جام جم سرا: به گفته بهمن بهمنی، این دورهها یک چرخه زندگی را در برمیگیرد. به عنوان مثال، این دورههای آموزشی شامل مسائل ازدواج، فرزندپروری، نوهپروری و ارتباط سازنده با عروس و داماد و زندگی در دوران سالمندی و ارتباط با سالمند میشود .
بهمنی در ادامه در مورد اهداف شکلگیری مدارس خانواده، عنوان کرد: مدارس خانواده تلاش میکند تا همه اعضای خانواده آموزشهایی را در راستای زندگی بهتر و قوام زندگی در قالب محتواهای سازمانیافته دریافت کنند که از جمله آنها میتوان به فرزندپروری، ازدواج، ارتباط با والدین و مرحله سالمندی اشاره کرد.
با وجود آنکه تا به حال اطلاعات مشخصی درباره نحوه فعالیت این مدارس و شرایط ثبتنام در آنها اعلام نشده است، اخبار منتشر شده حاکی از آن است که این مدارس دولتی نخواهند بود و زیر نظر فرهیختگان و صاحبنظران تحت خانواده اداره میشود. علاوه بر این، قرار است از نخبهها و متخصصان با تجربهای که سالهاست در جامعه در زمینه آموزش و تعالی خانواده و ترویج فرهنگ سالم ازدواج کار میکنند، دعوت شود تا هسته مرکزی مدارس خانواده را تشکیل دهند.
چالشهای پیش روی آموزش مهارتهای زندگی
بهطور حتم، موضوع کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی و روانی یکی از مهم ترین دغدغه تمامی کشورها به شمار میرود. بر همین اساس نیز ایجاد زیرساختهای لازم برای آموزش به مردم و اطلاع رسانی درباره شیوه صحیح زندگی یکی از اولویتهای مسئولان اجتماعی است. در ایران نیز طی سالهای اخیر برگزاری دورههای مشاوره و آموزش شیوههای زندگی به منظور آموزش مردم و کاهش آسیبهای اجتماعی چون طلاق، پرخاشگری و... بارها از سوی مسئولان اجتماعی مورد توجه و تاکید قرار گرفته است و بسیاری از مراکز در این زمینه فعالیت میکنند.
فعالیت مراکز مشاوره و برگزاری کلاسهای آموزشی مهارتهای زندگی در کشور در حالی است که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان وجود مراکز مشاوره روانشناسی به دلیل عدم حمایت کافی نهادهای دولتی و هزینه بالای مشاوره آن چنان که انتظار میرفت از سوی شهروندان مورد استقبال قرار نگرفت. علاوه بر این، مشکلات اجتماعی و روانی هر فرد بهطور حتم با مشکلات و گاه رفتارهای سایر اعضای جامعه در همتنیده شده است. از این رو، جلسات مشاورهای که اغلب به شکل فردی و بدون توجه به شرایط سایر اعضای خانواده، مشکلات روانی افراد را مورد بررسی قرار میدهد نمیتواند آن چنان که باید تاثیرگذار باشد.
جهش نگران کننده اختلالات روانی
در سالهای اخیر، موضوع کاهش آسیبهای اجتماعی و روانی به یکی از اولویتها و دغدغههای اصلی مسئولان اجتماعی کشور تبدیل شده است. آمار نگران کننده میزان طلاق در کشور، بالارفتن سن ازدواج، افزایش میزان خشونت و آسیبهای اجتماعی حاصل از آن به همراه نرخ بالای اختلالات روانی در کشور توجه بسیاری از کارشناسان را به خود جلب کرده است.
طبق آخرین آمار موجود که در اسفند ماه سال گذشته از سوی احمد جلیلی، رئیس انجمن علمی روانپزشکان اعلام شد آمار بیماران روانی در ایران به 25 درصد رسیده است.
پیش از او رضا میرسپاسی، رئیس انجمن علمی روانپزشکان ایران، گفته بود که اختلالات روانی در ایران رتبه بالایی از بار بیماریها را در بردارد. او از حدود ۲۰ تا ۲۳ درصد افراد بزرگسال (۱۵ تا ۶۴ سال) مبتلا به بیماری روانی یاد کرده بود.
همچنین، علیاکبر سیاری، معاون پیشین بهداشتی وزارت بهداشت در خرداد ماه سال گذشته اعلام کرد: بیماریهای روانی در سال ۱۳۸۰ معادل ۲۱ درصد بوده که این روند در سال ۱۳۸۷ به ۳۴ درصد افزایش یافته است.
بهطور حتم، افزایش بار آسیبهای اجتماعی و روانی موجود، لزوم توجه مسئولان و ارائه آموزش های لازم برای شیوه صحیح زندگی را میطلبد. اما آنچه در این میان نیاز به بررسی دارد این نکته است که در راه اندازی و شکل گیری برنامههای دولت در راستای کاهش آسیبهای روانی و اجتماعی تا چه اندازه کیفیت خدماتی که ارائه میشود، مورد توجه قرار میگیرد. ضمن اینکه بررسی موفقیت آمیز بودن طرح های پیشین در این مورد ضروری است.
یک روانشناس با اشاره به اجرای طرحها و برنامههای مشاورهای که در سالهای اخیر اجرا شده است، میگوید: شکی در این نیست که راه اندازی و تقویت مراکز مشاوره در ذات خود میتواند بسیار مفید باشد. اما بر اساس تجربه شخصی خودم نسبت به عملیاتی شدن این طرحها تردید دارم.
آموزش مهارتهای زندگی و انتخاب راههای ساده
امیر هوشنگ مهریار در ادامه تصریح میکند: به عقیده من، برای ارائه آموزش مهارتهای زندگی نیاز به این نیست که مدارسی را تحت عنوان مدارس خانواده راهاندازی کنیم. چرا که آموزشها را میتوان از طریق رسانههای جمعی که مخاطبان زیادی دارند یا در مدارس به مردم ارائه داد.
او همچنین خاطر نشان میکند: در بحث مهارتهای زندگی من بر این باورم که اول باید تعریف خود از مهارتهای زندگی را مشخص کنیم. واقعیت این است که من مطمئن نیستم آموزشهایی که ما به عنوان مهارتهای زندگی به افراد ارائه میدهیم تا چه اندازه با فرهنگ جامعه و نگاه مردم قرابت دارد. در مرحله بعد، با روشهایی بسیار کم هزینهتر و البته کاراتر میتوان گروههای هدف را شناسایی کرد و منابع را صرف افرادی کرد که به معنای واقعی نیاز به آموزش و مشاوره دارند. بر همین اساس، من امیدی به اجرای موفقیتآمیز طرحهایی تا این اندازه کلان ندارم.
عبدالرضا مصری، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس نیز در پاسخ به سوالی درباره لزوم راه اندازی مدارس خانواده در کشور، عنوان میکند: آنچه مسلم است در کشور ما موازیکاری مرسوم است. یعنی مسئولان فکر میکنند برای آن که مشکلی را حل کنند باید کار جدیدی کنند یا تشکیلاتی راه بیندازند. در صورتی که در بسیاری از موارد میتوان از ظرفیتهای موجود استفاده کرد.
او در ادامه عنوان میکند: اگر نگاه ما این است که آموزش مهارتهای زندگی اصل مهمی است، میتوانیم از طریق رسانهها یا اختصاص دادن چندین زنگ در مدرسه به عنوان زنگ مهارتهای زندگی زمینه لازم برای حضور خانواده را فراهم کنیم. به اعتقاد من، تحت این شرایط نتیجه بهتری نصیب جامعه و شهروندان می شود.(آرمان)
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد