سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
این افکار که معمولا شاد و خوشایند و همچنین امیدها و آرزوهای فرد است، مانند فیلمی جلوی چشمانش ظاهر شده و عبور میکنند. از میان موجودات روی زمین، معمولا انسانها خیالبافی میکنند و تحقیقات روی 2250 داوطلب نشان داده است مردم تقریبا 45 درصد از اوقات بیداریشان را به خیالبافی میپردازند.
در نگاه اول، خیالبافی به نظر اثباتی بر تنبلی ذاتی انسان میآید. در حقیقت در فرهنگی که مردمانش پرکار و انرژی هستند، سرگردانی ذهن بیفایده و کشنده وقت در نظر گرفته میشود. افکاری که باید آنها را دور ریخت و حتی برخی روانشناسان بنام همچون فروید آن را صرفا وسیلهای برای فرار از کارهای روزمره زندگی میدانند. در این حالت فرد کارهایی را که باید انجام دهد با خیالبافی در واقع آرزو میکند که آنها را تمام و کمال انجام داده است. اما امروزه، روانشناسان و عصبشناسان معتقدند این سرگردانی ذهن نوعی ابزار شناختی و هوشیاری ضروری برای درک موقعیتمان در زندگی محسوب میشود. از طرفی وقتی روح ما بسیار خسته میشود و حقایق زندگی در آن لحظه خاص نمیتواند کمکی به ما بکند، مغزمان به دنبال مواردی میگردد که حقایق را از ما دور کرده تا لحظهای آرام بگیریم. درست است که گاهی اوقات برای فرار از مشکلات زندگی به خیالبافی روی میآوریم، اما این روش میتواند روشی سالم برای برخورد با شرایط و اوضاع خاصی باشد که از حد تحمل ما بالاتر است.
خیالبافی به طور عادی منفی درنظرگرفته میشود، اما وقتی چند دقیقه به استراحت نیاز دارید و باید روح خسته و درماندهتان را اندکی التیام بخشید بسیار مفید است. در واقع یک خیالباف همچون چشمهای است که میتواند افکار جدید و حتی عجیب را به جریان ضمیر خودآگاه خود وارد کرده و نهتنها به سبب هیجان ناشی از تراوشات جالب ذهنیاش خستگی از تن به در کند، بلکه به گونهای مفید از آن بهره برد.
خیالبافی بسته به روشی که شما آن را به کار ببرید، میتواند منفی یا مثبت باشد و در این مبحث به توضیح هردو جنبه پرداخته شده است.
جنبههای منفی خیالبافی: خیالبافی که از حد و اندازه بگذرد نهتنها مفید نیست، بلکه میتواند به زندگیتان لطمه وارد کند. در حقیقت با بههمزدن تمرکزتان در اوقاتی که نیاز به تمرکز دارید، باعث میشوید موضوعات مهم زندگیتان را فراموش کنید و فقط در رویاها و آرزوهایتان غوطه ور شوید. اگر سرکار یا در حال انجام کار مهمی هستید، خیالبافی میتواند جلوی فعالیتهایتان را گرفته و از سرعت کارتان بکاهد و وقت با ارزشتان را تلف کند. حتی اگر در حال کار با دستگاههای سنگین و خطرناک هستید، ممکن است با کمکردن تمرکزتان سلامتتان را به خطر اندازد.
خیالبافی دائمی برای سلامت ذهن بسیار مضر و ممکن است فرد نتواند دنیای خیال و واقعیت را از هم بخوبی جدا کند و گرفتاریاش چند برابر شود. همچنین ممکن است برخی مردم که دچار خشم مهارنشدهای هستند با خیالبافی منفی درصدد صدمه زدن به خود یا دیگران برآیند.
جنبههای مثبت خیالبافی: میتوان از خیالبافی به نفع خود بهره برد. برای این کار باید در روز زمانهای خاصی برای خیالبافی در نظر گرفت. گرچه خیالبافی معمولا خود به خود پیش میآید، اما میتوان تاحد زیادی آن را کنترل کرد. زمان خاصی را درنظر بگیرید و به جایی ساکت رفته و به خیالبافی بپردازید. بسیاری از مردم زمانی که دچار اضطراب و ناراحتی میشوند با این روش میتوانند اندکی آرام بگیرند که بهترین کار برای رهایی از استرسهای پس از یک روز کاری است.
خیالبافی و ذهن آرام: خیالبافی میتواند با دور کردن ذهنتان از واقعیتهای ملال آور زندگی و مشکلات روزانه به شما آرامش بخشیده و احساس خوبی در شما به وجود آورد. در حقیقت، خیالبافی اجازه میدهد وجودتان نفس کشیده و از واقعیات تلخ زندگی تاحدی دور بمانید و وقتی به واقعیت برگشتید، ذهنتان طراوت و نیروی تازهای گرفته و میتوانید دید تازهای نسبت به مشکلات پیدا کنید و حتی به راهحلهای خلاقانهای فکر کنید. گاهی اوقات کار کردن بیوقفه و طولانی شما را بسیار خسته و درمانده میکند به طوری که نمیتوانید به کارتان بدرستی بپردازید، در این لحظات خیالبافی بسیار مفید است و میتواند شما را غرق در تخیلات شیرین کرده و پس از آن شما با روحیهای تازه و آرامش بسیار دوباره کارتان را از سر بگیرید.
خیالبافی و کشمکش: برخی مردم هنگام رویارویی با مشکلاتشان به خیالبافی میپردازند. در حقیقت به این روش خیالبافی سازماندهی شده میگویند. این خیالبافی نوعی تصویرسازی ذهنی برای بررسی روشهای مقابله با مشکلات موجود یا احتمالی است. فرد با استفاده از این روش میتواند شرایط متفاوتی را در ذهن درنظر گرفته و خود را در برابر اتفاقهای گوناگون ناخوشایند آماده سازد. مثلا ممکن است در ذهن خود تصور کند یک نفر در خیابان قصد دزدی از او را دارد، سپس با استفاده از خیالبافی چند سناریو در ذهن خود ساخته و با کمک آنها خود را برای رویارویی با چنین حادثه احتمالی آماده میکند.
خیالبافی و روابط : جنبه مثبت دیگر خیالبافی کمک به فرد در حفظ روابطش است. مثلا وقتی همسران یا دوستان از یکدیگر به دلایلی دور میشوند با کمک خیالبافی و تصور خیالی کنار یکدیگر بودن میتوانند احساس کنند هنوز کنار هم هستند. این روش بویژه برای همسران جهت حفظ احساس نزدیکی بینشان (در شرایطی که به اجبار از هم دور هستند) بسیار مهم و ضروری است. شما میتوانید لحظاتی را که کنار یکدیگر بودید به یاد آورده یا اینکه با خود فکر کنید اگر در آینده میخواستید جایی بروید، کجا میرفتید و چه میکردید و با این افکار خیالبافی کنید. اگر به سبب نقل مکان از دایره دوستانتان دور ماندهاید و این موضوع عذابتان میدهد، گاهی با خود بیندیشید اگر هنوز نزد آنها بودید چه میکردید. گرچه خیالبافی مانند واقعیت نیست، اما کمک میکند احساس خوبی داشته باشید.
خیالبافی و ثمربخشی: خیالبافی میتواند روشی کارآمد برای افزایش بهرهوری محسوب شود. اگر روزانه چند دقیقه در خصوص مشکلی که دارید خیالبافی کنید ممکن است به روشهای متفاوت حل مشکل دست یابید. این کار موجب بالا بردن روحیهتان شده و اوضاع روحیتان به حد مطلوب برسد. شما هرقدر احساس خوبی داشته باشید فعالتر و موثرتر عمل خواهید کرد و برای به اتمام رساندن کار یا وظیفهای که به شما محول شده است، انگیزه بیشتری پیدا میکنید و سریعتر سراغ فعالیت و تلاشی دیگر میروید.
خیالبافی و اهداف: از آنجا که خیالبافی به حفظ انگیزه و ثمربخشیتان کمک میکند، باعث میشود زودتر به اهدافتان دست یابید. تصویرسازی موفقیت معمولا نقش مهمی در ایجاد اشتیاق برای رسیدن به مقصد دارد. در واقع تصویرسازی موفقیت، روش متداولی است که به وسیله بازیگران، ورزشکاران و دیگر افراد حرفهای که جامعه آنها را موفق میداند، انجام میشود.
خیالبافی و تمرکز حواس: اگر هدف شما نوشتن مطلبی کمدی برای تلویزیون است، اما تاکنون چنین کاری نکردهاید، میتوانید خودتان را تصور کنید که نویسنده این مطالب شدهاید و انگیزه کار و تلاش در این زمینه را در خود بالا ببرید و خواهید دید سرانجام به آنچه دوست داشتید، خواهید رسید. این موضوع برای هرکار دیگر هم صحت دارد. شما میتوانید با خیالبافی درخصوص هدفتان ذهنتان را به روی آن معطوف کرده و حتی به اهداف متعالیتر بیندیشید. هرچه بیشتر به هدفتان فکر کنید، بیشتر روی آن متمرکز میشوید و احتمال اینکه به آن زودتر برسید بسیار بیشتر خواهد شد.
گرچه خیالبافی به طور کلی نوعی ویژگی منفی در نظر گرفته میشود، اما با استفاده از تکنیکهای فوق میتوانید از آن به نفع خود استفاده کنید. خیالبافی نهتنها خلاقیت و مهارت حل مشکل را در شما افزایش میدهد، بلکه به شما کمک میکند روی وظیفهای خاص متمرکز شوید و از آن برای رسیدن به اهداف نهاییتان استفاده کنید. پس نگران نباشید، گاهی اوقات خیالبافی کنید!
lifescript / مترجم: نادیا زکالوند
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد
من چند تا راه ترك خیالبافی رو بهتون میگم.
1 فكرتان را از این خیالپردازی ها منحرف كنید تا این الگو درهم بریزد و انگیزه و رفتار جدیدی را جایگزین كنید.
2 ذهنتان را پی در پی با افكار سازنده و مفید پر كنید.
3 همیشه اهداف انگیزه بخش داشته باشید.
۲۶ سالمه، از نوجوونی تا الان این عادت رو داشتم. هر چیزی می تونست منو بندازه تو عالم رویا. با یكی دعوام میشد مدت ها راجع به اینكه چجوری حالشو می گیرم خیالبافی می كرد. همش خودمو تو یه جمعی میدیدم كه توجه همه رو به خودم جلب كردم. و خیلیییی خیالبافبی های دیگه كه خودتون می دونید. اونا كه این عادتو دارن می دونن موزیك و فیلم چه بلایی سر ماها میاره. امكان نداشت یه موزیكیو گوش كنم و صرفا از خودش لذت ببرم چون نمی تونستم موزیك گوش كنم و خیالبافی نكنم، حتی موقع كار.
بعد یه مدت واقعا دیدم كل زندگی من شده خیال و رویا. سنم داره میره بالا و به یك هزارم اون خیالبافی ها هم نرسیدم چون به جای اینكه تو واقعیت بهشون برسم دارم خودمو با رویا و خیال ارضا می كنم. این شد كه تصمیم گرفتم ترك كنم. تو اینترنت تو سایتای خارجی سرچ كردم و دیدم خیلیا مثل منن. این یه اختلاله كه بهش میگن maladaptive daydream و به تازگی علم روانشناسی داره روش كار می كنه. یه سری راهكار داده بودن برای ترك كه برای من هیچكدوم كار نكرد (البته ممكنه برای شما كار كنه). ولی آخر سر خیالبافیم از یه جایی كه فكرشو نمی كردم و در زمانی كه انتظارشو نداشتم به طرز معجزه واری خوب شد.
از خیلی قبل از شروع ترك خیالبافی منكه به خداوند ایمان نداشتم طی یك سری اتفاقات دوباره بهش ایمان پیدا كردم. البته نه یه ایمان مذهبی، من شروع كردم كه خودم خالق هستی رو از نو بشناسم و جدا از اعتقادات رایجی كه هست خودم باهاش ارتباط برقرار كنم و سعی كنم كشفش كنم. خدا هم روز به روز بیشتر خودشو بهم نشون میداد و روز به روز بیشتر بهش نزدیك میشدم و نشونه ها و معجزاتش رو تو زندگیم میدیدم. البته بگم اینم بالا و پایین داشت و هر از گاهی تو ایمانم شكست میخوردم ولی باز ادامه میدادم و دوباره پروردگار خودشو بهم نشون میداد. از یه زمانی به بعد تصمیم گرفتم به روش خودم هر روز خدا رو عبادت كنم. از اون موقع تا الان روزی دو بار در ساعت هایی خاص میرم یه جا خلوت میشینم با خالقمون حرف میزنم، درد دل می كنم، دعا می كنم و ستایشش می كنم.
یكی از این روزا دلم خیلی سر یه قضیه ای خیلی گرفته بود ، موقع عبادت گفتم "خدایا تو پدر منی، مادر منی، مربی منی، دوست منی، من فقط تو رو دارم، نجاتم بده". همون لحظه بود كه یه انرژی خاصی در من شروع شد كه منو تو سكوت فرو برد. یه حس عجیبی تو كل بدنم پخش شد كه نمی تونم توصیفش كنم. اینقدر عجیب بود كه حتی ترسیدم نكنه دارم سكته می كنم. چند دقیقه گذشت دیدم این انرژی در من مونده، یه حالت بهت و جذبه، غیر قابل توصیفه. حال عجیبی داشتم نمی تونستم حرف بزنم یا فكر كنم. هر موقع فكر یا رویایی میومد تو ذهنم سریع متوقف میشد و فقط غرق اون تجربه بودم. چند دقیقه ای تو اون حال موندم تا وقتی كه شروع كرد به كم شدن و تونستم برگردم سر كارم. بعد چند روز دیدم تو این چند وقت اصلا میلی به خیالبافی ندارم! هر موقع هم یه رویایی میومد تو ذهنم سریعا متوقفش می كردم در حالی كه قبلا این قدرت رو نداشتم و ضعیف بودم در برابرش. تا الان كه دارم اینو براتون مینویسم كه ۳ ماهی میشه حداقل خیالبافی من به طور كامل و قطعی درمان شده. دیگه وقتی موزیك گوش میدم خیالبافی نمی كنم، شدیدترین عاملایی كه قبلا منو غرق خیالبافی های چند ساعته می كرد (خیالبافا خوب میدونن چه عاملایی، یه دعوا، یه تحسین و تشویق، دیدن یه جنس مخالف خوشگل، رفتن تو یه جمع و ...) دیگه هیچ تاثیری روم نداره. اصلا نمی تونم باور كنم عجیب خوب شدم و دیگه هیچچچچچچ میلی به خیالبافی ندارم، دیگه اصن دوست ندارم رویابافی كنم.
اینو نگفتم كه بگم خدا شما رو هم حتما به همین طریق شفا میده، شاید نوع شفای شما فرق كنه، اینو گفتم كه بگم اولا معجزه اتفاق میفته، برای شما هم ممكنه و دوما اینكه خداوند درمان ماست. دوستای گلم، خداوند ما خود شفاست. برای ترك این عادت هر روز برید یه گوشه باهاش حرف بزنید، اگه مذهبی هستید بعد نماز چند دقیقه ای از ته دل با خداوند حرف بزنید، اگرم نیستید مثل من برید یه گوشه تو ساعت هایی مقرر باهاش حرف بزنید. وقتی با خدا حرف می زنید فقط به اون توجه كنید و تمام فكر و دلتون رو بدید بهش. البته نه فقط برای ترك این عادت، خدا رو بخواید برای خودش، برید راجبش تحقیق كنید، كتاب بخونید، با تمام وجودتون بطلبیدش. در سایه ی عشق پروردگار شفا پیدا خواهید كرد. خداوند عادت ۱۵ ساله ی منو چند روزه شفا داد. كافیه بهش ایمان داشته باشید و ازش بخداید و از همه مهمممممممم ترررر، ادامه بدید! حتی اگه در ایمانتون شكست خوردید بازم ادامه بدید، خداوند خودشو نشون میده و شفاتون میده.
در این مورد حتی مصادیق علمی هست كه حرف زدن با خداوند مغز انسان رو تغییر میده، بهتون توصیه می كنم كتاب "چگونه خدا مغز شما را تغییر می دهد" ترجمه شهناز رفیعی رو بخونید. جالبه كه بدونید اعتیاد به خیالبافی یه اعتیاده مثل اعتیاد به مواد مخدر و الكل. از مغز كسایی كه معتاد خیالبافی بودن اسكن گرفتن دیدن وقتی كه خیالبافی می كنن همون قسمت از مغزشون فعال میشه كه وقتی كه یه الكلی الكل رو می بینه! و خداوند رو همین قسمت دست میزاره و تغییرش میده. خودت رو به پروردگار بسپر، اون خود شفاست.
اگه كسی سوالی داره من در خدمتش هستم :) ♡