مادرش شمس الملوک منزه الدوله از خاندانهای معروف عصر در تربیت بسیار کوشا بود به طوری که توران از پنج سالگی تحت تعلیم معلمین خانگی قرار گرفت و این کار تا ده سالگی ادامه یافت تا اینکه پدر و مادرش او را برای تحصیل به دبیرستان ناموس فرستادند و توران تا سال چهارم متوسطه در این دبیرستان به تحصیل اشتغال داشت. در این هنگام رضاخان که تازه به مقام وزارت جنگ رسیده بود و درصدد به دست آوردن قدرت مطلقه در کشور بود جهت کسب وجهه اجتماعی درصدد وصلت با خاندان قاجار افتاد و تصمیم به ازدواج با یکی از دختران رجال قجری گرفت. جهت این امر صورتی شامل 180 نفر از دختران معاریف و مشاهیر کشور تهیه شد. در این لیست به طور ویژه نوشته شده بود که مجدالدوله یکی از رجال طراز اول دربار احمدشاه نوه زیبایی دارد که تحصیلکرده بوده و شایستگی همسری وزیر جنگ را دارد. پس رضاخان که مترصد فرصت مناسب بود در روز عید قربان هنگامی که کلیه وزرا و رجال و معاریف مملکت جهت سلام به پیشگاه احمدشاه رفته بودند مجدالدوله را به کناری کشاند و به حالت شوخی گفت :
ــ آقای مجدالدوله، عیدی ما را در عید قربان نمیدهید؟
مجدالدوله گفت :
ــ اگر چیزی است که شایستگی حضرت اشرف را داشته باشد سراغ دارید بفرمایید تا با کمال میل تقدیم کنم.
وزیر جنگ لبخندزنان گفت :
ــ به من خبر دادهاند که شما نوه بسیار زیبایی دارید و من خواستم موافقت کنید که او را به همسری خود انتخاب کنم.
مجدالدوله با این پیشنهاد موافقت کرد و روز بعد خواهر و زن برادر وزیر جنگ به خانه مجدالدوله رفتند و رسماً ملکه توران را برای سردار سپه خواستگاری نمودند. خانواده عروس پیشنهاد را پذیرفتند و در نتیجه روز عید غدیر مراسم عقدکنان در حالی که ملکه توران هفده سال و وزیر جنگ چهل و هفت سال داشت صورت گرفت. به گواهی برخی از کسانی که به وی و دربار پهلوی نزدیک بودند ملکه توران زنی زیبا و در روزگار خود در زمره زنان تحصیلکرده و تربیت یافته بود. ثمره این ازدواج بسیار کوتاه و بدشگون برای رضاشاه پنجمین فرزندش غلامرضا بود که در سال 1302هـ . ش متولد شد. از همان ابتدای ازدواج، ملکه تاجالملوک که با این وصلت مخالف بود به مبارزه با توران پرداخت و توران که یارای مقاومت در مقابل چنین زن حیلهگر و سیاستمداری را نداشت به تدریج کنارهگیری نمود به طوری که به دلیل اختلافات خانوادگی این ازدواج پس از یک سال به طلاق انجامید. این زن پس از طلاق مدت 21 سال تا هنگام مرگ رضاخان در ژوهانسبورگ (خرداد ماه 1323هـ . ش) در میان دیوارهای قصر سلطنتی و در مجاورت خانواده پهلوی زیست و به تربیت تنها فرزندش همت گمارد. پس از مرگ رضاخان او برای بدرقه پسرش که عازم آمریکا بود به مصر مسافرت نمود و پس از مراجعت به ایران در ملک موروثی خود علیآباد مشغول فلاحت و امور خیریه گشت. او اندکی بعد با بازرگان ثروتمندی به نام ذبیحالله ملکپور (1352-1281هـ .ش) ازدواج کرد.
پس از ازدواج زندگی او دچار دگرگونی گشت. او در محافل اجتماعی شرکت نمود و صاحب ثروت کلانی شد و حتی در کنار فعالیتهای اقتصادی خانواده پهلوی و ساخته شدن مهرشهر توسط شمس پهلوی به فکر ساختن تورانشهر افتاد (1356ش) که اجرای طرح آن با همکاری آلمانیها پیشبینی شده بود، اما انقلاب اسلامی راه زیادهطلبی این خاندان را بست و او را به پاریس فراری داد.
منبع: مقاله نیلوفر کسری، موسسه مطالعات تاریخ معاصر، بخش مقالات
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد