اینها تنها برخی از سوالات و اظهارنظرهای مخاطبان در مواجهه با غرفه جام جم است. سوالاتی از این دست فقط هم مخصوص ما نیست، البته با این سوالات میتوان فهرستی جامع تهیه کرد. حتی برخی معتقدند با این سوالات میتوان مخاطبان نمایشگاه را روانکاوی کرد.
مخاطبان نمایشگاه مطبوعات را میتوان به چنددسته کلی تقسیم کرد. یک عده انبوه دانشآموزان و دانشجویان هستند که یا به صورت گروهی یا بهصورت انفرادی به نمایشگاه آمدهاند. بخصوص در مورد دانشآموزان که در قالب اردو یا تور بهنمایشگاه آمده اند، میتوان شور و نشاط کودکی و نوجوانی را در آنها دید. این گروه معمولا خیلی تمایل دارند از هر غرفه روزنامه همان روز را بگیرند. انگار با خودشان عهدی درونی دارند حداقل برای یک روز هم که شده، کلکسیون تمام روزنامههای کشور را داشته باشند. به هر حال رویای شیرین و خاطرهانگیزی است. بعدها که بزرگ شدند میتوانند برای دیگران تعریف کنند یک روز که سالها پیش به نمایشگاه مطبوعات رفته بودند، همه روزنامهها را جمع کرده بودند و... همین که یک روزنامه دستشان باشد دنیایی است.
گروه دیگر مخاطبان، مخاطبان حرفهای هستند. این مخاطبان جزئیات هر روزنامه را به دقت میدانند. آن قدر دقیق هستند که گاهی خبرنگاران و مسئولان غرفه را به شگفتی میاندازند. مثلا خود من، هنوز حفظ نیستم صفحه حوادث روزنامه جامجم صفحه چند است. یا شماره صفحه اقتصاد چند است. اما مخاطبانی هستند که حتی عنوان صفحات ضمایمروزنامهها را هم حفظ هستند. این افراد معمولا در قامت افراد بیادعا و سادهپوشی جلوی غرفهها سبز میشوند و در حالی که غرفه داران رفتار یکنواخت و کسالت باری با آنان میخواهند بکنند، به یکباره شگفتزده میشوند.
دسته دیگر مخاطبان نمایشگاه، منتقدان هستند. افرادی که میخواهند از زمین و زمان ایراد بگیرند و صف شلوغ نانوایی را به حساب عملکرد آقای رئیسجمهور یا رئیس صدا و سیما نسبت دهند. این عزیزان با انبوهی ساک هدیه گرفته از غرفههای نمایشگاه سراغتان میآیند و از همه چیز انتقاد میکنند. نه فقط از تیترهای روزنامه و نه تنها از سیاستهای رسانه شما، بلکه حتی از سختی جدولهای روزنامه هم انتقاد میکنند. ته تهش هم احساس میکنند لطف میکنند و نظرات خود را با ما درمیان میگذارند. البته در این میان برخی نقدها هم انصافا بجا و وارد است.
گروه دیگر اما، گروه مبلغان است. این گروه به شکل کاملا مدرنی از روش سنتی تبلیغات استفاده میکنند. حالا چطور؟ به این صورت که مثلا فردی نقاش یا شاعر است. به جای اینکه رسانهها دنبال او باشند تا به غرفههایشان دعوت کنند یا به جای اینکه مدیر برنامه و تبلیغاتی داشته باشند، خودشان هفت روز نمایشگاه پشت سر هم نمایشگاه میآیند و براساس جدول از پیش طراحی شده، روزانه خود را به تعداد مشخصی از رسانهها معرفی و به قول خارجیها پرزنت میکنند. خود من، در همین نمایشگاه دو بار در دام این افراد افتادم. نزدیک بود یک گفتوگو هم در روزنامه با یکی از این افراد منتشر کنم. خوب شد عجله نکردم. چون روزهای بعد از مصاحبه ام دیدم فرد مورد نظر، هر روز با آثارش در یکی از غرفهها مشغول زدن همان حرفها در حال صرف چای و بیسکویت است.
گروه دیگری هم در نمایشگاه هستند که با انواع و اقسام ترفندها میخواهند هدیه و به قول ما مطبوعاتیها شیتیل بگیرند. اصلا طرف آمده نمایشگاه مطبوعات که اصطلاحا کاسب شود. از یک غرفه ساکدستی میگیرد، از غرفه دیگر لیوان و از غرفه بعدی فلش مموری. از یک غرفه آفتابگیر و چتر میگیرد از غرفه دیگر هم سررسید و خودکار و کلاسور. حدس زده میشود این افراد هر چند غرفه یکبار، غنایم خود را به خودروی شخصی منتقل کرده و بار دیگر مسیر را از سر میگیرند. البته این طوریها هم نیست که در نمایشگاه به همین راحتی هدیه بذل و بخشش شود. باید ترفندهایی بلد باشید. مثلا وقتی بخواهید ساک دستی بگیرید با انبوهی روزنامه در دست، خود را به یکی از غرفههای اَبَر رسانههای کشور برسانید و طوری وانمود کنید که انگار عنقریب قرار است زیر بار روزنامهها له شوید. به این صورت حتما یک کیفدستی صاحب میشوید. به هر حال خلاقیت و روش برخی از این مخاطبان در خور اعطای جوایز معتبری مانند گلدن گلوب و یا مِن بوکر است.
بخش دیگری از پا ثابتهای نمایشگاه چهرههای مشهور سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشور هستند. گروهی با دعوت یک رسانه خاص پا به نمایشگاه میگذارند و عدهای هم به احترام اهالی رسانه به بازدید از این رویداد فرهنگی میپردازند مثلا وزرای مختلف، نمایندگان مردم در مجلس، ورزشکاران، هنرمندان، ستارههای سینما و تلویزیون و... که اتفاقا این افراد یکی از جاذبههای نمایشگاه هم محسوب میشوند و بسیاری از مردم به همین بهانه پا در مصلی میگذارند تا عکسی یا امضایی از چهره محبوبشان بگیرند.
خود ما هم که نمایشگاه برایمان مثل عید نوروز است و به دید و بازدید با همکاران و رسانههای دیگر میرویم و در این یک هفته کلی گل میگوییم و گل میشنویم... .
خلاصه آن که اگر حوصله رفتن به سینما یا تئاتر را ندارید و از طرفی پیش خودتان دو دل هستید که به نمایشگاه بیستم مطبوعات بیایید یا نه، حداقل بهخاطر گونه گونی مخاطبان نمایشگاه هم که شده، به قول وانتیها بشتابید سواکن جدا کن حالش رو ببر، نمایشگاه فقط غرفهها و رسانههایش نیست، مخاطبانش را هم ببینید. آنچه مسلم است این که مخاطبان یکی از مهمترین اضلاع برای رسانهها هستند. اصلا مگر جز این است که نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریها برپا شده تا رسانهها روند فعالیتهای خود را به مخاطبان عرضه کنند؟ مگر جز این است که رسانهها متراژهای وسیع گرفته اند تا بتوانند مخاطبان بیشتری را در نمایشگاه با خود همراه کنند؟ یا مگر جز این است که این همه هزینه و غرفه آرایی صورت میگیرد تا غرفهها بیشتر به چشم مخاطب بیاید؟
سجاد روشنی/ روزنامهنگار
ویژه نامه جام جم / بیستمین نمایشگاه مطبوعات
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد