یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
هر عابری که در این سقاخانهها اندکی توقف میکند، آبی برمیگیرد و جرعهای مینوشد و به یاد لبتشنگان صحرای کربلا بر امام حسین(ع) سلام میفرستد.
شمع گذاشتن در سقاخانهها رسمی است که از قدیم دایر بوده، بیشتر سقاخانهها که در محلههای پررفتوآمد قرار دارد، پنجره مشبکی قسمتی از آن را میپوشاند و عابری که دمی در کنار سقاخانه توقف میکند اگر نذر و نیازی داشته باشد با روشن کردن چند شمع نیاز خود را میگوید و از اولیاءالله برای وساطت کمک میگیرد.
اعتبار سقاخانهها ارتباط تام و تمامی با اعتقادات مذهبی اهالی محل دارد. برخی سقاخانهها از چنان اهمیتی برخوردار بود که گاهی کسی به حق یا ناحق به جرمی متهم میشد، برای فرار از عقوبت مجازات، خود را پای سقاخانه میرساند و بست مینشست و خیلی از اوقات ماموران هم آن محل و سقاخانه را حرمت میگذاشتند و از دستگیری متهم خودداری میکردند تا تکلیف او مشخص شود.
واعظ کاشفی سبزواری (متوفی اوایل قرن دهم هجری) در باب ششم فتوت نامه سلطانی در وصف سقایی و سقایان معتقد است که حضرت نوح اولین پیامبری بود که در کشتی معروفش، وظیفه آبرسانی به همراهان را داشت و روزی دوبار با سبویی به تشنگان آب میداد.
عنصر اصلی سقاخانه آب است و عابری که در این فضا، تشنگی خود را رفع میکند باید بداند آب معمولی نمینوشد بلکه در محلی آب به لب میرساند که بنا بر اعتقادات مردم محل راز و نیاز است و خواسته و حاجتها را برآورده میکند.
با توجه به اهمیت موضوع آب و فضای سقاخانه که از نظر مردم متبرک بود، جامعه اهتمام ویژه به معماری سقاخانهها داشت.
شکل ظاهری معماری سقاخانه را در یک برآورد کلی میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
بخشی از سقاخانهها، هویت مستقل داشته و با محل جانمایی خود به صورت مستقیم پیوندی ندارند. این دسته از سقاخانهها، به صورت مکعبی، استوانهای یا هشت گوش ساخته میشود و هر چهار یا هشت جهت آن قابل استفاده است.
دسته دیگری از سقاخانهها که در تهران بیشتر قابل رویت است، در معابر عمومی و پررفت و آمد ساخته میشود. از این رو مانند دکانی نیمبابی یا یک بابی است که در کنار دکانهای دیگر قرار دارد.
دسته سوم، سقاخانههایی است که بخشی از مساجد، تکیهها یا حتی منازل شخصی به شمار میرود و مثل بنایی فرورفته در این مکانها ساخته میشود.
سقاخانهها به تناسب ساختشان در شهرهای مختلف تزئینات خاص خود را دارد. بعضی از سقاخانههای کوچک با سنگ و آجر تزئین شده و معماری ساده دارد.
سقاخانههایی هم هستند که برای تزئین آن از کاشی استفاده شده و غالبا کاشیهای هفت رنگ در نمای آن به کار رفته است. نوع تزئین با توجه به اینکه از کاشی استفاده شده، بعضا مصور است و شمایل اولیا و نمادهای مذهبی در آن به کار رفته است. عمده این نمادها هم برگرفته از ماجراها و حکایاتی است که در کربلا و واقعه عاشورا اتفاق افتاده است.
فضای داخلی دسته دیگری از سقاخانهها آیینهکاری شده و این سبک هم بیشتر در اماکن مذهبی مانند مساجد، بقاع متبرکه و امامزادهها معمول است.
کتیبهنویسی یکی از شیوههای معمول در این بناها محسوب میشود. در عمده این کتیبهنویسیها، بانی یا واقف نام خود را به یادگار مینویسد تا رهگذری که در این محل آب مینوشد، به روح بانی یا واقف آن فاتحهای بفرستد.
یکی از نوشتههای معمول این کتیبهنویسیها، عبارت «بنوش به یاد لب تشنه شاه شهید» است.
آبخوری مهمترین عنصر تشکیلدهنده یک سقاخانه است. در گذشته آبخوری به یک تشت یا ظرفی شبیه گلدان که در حکم منبع بود، وصل میشد.
پیاله یکی دیگر از اجزای سقاخانه است. جنس این کاسهها از مس، برنج یا فولاد و به شیوه قلمزنی مزین به نقوش و نگارهها یا نوشتههای مذهبی است و با یک زنجیر به آبخوری متصل است.
عنصر مهم دیگری که در سقاخانهها به چشم میخورد، پنجرههای مشبکی است که بیشتر آنها نقش و نگاری برگرفته از نمادهای مذهبی دارند. این پنجرهها با قفلهایی بسته میشود. علاوه بر این قفل، بسیاری از مردم که به سقاخانه میروند، برای رفع حاجات خود، پارچه یا قفلی به این پنجرهها میزنند.
در گذشته حاجتمندی که برای رفع نیاز به سقاخانه میآمد و نذری داشت، بخصوص روز جمعه کنار این پنجرههای مشبک میآمد و شمعی را برمیافروخت و اشکی بر دیدگان میفشاند و برای شفای دردها با خدای خود راز و نیاز میکرد.
حسین کمالی / جامجم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد