یک روز مارکوس سوار بر موتورسیکلتش در خیابانهای بارسلونا میگشت. مثل همیشه تمام حواسش متوجه تابلوها و علائم راهنمایی بود تا بدرستی رانندگی کند و مرتکب نقض قانون نشود. اما در یک لحظه که نگاهش روی یک تابلو بود، متوجه ترمز کردن خودروی جلویی نشد و بشدت با آن برخورد و یک تصادف سخت را تجربه کرد.
این صحنه تلخ به قدری ذهن او را مشغول کرده بود که شبها خوابش نمیبرد. مدام به آن فکر میکرد و برای چند ماه هر شب کابوس آن را میدید. یک شب در خواب دید کلاهی ایمنی به سر دارد که نقشه مسیریاب شهر را در برابر چشمانش به نمایش میگذارد و وی لحظه به لحظه موقعیت خود را روی نقشه میبیند. ساعت 4 صبح حیرتزده از خواب پرید و ساعتها در اینترنت به دنبال چنین کلاهی گشت، اما تلاش او بیفایده بود، زیرا در نهایت دریافت که چیزی حتی نزدیک به کلاهی که در خواب دیده بود اصلا وجود ندارد. یک هفته نکشید که ایدهاش را ثبت کرد و برای آن حق اختراع گرفت. مارکوس تصمیم جدیدی گرفته بود و قصد داشت کلاه ایمنی هوشمندی تولید کند که همچون یک مسیریاب مکان مورد نظر موتورسوار را روی نقشه به وی نشان دهد. او نام آن را اِسکالی (Skully) گذاشت.
تلاش
نخستین اقدام مارکوس برای عملی کردن ایدهاش جستجو و تحقیق در اینترنت بود.
البته زمانی که او وارد دانشگاه شده بود، تحقیقاتی را در مورد سیستمهای هوشمند حمل و نقل انجام داده بود. بعدها تحصیلاتش را در رشته روانشناسی صنعتی ادامه داد و دست آخر هم دورههای علوم اعصاب را گذراند که در آنجا با نحوه درک انسان از محیط پیرامونش آشنا شد.
او هیچ گاه فکرش را نمیکرد که دروس و دورههایی که گذرانده، روزی به کارش بیاید.
نخستین شریک و یار مارکوس در مسیر عملی کردن ایده، برادرش بود که علاقه زیادی به موتورسیکلت و راندن آنها داشت. مارکوس باید از فناوری نمایشگر جلوی سر یا HUD کمک میگرفت تا نقشه مسیر برای راننده به نمایش گذاشته شود. او به یاد میآورد برای استفاده از چنین نمایشگری در جلوی چشم باید از لیزر استفاده میکرد منتها اندازهگیری دقیق فاصله کانونی بدرستی انجام نمیگرفت. مارکوس پس از کمی تحقیق متوجه شد کسی پیش از او از این فناوری استفاده نکرده است، در واقع سختی کار باعث شده بود کسی دنبال آن نرود. حدود یک ماه طول کشید و مارکوس به این نتیجه رسید که دیگر راهی وجود ندارد، اما ناگهان ایدهای به ذهنش رسید و با مشورت با یک متخصص راهحل را پیدا کرد.
پس از پشتسر گذاشتن مراحل مختلف ساخت کلاه هوشمند نوبت به مرحلهای رسید که باید محصول نهایی آماده میشد تا به تولید انبوه برسد و وارد بازار شود. ساخت و تولید چنین وسیلهای با مشکلات بسیاری همراه بود؛ تولید یک قطعهای کوچک حتی اگر کوچکترین مشکلی داشته باشد، در نهایت ضرر زیادی را متوجه تولیدکننده میکند، باید کار کاملا از سر گرفته شود.
نام: مارکوس ولر (Marcus Weller) کشور: آمریکا نام ایده: اِسکالی (Skully) وبسایت: skullysystems.com |
افزودن ظرافت و سهولت استفاده کلاهی که میخواست هم محافظ باشد و هم یک محصول تکنولوژیک بهعلاوه ساخت یک وسیله برای اولینبار، مرحله تولید اسکالی را به یکی از دشوارترین طراحیها برای ساخت تبدیل کرده بود. کوچکترین نقص، ضرر هنگفتی را روی دست مارکوس میگذاشت. اگر میخواست مطابق رسم معمول عمل کند باید نمونه اولیهای را میساخت، آن را روانه بازار میکرد و پس از دریافت بازخوردها و نحوه استقبال از محصول، سراغ تصحیح آن میرفت. او به جای این راه از همان ابتدا دائم با آدمهای مختلفی در ارتباط بود و کلاه را به آنها نشان میداد و نظراتشان را جویا میشد. با این راهکار سازنده نه نیازی به پیشروی با حدس و گمان داشت و نه نیاز به برگزاری کلی تحقیق و پژوهش. روش مارکوس این بود که به مردم اجازه بدهد محصول را از ابتدای پیدایش آن ببینند و نظراتشان را بدهند تا در نهایت چیزی ساخته شود که آنها میخواهند.
ظاهرا این روش جواب داد، زیرا مارکوس به یکی از سایتهای جمع آوری اعانه متوسل شد و طرح کلاه را روی آن به اشتراک گذاشت و توانست طی 45 ساعت یک میلیون دلار برای خود جمع کند که در نوع خود بیسابقه است.
آینده
اکنون مارکوس توانسته است کلاه ایمنی هوشمند مدنظرش را تولید و تعداد بسیاری از آن را پیشفروش کند. او امیدوار است محصول نهاییاش هرچه زودتر روانه بازار شود. مارکوس محصور نکردن خود به چیزهایی که بلدیم و نترسیدن از تجربه مراحلی که رسیدن به هدف آن سخت به نظر میرسد، عامل موفقیت خود میداند. او معتقد است برای پیروزی نباید ناامید شد و راههای مختلفی را امتحان کرد.
کلاه اسکالی چیست؟
کلاه اسکالی یک کلاه ایمنی هوشمند است که با تمامی کلاههای ایمنی رایج تفاوت عمده دارد. در پشت این کلاه یک دوربین کوچک تعبیه شده که تصویر پشت سر موتورسوار را در لحظه به وی نشان میدهد. غیر از تصویر پشتی، نقشه، سرعت و مکان شخص در راهی که در آن حرکت میکند، به کمک جی.پی.اس نشان داده میشود. مسیریابی با ذکر اینکه راننده برای رسیدن به مقصد به کدام جهت حرکت کند، از دیگر امکانات این کلاه است. همچنین با اتصال کلاه به تلفن هوشمند میتوان حین رانندگی موزیک گوش داد یا به تماسها پاسخ داد.
نکته مهم در مورد اسکالی این است که همه اطلاعات و تصاویر ذکر شده را کوچک و در گوشه زاویه دید راننده به گونهای نمایش میدهد تا کمترین مزاحمت و عدم تمرکز راننده را داشته باشد.
رامین فتوت
نظرتان در مورد این ایده چیست؟ پیشنهادها و انتقادهای خود را درباره تلاش این هفته با ما در میان بگذارید. کلیک حرفهای شما را به گوش مارکوس ولر میرساند. شاید در آینده نهچندان دور یکی از اعضای طرح او شدید! علاوه بر این، کلیک دست افرادی که توانستهاند ایده دانشبنیان خود در فضای آی.تی را به یک کسب و کار تبدیل کنند، به گرمی میفشارد. ما را از شنیدن داستانهای خود محروم نکنید، کلیک بیصبرانه منتظر شماست!
شماره پیامک: 300011226 آدرس ایمیل: Click@jamejamonline.ir
مدرسه تلاش
بارها به کارآفرینان گفته شده که اطمینان حاصل کنید زمان زیادی را صرف برنامهریزی برای کسب و کار خود میکنید، نه فقط پر کردن سفارشها و صادر کردن رسیدها. همیشه شعار قلبی کارآفرینان این بوده که همان قدر که در کسب و کار خود فعالیت میکنید، به همان اندازه روی آن کار کنید.
برای یک کارآفرین این به معنای آن است که از فرصتهای پیش آمده در بین ساعات کار برای تفکر درباره آینده استفاده کند. همیشه یک کاتالوگی هست که باید فرستاده شود و همیشه تماس با یک مشتری وجود دارد که باید انجام شود. برای انجام این کارها همیشه وقت وجود دارد، ولی باید زمانی هم کنار بگذارید تا در مورد آینده بیندیشید. برای حقوقبگیرها هم همین است. باید حداقل به همان اندازه که درباره انجام کارهای مربوط به شغلمان فکر میکنیم، روی مسیر شغلی خود متمرکز باشیم، ولی چه درصدی از افراد شاغل این کار را میکنند؟
شاید با خود فکر کنید که من در این کار خیلی خوب هستم و همه چیز خوب پیش میرود. شاید هم این اتفاق بیفتد. امیدواریم همینطور باشد، ولی اگر اوضاع تغییر کند چه؟
منبع: ضمیمه کلیک
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد