 تا 2007 رئیس جمهور روسیه بود و پس از وقفهای چهار ساله بار دیگر در انتخابات سال 2012 موفق شد با کسب 63 درصد آرا برای سومین مرتبه ریاست کاخ کرملین را به دست آورد. برخی منابع غربی میگویند او از ثروتمندترین سیاستمداران جهان محسوب میشود. این منابع میافزایند: پوتین 75 درصد از سهام شرکت نفتی «گان ور»، 37 درصد از سهام شرکت نفت و گاز روسیه و 4.5 درصد از سهام شرکت معروف «گاز پروم» را در اختیار دارد. برخی خبرهای غیر رسمی حاکی از آن است که ثروت پوتین به 40 تا 70 میلیارد دلار میرسد، اما منابع روسی هرگز این اطلاعات را تائید نکردهاند.
پوتین از جمله سیاستمدارانی است که هر آنچه دوست داشتم انجام داده است. از قهرمانی در ورزش جودو تا شنا در آبهای سرد سیبری، اسکی، شکار خرس قطبی، رانندگی با اتومبیلهای مسابقهای فرمول یک، هدایت زیر دریایی، خلبانی با هواپیماهای سبک، تربیت ببر سفید و... همه از جمله تفریحات رئیسجمهور روسیه در اوقات فراغت است. وی علاوه بر زبان روسی، آلمانی را هم بخوبی صحبت میکند. وی در دیدارهای بینالمللی نیز بدون نیاز به مترجم، با رهبران جهانی انگلیسی حرف میزند.
شخصیتی با نفوذ
مجله ونیتی فیر که همه ساله فهرست صد شخصیت سیاسی تجاری یا مالی بانفوذ و قدرتمند جهان را اعلام میکند، در سال 2013 ولادیمیر پوتین را با توجه به اظهارات قاطعانه وی که چیزی نمانده بود به بحران بینالمللی منجر شود و نگرانی جدی مقامات اروپایی و آمریکایی را برانگیخت درصدر این فهرست قرار داد و از او به عنوان بانفوذترین شخصیت جهان یاد کرد. این مجله همچنین مکان دوم جدول خود را به مرداک، سرمایهدار معروف و مکان سوم را به بانیان موتور جستجوگر گوگل یعنی سرگئی برین، لاری پیج و اریک اشمیت اختصاص داد.چندی پیش نیز مجله تایم پوتین و اسنودن مقاطعهکار سابق سازمان امنیت ملی آمریکا را در فهرست صد شخصیت تاثیرگذار جهان قرار داد.
یک بار هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه اسبق آمریکا که میگوید بیش از 20 بار پوتین را ملاقات کرده است در مصاحبهای به شبکه خبری سیان ان گفته بود: ولادیمیر پوتین یک وطن پرست است. او یک فرد ضدغرب نیست، بلکه بسیار آزرده خاطر از آن چیزی است که بهعنوان دخالت در امور داخلی روسیه تفسیر میکند و البته بیشتر از آن آزرده خاطر از چیزی است که به عنوان تمایلات آمریکا برای حمایت از مخالفان سیاسیاش برای تشویق سرنگونی وی تفسیر میکند.
اما شخصیت واقعی پوتین چگونه است؟ یکبار دو نفر از تحلیلگران پایگاه خبری فارین پالیسی درخصوص ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه مطلبی نوشتند و شش خصوصیت را برای او ذکر کردند. این خصوصیتها عبارت بود از متخصص، تاریخی، مبارز، طرفدار بازار آزاد، مامور پرونده و ناشناس. این تحلیلگران افزودند: پوتین هیچ روح، اصل و ذاتی ندارد. او مردی از ناکجاآباد است که میتواند از هر چیزی به هر شخصی تبدیل شود، اما پوتین محصول محیط اطرافش است؛ مردی که تجربیات گذشتهاش نمایانگر اکنون وی است. پوتین فردی با هویتهای چندگانه بوده که ریشه آن در تجربیاتی است که در گذشته آنها را کسب کرده و همین امر به وی کمک کرده تا از یکی از جاسوسان سرویس اطلاعات خارجی شوروی سابق (کا.گ.ب) و معاون شهردار سنپترزبورگ به رئیسجمهوری قدرتمند تبدیل شود.
به گفته این تحلیلگران؛ پوتین طرفدار بازار آزاد است. تاریخ روسیه به رئیسجمهور این کشور یاد داده که سیستم اقتصادی شوروی سابق در اجرای برنامههایش ناکام بود. مالکیت خصوصی، کار آزاد و بازار در اولویت قرار دارد، اما پوتین میداند کاپیتالیسم نیز محدودیتهایی دارد. در دورانی که روسیه در سقوط کامل به سر میبرد این مرد به روسیه کمک کرد یک طبقه متوسط جدید شهری که مصرفکنندهای در سطح کشورهای غربی هستند و اکنون نیز خواستار حقوق سیاسی به مدل و روش کشورهای غربیاند، ایجاد شود. هدف اصلی پوتین اکنون ایجاد دوباره و احیای روسیه است. او برای این کار نیازمند یک قشر خاص است که پیشتر آنها را طبقه تولیدکننده و ایجادکننده مینامید که البته بیشتر این افراد به گروههای مخالف پیوستهاند. با این حال کارشناسان میگویند با افزایش قشر طبقه متوسط جامعه روسیه و روند رو به رشد مخالفان، ممکن است در سالهای پیشرو حتی برای خود پوتین دشوار باشد.
یکبار کارشناسی گفته بود مردم روسیه پوتین را بیشتر از گورباچف دوست دارند و این درحالی است که مردمان کشورهای غربی برعکس به گورباچف بیشتر از پوتین احترام میگذارند. حتی چندی پیش چارلز ولیعهد انگلستان در اظهاراتی پوتین را به «هیتلر» تشبیه کرد که نشانگر عمق کینه و نفرت غربیها نسبت به پوتین است. با این حال به گزارش سایت «قنطره» اعراب به پوتین ابراز علاقه کرده و او را رهبری تصور میکنند که میخواهد از استقلال کشورش محافظت کند، چیزی که بسیاری از آنها اثری از آن را در کشورشان نمیبینند.
علیرضا ثمودی/ جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد