
پاسخ این پرسشها و پرسشهای دیگر را میتوان در کتاب «دلخوشیهای کوچک» نوشته آقای حسن فرهنگی، براحتی پیدا کرد. نویسنده با طرح دغدغههای روزمره آدمیان و بیان تجربههای زیستی و زندگانیشان و یادآوری خاطرات و دلخوشیهای ساده بومی خود، توانسته پرده پنهان روح انسان معاصر را کنار بزند و در قضاوتی شجاعانه و عادلانه، اندیشههای نادرست و مایوسی که زندگانی اجتماعی ما را تلخ کرده، آشکار کند و در هر بخش از کتاب خود، به موضوعی ویژه در ارتباط با دلخوشیهای ساده و کوچک انسانها بپردازد و در هریک، صحنهای از جامعهشناختی زمانه ما را به نمایش بگذارد. اندیشیدن، جستجو کردن و شناختن، بهانههای خوبی برای شاد بودن و شاد کردن در زندگانی است. نویسنده، روانشناسانه از این عناصر شناختی برای ساختن خمیرمایه داستان خود، با الهام گرفتن از خاطرات دور و نزدیک خود، سنتها، آداب و رسوم سرزمینی و بومی را، سازه کارآمد و بنیادین طرح کلی داستان خود ساخته و با زبانی ساده و روان، پیشرفت ماجراها را با پیامی که زاویه داستان، همراه شخصیتها القا میکند، امکانپذیر کرده است.
داستان از زمان گذشته آغاز میشود و لحن و فضای خود را با واژهها و جملههای کوتاه ساده، آشکار میکند: «چشمهای من به خانههای کاهگلی محله کودکیام عادت کرده بود و دیدن هیچ آسمانخراشی به اندازه این خانهها برای من لذتبخش نبود. روز اول که خانههای همشکل و منظم را در لندن دیدم، از آنها خوشم آمد؛ اما کمکم احساس کردم روح من، جای دیگری پرواز میکند.» نویسنده پس از سیر در گذشته، به زمان حال برمیگردد و به روایت حدیث نفس خویش میپردازد: «اصلا فکر نمیکنم که نتیجه دادگاه چه خواهد شد، دلم میخواهد زود به خانه برسم و زنگ در خانه را بزنم. لیلاجون یا گلپریجون یا کبوترجون ـ که بچه خیالی ماست ـ گوشی را بردارند و بگویند بله، در حالی که میدانند من هستم.»
انتخاب زاویه دید اول شخص مفرد به نویسنده، آزادی عمل بیشتری داده است تا از گذشته به حال و از حال به گذشته، براحتی برود و برگردد و داستان خود را از دیدی کارآمد، عرضه کند. تنها چیزی که در همان بخش اول داستان ـ آدمهای جنگ، آدمهای صلح ـ در ساختار کلی داستان، نمیباید بیان میشد، «هدف اصلی» داستان است. نویسنده باید طوری جنبه کیفی داستان را پیش میبرد که کنجکاوی خواننده برای درک هدف اصلی داستان، دستکم، تا بخشهای پنجم و ششم کتاب، نگاه داشته میشد. اولین چیزی که در داستان به صورت یک «مساله» رخ نموده موضوع «تفاوتها»ست؛ تفاوت در ظاهر و باطنها، تفاوت در روح و کالبدها، تفاوت در اندیشه و عملها و... . این تفاوتها در همه بخشهای نهگانه طرح داستان با تشریح وضع اجتماعی و زندگانی و مناسبات شخصیتها، باز نموده شده و زمینهای را برای حرکت نویسنده از بخشی به بخش دیگر فراهم آورده و از این طریق، هیجان و اشتیاق و درد و اندوه فلسفی نویسنده را به خواننده القا نموده، او را برای برگشت به موضوع داستان که «دلخوشیهای کوچک» است، آماده کرده است.
جنبه دیگر داستان حدود اندیشهای است که در آن طرح شده است. نویسنده در کتاب خود، از آغاز تا انجام کوشیده است، نوعی تاثیر ویژه و نیرومندی ممتدی را به یاری زاویه دید استوار خود در خواننده بهوجود آورد و حس نوعدوستی (در حد عاشقی) همگان را برانگیزاند و با روش بازگشت به گذشته و جریان خودآگاه ذهنی، پویایی فضای داستان خود را بیشتر کند و سکون و یکنواختی را از صحنههای مختلف داستان به در برد. با آن که در فصلبندی و تبویب داستان، پیوستگی زاویه دید، درونمایه اصلی و نقطه تمرکز داستان، تا حدی حفظ شده؛ اما تکرار جملههای کلیدی و موضوع داستان در هر بخش خستهکننده و یکنواخت و باعث شده تا لحن داستان از پویایی لازم برخوردار نشود. وقتی دلخوشیهای نویسنده در بخشهای نه گانه کتاب توصیف شده است، دیگر تکرار عبارت «دلخوشیهای کوچک» در هر بخش ضروری به نظر نمیرسد.
نویسنده خود را به عنوان شخصیت اول داستان برگزیده و حقیقی و واقعی بودن ماجراها را از این طریق، برجسته کرده و ساختار ساده داستان خود را برای پیش بردن ماجراها، راحت و آسان کرده است. آشنا شدن روایتگر با دختری به نام «میترا» در «کینگز کالج» لندن و مساله جایگزینی او، یکی دیگر از جنبههای کیفی داستان و آزمونی برای روایتکننده در میزان پایبندی او به همسر و خانوادهاش، میتواند باشد. نویسنده با شرح روحیه و اندیشه میترا به فرهنگ انگلیسی و تفاوت آن با فرهنگ ایرانی، اشاره میکند و ضمن بازگویی چگونگی ایجاد ارتباطش با میترا و جدا شدن سرانجامش از او، فرصتی مییابد تا دوباره به میان تفاوتها و شباهتهای آدمیان برگردد: توصیف حضور و غیاب آدمها در ماجراهای داستان یکی دیگر از جنبههای کیفی داستان است و نویسنده با دقت و برگشت به زمان گذشته در هر فرصت، دلخوشیهای کوچک خود را بازگو میکند و سرانجام، با جدا شدن از میترا به ایران برمیگردد: «حالا با این همه، نمیدانم برگشتهام یا نه. آیا فردا بروم دادگاه و با آقای قاضی صحبت کنم؟ و...».
عبدالحسین موحد / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
جامجم» در گفت وگو با دکترسید محمد مرندی،مهمترین چالشهای پیشرو در دستیابی تهران و واشنگتن به توافق را بررسی کرد
سیدعبدالله صفیالدین، نماینده حزبالله در ایران:
گفت وگوی اختصاصی تپش با سرپرست دادسرای اطفال و نوجوانان تهران:
بهروز عطایی در گفت و گو با جام جم آنلاین: