شبکهها که عدد گرفتند و کمیت، از تعداد مجریها هم کاسته شد، بود و نبود بعضیشان انصافا چندان توفیری نداشت؛ چه به حال برنامه و چه برای بیننده. اما نسل جدیدی ظهور کرد که طرحی نو درانداختند و تعریف دیگری از مجریگری به مخاطب ارائه کردند.
دیگر مجری لزوما عنصری خنثی، اتوکشیده و عصا قورت داده نبود که یک متن سنگین و پر از کلمات و واژگان ثقیل را از روی کاغذ بخواند و تنها کنشش با بینندگان و مهمانان برنامه در حد چند جمله کوتاه و سوالات رسمی و کلیشهای باشد. حتی کار به جایی رسید که یک برنامه اعتبارش را از حضور مجری مجربش وام میگرفت و مجری، برند و نشانه اعتبار بود. آنچه حضور مجریان را اینچنین تاثیرگذار و مهم کرده بود، سوای تبحر و مهارت آنها در اجرا، سواد و تخصصش بخصوص در حوزهای بود که برنامه بر محور آن میگشت.
«با طبیعت» نمونه بارز برنامههای موفق و پرمخاطبی بود که عمده موفقیت و محبوبیتش در میان بینندگان و بخصوص دوستداران طبیعت را باید مدیون حضور مجریان بادانش و سوادش دانست. اجرای این برنامه را که در دهه 70 به تهیهکنندگی جواد آتشافروز از شبکه دو پخش میشد، اسماعیل میرفخرایی به عهده داشت و کارگردانی و همچنین اجرای خارج از استودیوی آن را هم محمدعلی اینانلو و کارشناس اغلب قسمتهای برنامه هم دکتر غلامعلی بسکی،کارشناس و هوادار محیطزیست بود که از سال ۴۹ زندگی شهری را رها کرده و به مرور به یک گیاهخوار مطلق تبدیل شده است. برنامه با طبیعت در زمان پخش اقبال و توجه گسترده مخاطبان را بهخود دید و با نظر منتقدان حتی بهعنوان بهترین برنامه تلویزیونی سال انتخاب شد و خاطره شیرینش آنچنان در یاد و جان دوستدارانش ماند که سالها بعد اینانلو قالبی جدید از آن را برای شبکه مستند ساخت.
از نمونه برنامههای امروزیتری که باز اعتبار و نفوذشان میان مخاطبان را به نوعی از اطلاعات سطح بالا و سواد تخصصی مجریشان وام میگیرند، میتوان «ایران، بهشتی دیگر» را مثال آورد. ایرج میلانی که به مارکوپولوی ایرانی نیز معروف شده، در مقام کارگردان و مجری این سلسله مستندها که به منظور و با محوریت معرفی جاذبههای گردشگری و اکوتوریستی کشورمان ساخته میشود، شخصا به اقصی نقاط کشور سفر کرده و به معرفی میراث فرهنگی کمتر شناخته شده و بیشتر مغفول مانده ایران میپردازد و در این میان، فاکتوری که ایران، بهشتی دیگر را از دیگر آثار مشابهش یک سر و گردن بالاتر قرار میدهد، تسلط و اشراف مجریاش است نسبت به وقایع و اتفاقات تاریخی و دیرینهشناسی.
راه دور نرویم. مثال بارزتر وامگیری یک برنامه از سواد و تسلط مجریاش میتواند «نود» باشد که جایگاهش به عنوان یکی از پرمخاطبترین (اگر نگوییم پرمخاطبترین) برنامههای تلویزیونی را بیگمان مدیون سواد، حافظه و هوش قابل تحسین مجریاش، عادل فردوسیپور است. فردوسیپور با بهرهگیری از ذکاوت ذاتی و موقعیتشناسی سربزنگاهش همچنان رگ خواب بینندگان را در دست دارد و برای دوستدارانش تکراری و ملالآور نشده است. دیگر برنامههای ورزش محور تلویزیون که اتفاقا کم تعداد هم نیستند در شبکههای مختلف، چه آنها که قدمتی بیش از نود دارند و چه آنها که پس از پخش این برنامه و کامیابیهایش پا به این عرصه گذاشتهاند، تا امروز همگی زیر سایه بلند دستپخت دلچسب فردوسیپور قرار گرفته و حتی نتوانستهاند به چند قدمی این برنامه نزدیک شوند.
البته کار همیشه بر این مدار نمیچرخد و گهگاه شاهد حضور مجریانی هم هستیم که گویا حضورشان در یک برنامه فقط از سر اجبار بوده یا خالی بودن دست تهیهکننده. از سوی دیگر، نداشتن سررشته و اطلاعات حتی اولیه و مقدماتی مجری از موضوعی که برنامه بر حول محور آن شکل گرفته، میتواند فضا و حال و هوای آن را که اتفاقا شاید ذاتا و به خودی خود میتوانست جذاب و پرنشاط برای مخاطب باشد یکسره به کجراهه و بیراهه ببرد. از طرفی، پراکنده کاری و از این شاخه به آن شاخه پریدن و تمرکز نکردن روی مسائل و موضوعاتی در یک حوزه و لااقل در یک رده و رسته، برای خود مجری هم نمیتواند در بلندمدت خوشایند و قابل قبول باشد. این که یک مجری اطلاعات حداقلی از موضوع برنامهای که اجرایش را به عهده دارد داشته باشد یک امر بدیهی و به نوعی الفبای مقدماتی این حرفه است. با این تعریف، حضور یک مجری که سابقه کار کودک دارد و نهایتا اجرای مسابقات خانوادگی، در یک برنامه ورزشی آن هم زنده چه توجیه و استدلالی میتواند داشته باشد؟! یا مجریای که تحصیلاتش در زمینه دامپزشکی است سر یک برنامه خانواده محور که عمده مطالبش حول و حوش مسائل خانوادگی و درون خانه میگذرد چه میکند؟
مجریان تلویزیونی باید علاوه بر اجرا و مدیریت یک برنامه رسالتی دیگر را نیز برای خود متصور باشند؛ آگاهی بخشی و ارتقای دانش مخاطب و بیننده از طریق برقراری مباحثهها و ایجاد چالشهای مثبت با مهمانان و کارشناسان برنامه که شرط این مهم هم البته کسب و برخورداری از یک اطلاعات مکفی و مناسب از موضوعاتی است که قرار است در برنامه مطرح شود.
محسن محمدی / گروه رادیو و تلویزیون
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
گفت وگوی اختصاصی تپش با سرپرست دادسرای اطفال و نوجوانان تهران:
بهروز عطایی در گفت و گو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با حجتالاسلام محمدزمان بزاز از پیشکسوتان دفاع مقدس در استان خوزستان