داستان این مستند تکان دهنده درباره زندگی خانوادگی یکی از هواداران سازمان به نام مصطفی محمدی است؛ کسی که به خاطر القائات او، فرزندش سمیه نیز به سازمان منافقین میپیوندد. مدتی بعد محمد پسرش نیز برای اطلاع از وضع خواهر و بازگرداندن او به اشرف میرود و او هم بازنمیگردد.
از سوی دیگر پدر خانواده که در مقطعی حاضر به خودسوزی مقابل سفارت فرانسه در کانادا میشود، متوجه میشود که در حقیقت فرزندانش در اردوگاه اشرف زندانی شدهاند. این آغاز تحول فکری و ایدئولوژیک این فرد و خانوادهاش است. او در جریان تحقیقات و پیگیری هایش به نکات تلخی پی میبرد. اینکه تعداد زیادی از افراد حاضر در اردوگاه جوانانی جویای کار هستند که هیچ اعتقاد درونی و قلبی به سازمان ندارند.
مصطفی محمدی پدر سمیه بهدلیل فعالیتهای مثبتی که از نظر سازمان داشته موفق میشود با دختر و پسرش دیدار کند و آنجاست که متوجه اتفاقی هولناک میشود؛ در آنجا به پسرش تجاوز شده است و همین دلیلی میشود تا پسرش را از اردوگاه اشرف خارج کند اما سمیه کماکان در اشرف میماند.
اهمیت فیلم ناتمامی برای دخترم سمیه و نگاه هوشمندانه سازندهاش در نکات زیر است:
اول: نشان دادن مناسبات درونی سازمان و شیوههای اغفال جـــوانان جویای کار به بهانه مهاجرت به کشورهای اروپایی.
دوم: نشان دادن تصاویری مستند از درون اردوگاه اشرف در زمان حضور منافقین در این قرارگاه.
مسلما جذب نیرو برای سازمان به شیوه سالهای دهه 50 یا 60 اکنون امکان پذیر نیست و این سازمان به روشهای جدیدی روآورده است؛ یکی از این روشها فریب افراد و ورود آنها به خاک عراق است. پس از این مرحله سازمان در اقدامی ناجوانمردانه فرد مورد نظر را بر سر دو راهی دستگیری توسط پلیس عراق یا حضور در اشرف قرار میدهد. علاوه براین، این مستند بخوبی به موضوع شستوشوی مغزی و قطع ارتباط اعضا با جهان خارج میپردازد. مثلا در صحنههای پایانی سمیه براحتی رو در روی پدر، عقاید او را احمقانه و نادرست میخواند و حتی حاضر به شنیدن صحبتهای پدرش نیست. یکی از جذابیتهای این مستند شاید به شخصیت درونی پدر خانواده یعنی مصطفی محمدی برمیگردد. او فردی است که بهطور غریزی همانند یک مستندساز در تمام سالهای گذشته با یک دوربین هندیکم از تمام رویدادها فیلم گرفته است. این فیلمها در آن سالها صرفا فیلمهایی خانوادگی بوده که تنها برای چند نفر ارزش داشته است اما یکباره با اسیر شدن سمیه و محمد در قرارگاه، حکم اسنادی تاریخی از جنایات سازمان منافقین را پیدا کرده است.
مصطفی محمدی با هوشمندی در صحنهای که از پلیس عراق روبهروی قرارگاه اشرف کتک میخورد ، رو به دوربین میگوید این را برای تاریخ نشان میدهم تا دخترم بداند برای او چه کردهام.
پدری که خود مقصر و مسبب جذب فرزندانش است زمانی که متوجه ماهیت این سازمان میشود سعی میکند با ثبت وقایع و نمایش آن به تمام خانوادههای درگیر این سازمان کمک کند. یادآوری این نکته ضروری است که ساخت آثار پرارزش همچون این مستند، احتیاج فراوانی به نگاه وسیع و شجاعانه مدیران فرهنگی دارد؛ چراکه با نشان دادن تصاویری تلخ و دردناک میتوان جلوی فاجعهای بزرگ را گرفت. به نظر میرسد این مستند بخوبی توانست زوایای ناپیدا و کمتر گفته شده یکی از مخوفترین فرقههای تروریستی جهان را به بهترین شکل به نمایش بگذارد. (بهرنگ ملک محمدی/ ضمیمه قاب کوچک)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد