آن روی سکه شهرت

درِ این حصار نشکن

من زخمی ماجراهای نقض حریم خصوصی از سوی رسانه‌ها و مثال عینی اتفاقات این چنینی هستم چرا که اطلاع رسانی‌های نادرست تاثیرات بدی روی زندگی من گذاشت. چه شایعه‌هایی که درباره بیماری من در رسانه‌ها و فضای مجازی منتشر نشد و شما فکر کنید اگر من از کما زنده برنمی‌گشتم، پدر من با چقدر سوال و جواب و حرف درگیر می‌شد که پسرش به چه دلیلی فوت کرده است.
کد خبر: ۶۸۹۰۲۱
درِ این حصار نشکن

اما من زنده ماندم و همه اتفاقات را توضیح دادم، ولی سال بعد اتفاق مشابهی برای زنده یاد عسل بدیعی، خواهر خانم بنده رخ داد و باز بساط حرف و حدیث و اطلاع‌رسانی‌های نادرست راه افتاد. اما با تجربه‌ای که سر داستان بیماری خودم به دست آورده بودم، توانستم تریبونی رسمی (مثل برنامه «هفت») به دست بیاورم و شرایط پیش آمده را مدیریت کنم.

نکته اینجاست که فکر می‌کنم اصولا در رسانه‌ها و در زمینه اطلاع‌رسانی اخبار زندگی هنرمندان حسن‌نیت وجود ندارد. در حالی که می‌دانم به هر حال این بخشی از وظایف رسانه‌هاست و مردم هم به دانستن اخبار زندگی هنرمندان علاقه دارند، کما این‌که برای خود من هم زندگی هنرمندان محبوب دنیا جذاب است و بدم هم نمی‌آید درباره آنها بدانم. ولی معتقدم این مساله باید حد و مرزی داشته باشد و رسانه‌ها اخلاق را در این زمینه رعایت کنند.

متاسفانه برخی رسانه‌ها فقط به آن لحظه، رویداد و ماجرای داغ فکر می‌کنند و وقتی حادثه‌ای رخ می‌دهد، می‌گویند سریع سراغ آن آدم درگیر ماجرا برویم و ببینیم چه خبر است. اما وقتی هیاهوی آن اتفاق فروکش کرد دیگر کاری به بعد آن ندارند و برایشان مهم نیست که حال و روز آن سوژه خبری پس از حادثه در چه وضعی است. بعضی اوقات یک ماجرای خوب یا بد در چشم برهم زدنی به تیتر اول رسانه‌ها تبدیل می‌شود، اما رسانه‌ها به این مساله فکر نمی‌کنند این تیتر چه بلایی بر سر آن شخص می‌آورد و چه تاثیراتی روی زندگی او می‌گذارد.

همیشه عنوان می‌شود اخبار نادرست و جنجالی را نشریات زرد منتشر می‌کنند، اما وقتی واقعا حسن‌نیتی پشت قضیه وجود نداشته باشد، اخبار برخی رسانه‌های دیگر هم دست‌کمی از آن نشریات ندارد.

یک زمانی تیتر و اخبار همه نشریات و رسانه‌ها این بود که رضا داوودنژاد مُرد، پیوند شد، به کما رفت و فلان، اما سه سال بعد از آن کسی نپرسید اصلا رضا داوودنژاد کجاست و چه کار می‌کند؟ عسل بدیعی فوت کرد و کلی حرف و حدیث به وجود آمد، اما کسی به این مساله اشاره نکرد که او اولین بازیگری بود که در دنیا اهدای عضو انجام داد. تاثیری که او در فرهنگ اهدای عضو در ایران به وجود آورد به قدری است که رقم اهدای عضو را از 300 نفر به 116000 نفر رساند. ولی از این مساله در هیچ کدام از جشنواره‌های سینمایی و محافل هنری و رسانه‌ها حرفی به میان نیامد.

پس از فروکش کردن اخبار و حاشیه‌های به وجود آمده درباره درگذشت عسل بدیعی هم دیگر هیچ رسانه و خبرنگاری سراغی از پدر و خانواده داغدیده‌اش نگرفت. ظاهرا برای رسانه‌های ما فقط آن خبررسانی اولیه و شکستن حریم خصوصی هنرمندان مهم است، نه چیز دیگر. برخی رسانه‌ها فقط به دنبال این هستند که پرده را کنار بزنند تا داخل خانه را ببینند. این‌که فضای داخل خانه خوب است یا بد، زود فراموش می‌شود. چند سال پیش، ماجرای رسانه‌ای شدن وضعیت خانم فریماه فرجامی مطرح شد و عده‌ای هم به آن واکنش‌های متفاوتی نشان دادند، اما الان خانم فرجامی کجاست؟ کسی از او خبر دارد؟

من فکر می‌کنم در ایران فقط اسم نشریات زرد بد در رفته است، برخی نشریات و خبرگزاری‌های معتبر هم تفاوتی با آنها ندارند و عملا دارند کار نشریات زرد را انجام می‌دهند.

البته درباره این واقعیت که مردم دوست دارند از اخبار و زندگی هنرمندان مورد علاقه خود باخبر شوند، تردیدی وجود ندارد و برخی رسانه‌ها هم در این زمینه وظیفه خود را بدرستی انجام می‌دهند، اما مثلا خودم با حضور در برنامه‌ای مثل «شام ایرانی» اجازه دادم دوربین وارد حریم خصوصی‌ام شود و مردم خانه و زندگی مرا ببینند و بدانند من چگونه آدمی هستم و چقدر با نقش‌هایی که بازی می‌کنم، تفاوت دارم. خب، طبیعی است این کار را به خاطر مردم انجام دادم و پذیرفتم که زندگی واقعی‌ام را برای آنها به نمایش بگذارم. در حالی که خیلی از هنرمندان حاضر به انجام این کار نیستند و دوست ندارند مردم از زندگی خصوصی آنها سر دربیاورند. اما متاسفانه همه نیت مثبتی که من پشت این قضیه داشتم خرد شد و با اقدامات نامناسب صورت گرفته خارج از اختیارِ من از بین رفت.

اتفاقا من از آن دسته بازیگران نیستم که بگویم عادت به مصاحبه ندارم. اعتقاد دارم گفت‌وگو و حضورهای رسانه‌ای باید به اندازه باشد. دوست دارم هرازگاهی و آن هم بموقع، خبری از من در رسانه‌ها و نشریات منتشر شود تا مردم بدانند دارم چه کاری انجام می‌دهم، چون من هرچه دارم از مردم است و اگر حمایت آنها از من نبود که الان نفس نمی‌کشیدم. درهمین حد حاضرم دیده شوم و در رسانه‌ها حضور داشته باشم، ولی از آن حد بیشتر که موجب نقض حریم خصوصی و به هم خوردن خلوتم شود، ضربه می‌خورم. نه من، بلکه بقیه هنرمندان هم همین‌طور هستند و در صورت تعرض به حریم خصوصی‌شان آسیب خواهند دید. شغل و فضای فرهنگی ما هم طوری نیست که هنرمند بتواند رابطه‌اش را با محیط و مردم خیلی باز کند، چون موجب سوءاستفاده‌ها و برداشت‌های نادرست می‌شود.

رضا داوودنژاد ‌/‌ بازیگر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها