ازجمله این عقاید و مرامها میتوان از دشمنی اعراب با یکدیگر سخن گفت. اعراب همیشه بر سر مسائل و موضوعاتی بیاهمیت با یکدیگر در جنگ و ستیز بودند. بهعنوان مثال میتوان از عصبیت در میان اعراب نام برد که قرآن از آن به حمیت یاد میکند. اعراب جاهلی افرادی خودبین و متکبر بودند. مهمترین رکن زندگی آنها وابستگیهای خانوادگی بود. همخونی و خویشاوندان هم خون برای آنها از درجه اول اهمیت برخوردار بودند. آنها همیشه یاریگر یکدیگر بودند و اگر جنگی در میان آنها درمیگرفت، بدون آنکه از خود بپرسند که حق با چه کسی است، به جنگ میپرداختند.
غالبا این جنگها بیدلیل بود و آنها از طرف خویشاوند خویش مورد پشتیبانی قرار میگرفتند. بهعنوان مثال اگر دو گروه از قحطانیها یا عدنانیها (دو گروه از اعراب) با یکدیگر به نبرد میپرداختند و در این میان قبیلهای بیگانه با یکی از این قبایل به جنگ میپرداخت، قبیلههای کوچکتر با یکدیگر متحد میشدند و جنگ بین خودشان را فراموش میکردند و به مصاف با قبیله بیگانه میرفتند. (شهیدی، 27،28،1383) به همین دلیل قرآن در مورد آنها میگوید: اذ جعلالذین کفروا فی قلوبهمالحمیه الجاهلیه... هنگامی که آنها که کافر شدند، در دلهایشان تعصب، جاهلیت را قرار دادند.... (سوره 48، آیه 26)
ازجمله موارد دیگری که پیامبر بزرگوار اسلام به مبارزه با آن پرداختند، زنده به گور کردن دختران و کشتن فرزندان از ترس تهیدستی بود. اعراب به دلیل بادیهنشینی به فرزندان پسر خود بیشتر اهمیت میدادند و از طرفی همیشه در این ترس و وحشت به سر میبردند که دشمنان به آنها حمله کنند و دخترانشان را به اسیری ببرند که این امر باعث ناخالصی نژاد آنها میگشت. از اینرو بود که وقتی دختری نصیب آنها میشد، آزرده خاطر میشدند یا دختران خویش را زنده به گور میکردند. (شهیدی،28،1383) به طوری که قرآن درباره آنها میگوید: و چون به یکی از ایشان خبر دهند دختری برای او آمده خشم خود را فرو میخورد و چهرهاش سیاه میگردد. از این خبر بد که بدو دادهاند خود را از مردم پنهان میکند. آیا این دختر را با خواری نگه دارد یا او را به زیر خاک نهان سازد؟ چه بد داوری میکنند. (سوره 16، آیات59 ـ 58) و در جای دیگر در قرآن در مورد کشتن فرزندان میگوید و از بیم تنگدستی فرزندان خود را مکشید ماییم که به آنها و شما روزی میبخشیم آری کشتن آنان همواره خطایی بزرگ است. (سوره17، آیه31)
ازجمله موارد دیگری که درباره اخلاق و باورهای زشت اعراب جاهلی میتوان از آن یاد کرد، باور به خدایان متعدد یا همان بتهاست. اعراب عربستان جرمهای آسمانی چون ماه و ستاره و خورشید را میپرستیدند. (شهیدی، 29،1383) قرآن در این مورد و بااشاره به ملکه سبا که در یمن سکونت داشت، میگوید: آن زن را با گروه وی یافتیم که جز خدا خورشید را سجده میکنند... (سوره27،آیه24 ) اما بیاباننشینان عموما بتپرست بودند. آنها به این خدایان در معنای عام صنم میگفتند. صنم نزد آنها همه بتانی بودند که از سنگ، چوب یا خرما ساخته شده بودند و تمامی خانوادهها و قبایل عرب به شکلهای مختلفی به این بتها که در میان هر قبیله نامی به خود گرفته بود، اعتقاد داشتند. (سلیمالحوت،33،34،1390)
بهطور کلی چه اعراب بادیهنشین و چه آنها که شهرنشین شده بودند، همه بتانی مذکر و مونث داشتند که آنها را میپرستیدند. تعداد این بتها به اندازه روزهای سال بود. به طوری که هنگامی که پیامبر مکه را فتح کردند، تمامی این بتها را از بین بردند. لات، منات و عزی از همه آنها معروفتر بودند. در قرآن نیز از آنها نام برده شده است. به من خبر دهید از لات و عزی (سوره 53، آیه 19) در شهر مکه این سه بت پرستیده میشدند. لاتالاهه خورشید بود، منات خدای سرنوشت و زمان محسوب میشد و عزی ستاره صبح به شمار میرفت. اعراب این بتهای سهگانه را دختران خدا یا بناتالله مینامیدهاند. (ناس،709،710،1379) چنان که خداوند در این مورد میگوید برای خدا دخترانی میپندارند، منزه است او و برای خودشان آنچه را میل دارند [قرار میدهند] (سوره16، آیه57)
دیگر از اعمال ناپسند اعراب آن بود که آنها جن و فرشتگان را نیز میپرستیدند. به طوری که در این مورد ابنکلبی میگوید: بنو ملیح از قبیله خزاعه ـ که عشیره طلحه طلحات بودندـ جنپرست بودهاند. (سلیمالحوت،178،1390) در قرآن نیز آیات متعددی درباره جنپرستی و پرستش فرشتگان از سوی اعراب ذکر شده است و برای خداوند شریکانی از جن قرار دادند. (سوره6، آیه100) حتی مردی از اهل قریش خطاب به پیامبر میگوید: ما فرشتگان را میپرستیم که دختران خدا هستند. (سلیم الحوت،179،1390) قرآن در این مورد میفرماید و یاد کن روزی را که همه آنها را محشور میکند، آنگاه به فرشتگان میفرماید: آیا اینها بودند که شما را میپرستیدند؟ (سوره34، آیه40)
یکی دیگر از مرامهای ناپسند اخلاقی اعراب رفتار نادرست آنان با زنان بود. در میان اعراب باارزشترین زنان، زنان آزاده بودند و دیگر زنان کنیز به حساب میآمدند و از هیچ حقی برخوردار نبودند. پیامبر گرامی اسلام با رسالتشان نهتنها حقی برای زنان در نظر گرفتند، بلکه برای آنها آزادیهایی قائل شدند که از آن جمله میتوانیم از حق ارث بردن زنان نام ببریم. برای مردان از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان [آنان] بهجای گذاشتهاند سهمی است و برای زنان [نیز] از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان [آنان] بر جای گذاشتهاند سهمی [خواهد بود] خواه آن [مال] کم باشد یا زیاد نصیب هر کس مفروض شده است. (سوره4، آیه7)
بیاحترامی به یتیمان و خوردن مال آنها یکی دیگر از اخلاقهای ناپسند اعراب بوده است. در میان اعراب یتیمان بسیاری وجود داشتند که والدین خود را به علل مختلفی همچون جنگهای بسیاری که در بین اعراب درمیگرفت، از دست میدادند. اعراب به جای نواختن آنها مال یتیمان را به یغما میبردند. به همین دلیل پیامبر بسیار به دادن مال یتیمان سفارش کردهاند و تا حدی این عمل ناپسند را از بین بردند. قرآن در این مورد میفرماید: و اموال یتیمان را به آنان [باز] دهید و [مال پاک] و [مرغوب آنان ] را با [مال] ناپاک [خود] عوض نکنید و اموال آنان را همراه با اموال خود مخورید که این گناهی بزرگ است. (سوره4، آیه2) پیامبر گرامی اسلام با مردمانی جاهل و متعصب دم خور بودند و در لحظه لحظه زندگیشان با عقاید و افکار و مرامهای جاهلی و بدوی آنها به مبارزه برخاستند. بعثت آن بزرگوار نهتنها آغازی برای مبارزه با انواع اخلاقهای نادرست اعراب مثل زنده به گور کردن دختران، بتپرستی و شرک، مال یتیمان را به ناحق ربودن، فرشتگان را دختران خدا قرار دادن و... بود، بلکه ایشان به انواع کارهای شنیع اعراب پایان دادند و بیشتر اعمال نادرست آنها را ریشهکن کردند و اعراب را به راه حقیقت و یکتاپرستی که همان پرستش خداوند رحمان است، رهنمون کردند.
زهرا شهرامبخت / جامجم
منابع:
تاریخ جامع ادیان، جان بی ناس، ترجمه علیاصغر حکمت، انتشارات علمی فرهنگی، سال نشر 1379
باورها و اسطورههای عرب پیش از اسلام، محمود سلیمالحوت، ترجمه و تحقیق منیژه عبدالهی و حسین کیانی، نشر علم، سال نشر 1390
تاریخ تحلیلی اسلام، سیدجعفر شهیدی، انتشارات مرکز نشر دانشگاهی، سال انتشار 1383
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد